کلمه جو
صفحه اصلی

میزر

عربی به فارسی

پيش دامن , پيش بند , کف , صحن


فرهنگ فارسی

دستار، عمامه، شال بادستاری که برسرمی بندند، درعربی مئزر به معنی ازار وپارچهای است که به کمرببندند
( اسم ) ۱ - پارچه ساتربدن پارچه ای که بکمر بندند ازار . ۲ - شالی که بر سر بندند دستار عمامه .

( اسم ) ۱- پارچه ای که بکمر بندند ازار . ۲- دستار عمامه .
چادر

فرهنگ معین

(مِ زَ ) (اِ. ) عمامه ، دستار.

لغت نامه دهخدا

میزر. [ م َ زَ ] ( از ع ، اِ ) مئزر. عمامه و دستار و مندیل که بر سر بندند. ( ناظم الاطباء ). دستار. ( از شعوری ج 2 ورق 349 ). دستار و مندیلی که بر سر بندند. ( آنندراج ) ( از برهان ) ( از غیاث ). عمامه. سربند. شالی که بر سر بندند. ( از یادداشت مؤلف ) :
کزین کم زنی بود ناپاک رو
کلاهش به بازار و میزر گرو.
سعدی ( بوستان ).
جمجمی مردانه در پای لطیف
بر سرش خربندگانه میزری.
سعدی.
ز پیشک کله جبه ، او یکی ناچخ
بزد بر او که به خاکش فکند چون میزر.
نظام قاری ( دیوان ص 18 ).
|| ازار. ج ، میازر. ( دهار ) ( مهذب الاسماء ). شلوار. زیرجامه. ( یادداشت مؤلف ). به معنی زیرجامه و شلوار ظاهراً عربی است. ( از آنندراج ) ( از غیاث ) :
دو روز و دو شب از آنجا همی سپاه گذشت
که برنیامد ونگذشت آبش ازمیزر.
فرخی.
همه ساخته میزر از پرنیان
ز دیبا یکی کرته ای تامیان.
اسدی ( گرشاسب نامه ص 190 ).
من همچنان با میزری به میان با شیخ برفتم.( اسرارالتوحید ص 140 ).
چنگ است عریان وش سرش سدره بریشم در برش
بسته پلاسین میزرش زانوش پنهان بین در او.
خاقانی.
مستوفیان مخفی و ابیاری و بمی
وجه برات فوطه به میزر نوشته اند.
نظام قاری ( دیوان ص 24 ).
|| مندیل. دستمال :
میزری چه بود اگر او گویدم
در رو اندر عین آتش بی ندم.
مولوی.
|| ته بند و چادر. ( غیاث ) ( آنندراج ).

مئزر. [ م ِءْ زَ ]( ع اِ ) چادر. ج ، مآزر. ( منتهی الارب ). چادر و ازار وزیرجامه و فوطه و لنگی که بر کمر بندند. ( ناظم الاطباء ). ازار. فوطه. لنگ. چادر. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). ازار. مئزرة. مئزار. اِزر. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ عمید

۱. شال دستاری که بر سر می بندند، دستار، عمامه: که فردا شود بر کهن میزران / به دستار پنجه گزم سرگران (سعدی۱: ۱۱۹ ).
۲. ازار و پارچه ای که به کمر می بستند، لنگ.

دانشنامه عمومی

مِئزَر یا عَناق (به معنای بزغاله ماده) یا بُزَک یا زتا خرس بزرگ یک ستاره است که در صورت فلکی خرس بزرگ قرار دارد.
در تصویر این صورت، مئزر به عنوان کمربند خرس بزرگ است. نام این صورت فلکی در انگلیسی Mizar (یا Mitsar) است.
مختصات:   ۱۳h ۲۳m ۵۵٫۵s٬ +۵۴° ۵۵′ ۳۱″

مِیزر (به انگلیسی: Maser) دستگاهی است که امواج الکترومغناطیسی منسجم را از طریق تقویت ناشی از انتشارِ تحریک شده تولید می کند. از لحاظ تاریخی، این واژه از مخفف «microwave amplification by stimulated emission of radiation» (تقویت میکرو ویو به وسیله گسیل اشعه تحریک شده) مشتق شده است، هرچند که میزرهای نوین در بخش وسیعی از طیف الکترومغناطیسی منتشر می شوند. همانطور که Townes خاطرنشان ساخته است، این امر منجر شده که عده ای «میکرو ویو» را از لحاظ مخفف با «مولکولی» جایگزین کنند. زمانی که نوسانگرهای منسجم نوری برای اولین بار به وجود آمدند، میزر نوری نامیده شدند، اما بعدها تحت عنوان لیزر نام گرفتند.
میزرهای پرتو اتمی
میزر آمونیاکی
میزر هیرروژنی
میزرهای گازی
میزر روبیدیوم
میزرهای حالت جامد
میزر یاقوتی
میزر گازنجیب دوگانه نمونه ای از یک masing medium غیرقطبی است.
از لحاظ تئوری، با تأمل بر اصولی که قبلاً در کنفرانس انجمن مهندسین رادیویی در ماه ژوئن ۱۹۵۲ مورد بحث جوزف وِبر قرار گرفت، اصل میزر توسط Nikolay Basov و Alexander Prokhorov عضو انجمن فیزیک Lebedev در کنفرانسی که در رابطه با طیف نمای رادیویی توسط انجمن علوم ایالات جماهیر شوروی در ماه مه ۱۹۵۲ برگزار شد شرح داده شد. آن ها سپس نتایج خود را در اکتبر ۱۹۵۴ منتشر نمودند. Charles H. Townes, J.P. Gordon و H.J. Zeiger به طور جداگانه اولین میزر را در سال ۱۹۵۳ در"دانشگاه کلمبیاً ساختند.
این دستگاه از انتشار تحریک شده در طیفی از مولکول های آمونیاک تقویت شده به منظور تقویت میکروویوها در فرکانس ۲۴ گیگاهرتز استفاده می کرد. Townes بعدها برای توصیف اصل میزر نوری یا لیزر، که «تئودور اچ مِیمن» برای اولین بار در سال ۱۹۶۰ آن را شرح داد، با «آرتور اِل شالو» همکاری کرد. در سال ۱۹۶۴ برای تحقیق در این زمینه بهTownes، Basov و Prokhorov جایزه نوبل فیزیک اعطاء شد.
میزر مبتنی بر اصل انتشار تحریک شده که در سال ۱9۱۷ توسط آلبرت اینشتین پیشنهاد شد، است. هنگامی که اتم ها در وضعیت انرژی محرک قرار داده می شوند، می توانند تشعشع را در فرکانس مناسب تقویت کنند. با قرار دادن چنین واسطه تقویت کننده ای در یک حفره طنین دار، بازخوردی ایجاد می شود که می تواند اشعه منسجم تولید کند.

دانشنامه آزاد فارسی

مِئْزَر
(یا: مِئْزَرَه؛ یا: مِئْزار) به چندین نوع جامه اطلاق شده است. در تاریخ مصر ابن ایاس و سفرنامۀ ابن بطوطه و نیز در مصر، به معنای زیرشلوار یا شلوار یا شلوار زنانه یا پارچه ای برای پوشاندن عورت است. نزد قبطیان ردایی بزرگ، بی یقه، سیاه رنگ با آستری سفید و شبیه ردای پدران یسوعی است که جز در هنگام سفر، به ندرت، آن را می پوشند، و امروزه در مصر در این معنا به کار می رود. در هزار و یک شب هم درمعنای روپوش و ردا به کار رفته و نیز معرف نوعی سرپوش است. مئزر در زبان اسپانیایی معرف نوعی کلاه پارچه ای یا نوعی پرده شبیه به چارقد، از ابریشم لطیف با حواشی رنگارنگ و کناره های ریشه دار، است و مورها آن را طوری به سر می پیچیدند که نوک ریشه ها روی شانه ها می ریخت و زنان نیز آن را به سر می گذاشتند.

واژه نامه بختیاریکا

( میزر * ) سربند؛ دستار؛ دست مال
( مِیزر ) از نام ها ی زنانه


کلمات دیگر: