کلمه جو
صفحه اصلی

گاومیش

فارسی به انگلیسی

buffalo

مترادف و متضاد

bufflehead (اسم)
ادم احمق، گاومیش، کله خر

فرهنگ فارسی

حیوانی است ازنوع گاوامااز آن بزرگترودارای شاخهای درازماده آن شیربسیارمیدهدشیرش غلیظوچرب است
( اسم ) گونه ای گاو که خاص مناطق معتدل و گرم آسیا و افریقا و اروپاست و دارای چند نژاد است که مهمترین نژاد های آن گاو میش هندی است و غالبا جهت استفاده آنرا اهلی میکنند . گاومیشان وحشی اکثر کوچکند و بیش از یک متر ارتفاع ندارند ولی گاومیشان وحشی هندی نسبه عظیم الجثهاند و ارتفاع آنها گاه تا ۲ متر وزنشان تا ۱۵٠٠ کیلو گرم میرسد و دارای شاخهای بلندی هستند که گاهی طول آنها بر ۲ متر بالغ میگردد . گاومیشان وحشی از حیوانات درنده مانند پلنگ و ببر و شیر هم باکی ندارند و غالبا با آنها مبارزه میکنند . گاومیشان را امروزه اسیر و اهلی میسازند . گاومیشان اهلی در گیلان و مازندران و آذربایجان و خوزستان و شهریار فراوانند و اکثر رگشان تیره و غالبا پیشانی شان سفید و منگول. دم آنها نیز سفید رنگ است . پوست گاومیش بسیار ضخیم و چرم آن مرغوب است . گاومیش اهلی غالبا عظیم الجثه و سنگین حرکت است و سر خود را موقع حرکت هم سطح بدن نگه میدارد . گوش گاومیش بزرگ است و در درون آن مو های بلندی مشاهده میشود . پستان گاومیش کوچک است .
دهی در شهرستان اهواز

فرهنگ معین

[ په . ] (اِمر. ) ۱ - گاو درشت هیکل با شاخ های دراز. ۲ - (عا. ) نفهم و بی شعور. ۳ - درشت و کت و کلفت .

لغت نامه دهخدا

گاومیش. ( اِ مرکب ) نوعی از گاوهای بزرگ که در سواحل دریا و رودها زندگی کنند. ( حاشیه برهان قاطع ). جانوری است از جنس گاو. ( آنندراج ). جاموس معرب آن است. ( دهار ) ( منتهی الارب ). ابوالقریض. ابوالعرمض.اقهبان. هرمیس کهب ؛ گاومیش کلان سال. ( منتهی الارب ).
هنوز از بدی تا چه آیدت پیش
به چرم اندر است این زمان گاومیش.
فردوسی.
میان بز و گاومیش و ستور
شمردم شب و روز گردنده هور.
فردوسی.
یکی تخت زرین نهادند پیش
همه پایها چون سر گاومیش.
فردوسی.
به پیلان گردنکش و گاومیش
سپه را همی توشه بردند پیش.
فردوسی.
به هر یک ز ما بود پنجاه بیش
سرافراز با گرزه گاومیش.
فردوسی.
نگاری نگارید بر خاک پیش
همیدون بسان سر گاومیش.
فردوسی.
جهان پر ز گردون بد و گاومیش
ز بهر خورش راه می راند پیش.
فردوسی.
یکی دفتری دید پیش اندرش
نبشته کلیله بر آن دفترش
به دست چپ آن جوان سترگ
بریده یکی خشک چنگال گرگ
سرون سر گاومیشی به راست
همی این بر آن برزدی چونکه خواست.
فردوسی.
گروهی سران چون سر گاومیش
دو دست از پس پشت بد پای پیش.
فردوسی.
خورشهای مردم همی رفت پیش
به گردون و زیر اندرون گاو میش.
فردوسی.
وز آن گاو میشان همه دشت و غار
فکندند ایرانیان بیشمار.
( گرشاسب نامه ).
جزیری که هفتاد فرسنگ بیش
پس از خیزران بود و پر گاومیش.
( گرشاسب نامه ).
چه بر پیل و اشتر چه بر گاومیش
با ثرط فرستاد از اندازه بیش.
( گرشاسب نامه ).
به تن هر یکی مهتر از گاومیش
چو زوبین بر او خار یک بیشه بیش.
( گرشاسب نامه ).
بارکش چون گاومیش و حمله بر چون نره شیر
گامزن چون ژنده پیل و بانگزن چون کرگدن.
منوچهری.
گاو میشی گرازدندانی
کاژدها کس ندید چندانی.
نظامی.
زمین زیر عنانش گاوریش است
اگر چه هم عنان گاومیش است.
نظامی.
گو ز زندان تا رود این گاومیش
یا وظیفه کن ز وقفی لقمه ایش.
مولوی.
رجوع به گامیش و جاموش شود.


گاومیش . (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز، واقع در 18 هزارگزی جنوب خاوری اهواز و 2 هزارگزی جنوب خاور راه آهن اهواز به بندر شاهپور. دارای 30 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


گاومیش . (اِخ ) دهی است از دهستان باوی بخش مرکزی شهرستان اهواز، واقع در 13 هزارگزی جنوب اهواز، کنار راه آهن بندر شاهپور به اهواز. دشت ، گرمسیر، دارای 230 تن سکنه . آب آن از چاه ، محصول آنجا غلات ، شغل اهالی زراعت و گله داری است . راه در تابستان اتومبیل رو. ساکنین از طایفه ٔ نواصر هستند، این آبادی از دو محل به نام گاومیش بزرگ و کوچک بفاصله ٔ 3 هزارگز تشکیل شده است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).


فرهنگ عمید

حیوانی از خانواده گاو با جثۀ بزرگ تر، پوست ضخیم و شاخ های بلند که شیر آن غلیظ و پر چرب است.

دانشنامه عمومی

گاومیش (Bubalus bubalis) پستانداری از خانواده گاویان است.
بوفالوی آمریکایی
بوفالوی آفریقایی
بایسن
طبق آمار فائو در سال ۲۰۰۰ تعداد گاومیش جهان ۱۵۸ میلیون راس بود که حدود ۱۵۳ میلیون آن در قاره آسیا و بقیه در سایر نقاط دنیا زندگی می کنند. گاومیش در بسیاری از کشورهای جهان یافت می شود ولی مهم ترین محل پرورش آن قاره آسیا و بخصوص شبه قاره هند است. گاومیش در اقتصاد بسیاری از کشورها جایگاه ویژه ای دارد و تعداد و پراکندگی جغرافیایی آن هر سال در حال افزایش است از این حیوان برای شخم زدن مزارع بارکشی حمل و نقل کارهایی مانند آن استفاده می شود. در ایتالیا بیش از ۱۰۰ هزار گاومیش شیرده وجود دارد که در مجتمع های صنعتی نگه داری می شود. پنیر موزارلا از شیر این حیوان تهیه می شود.
طبق آمار سال ۱۳۸۸ جمعیت گاومیش در ایران ۴۵۹ هزار راس بوده است. (برآورد جهت گاومیش ایران سال ۱۳۸۸)
الف) گاومیش باتلاقی

دانشنامه آزاد فارسی

گاومیش (buffalo)
نام عام گاو کوهان دار امریکای شمالی. این جانور پستانداری بزرگ، به رنگ قهوه ای، سم دار، و از تیرۀ گاویان است. یالی بزرگ دارد و بخش عقبی بدنش شیب دار است. این گاو وحشی گریت پلیتز (پهن دشت) ایالات متحد را در دسته های میلیونی طی می کرد. شکارچیان امریکایی در دهه های ۱۸۷۰ و ۱۸۸۰، یعنی زمانی که کمتر از ۱۰۰ جانور باقی ماند، باعث انقراض نسل آن شدند. این حیوانات منبع اصلی غذا و موادی بودند که زندگی سرخ پوستان دشت ها را تأمین می کردند. از بین رفتن آن ها باعث شد سرخ پوستان قادر نباشند به جنگ با امریکاییانی که غاصب زمین هایشان بودند ادامۀ دهند. گاو وحشی امروزه در مناطق حفاظت شده باقی مانده است. تعداد این نمونه در ۱۹۹۴ به حدود ۱۴هزار رأس می رسید.
گاومیش و سرخ پوستان دشت ها. سرخ پوستان معتقد بودند که خالق آن ها ویکن تانکا (روح بزرگ) برای قبیلۀ سو یا لاکوتاگاو وحشی (گاومیش) را آفریده است. آن ها معتقد بودند که مقام گاوهای وحشی هم سطح مخلوقاتی است که خالق آن ها، ویکن تانکا، آفریده است و سبب آن بود که آن ها غذا و مواد لازم برای زندگی را به دست آورند. هنگام شکار گاومیش، سرخ پوستان دشت ها مطمئن می شدند که به تعداد نیاز شکار می کنند زیرا شکار بیش از نیاز را توهین به ویکن تانکا و لطمه به چرخۀ عظیم زندگی می دانستند. بعد از هر نوبت شکار، سرخ پوستان قلب گاومیش را به دشت برمی گرداندند تا زندگی را به گروه برگردانند و دوام آن را تضمین کنند. سرخ پوستان دشت ها هر قسمت از گاومیش را به طریقی خاص مصرف می کردند؛ مثلاً از زبان برای تهیه برس مو، از جمجمه در مراسم مذهبی، از دم به منزلۀ مگس کش، و از سم ها برای تهیه چسب استفاده می کردند. بدون گاو میش سرخ پوستان قادر به زنده ماندن نبودند زیرا موادی را در اختیارشان می گذاشت که در جای دیگری از دشت پیدا نمی شد و برای زنده ماندن آن ها حیاتی بود.
از بین بردن گله ها. بعد از پایان جنگ داخلی امریکا(۱۸۶۱ ـ ۱۸۶۵)، تعداد زیادی از امریکایی ها به دشت های بزرگ، که آن را سرزمین اجدادی خود می دانستند، روی آوردند. صنعت گله داری توسعه یافت و راه آهن سراسری در منطقه راه اندازی شد. شکارچیان در شهرهای اطراف راه آهن، مثل شهر داج (داج سیتی)، جمع شدند و گاو میش ها را کشتند. آن ها در ابتدا گوشت را به شرکت های راه آهن می فروختند تا غذای کارگران آن ها را تأمین کنند. در هر صورت، به سرعت تقاضا برای پوست گاو وحشی (گاومیش) افزایش یافت، زیرا حاصل منبع چرم مرغوب بود. استخوان های گاو وحشی را نیز می ساییدند و به شهرهای شرقی ایالات متحد امریکا می فرستادند که به منزلۀ کود برای حاصل خیز کردن زمین به کار می رفت. شکارچیان، ازجمله پیش آهنگ امریکایی ویلیام کادیمعروف به بیل گاوکش (بوفالو بیل)، هزارها گاو وحشی را کشتند و پول بسیاری به دست آوردند. در ۱۸۸۰، تعداد گاو وحشی در دشت های بزرگ از حدود ۱۳میلیون در ۱۸۵۰، به کمتر از ۱۰۰ جانور تقلیل پیدا کرد. از بین بردن گاو وحشی سیاست دولت ایالات متحد نبود، ولی به زودی متوجه شدند که با از بین رفتن گاو وحشی سرخ پوستان قادر به حمایت از خود نخواهند بود. سرخ پوستان با از بین رفتن ماده اصلی زندگی شان، مجبور به تسلیم شدند و ارتش امریکا آن ها را به مناطقی معیّن کوچاند.

پیشنهاد کاربران

water buffalo

جاموس


کلمات دیگر: