مترادف نامه نگاری : دبیری، مکاتبه، نامه نویسی
نامه نگاری
مترادف نامه نگاری : دبیری، مکاتبه، نامه نویسی
فارسی به انگلیسی
letter - writing
correspondence
مترادف و متضاد
دبیری، مکاتبه، نامهنویسی
فرهنگ فارسی
۱ - نوشتن نامه .۲ - روزنامه نویسی .
لغت نامه دهخدا
نامه نگاری. [ م َ / م ِ ن ِ ] ( حامص مرکب ) عمل نامه نگار. نامه نویسی. نامه نوشتن. کتابت. رجوع به نامه شود. || روزنامه نویسی.
دانشنامه عمومی
نامه نگاری عبارت است از ارسال نوشته ای برای فرد یا افراد دیگر جهت برقراری ارتباط و می تواند در مورد هر موضوعی باشد و به صورت کاغذی که در قدیم بیشتر استفاده می شده یا الکترونیکی که در عصر جدید کم کم جای نامه نگاری کاغذی را می گیرد است البته انواع دیگری نیز هستند که ارتباط چندانی با نامه نگاری ندارند مانند تلگراف و فکس و غیرهنبو
در زمان هخامنشیان واژه ها را با خط میخی بر روی پوست دباغی شدهٔ جانوران می نوشتند. سپس آن پوست را به دست چاپار یا پیک می دادند تا به مقصد برساند.
در واقع نامه نگاری از زمان هخامنشیان به وجود آمد.
برای جابجائی نامه ها در زمان ساسانیان از قاصد استفاده می شد و نامه را با اسب به مقصد می رساندند، برای رفع خستگی و سرعت عمل بهتر بین راه در فواصل معین چاپارخانه هایی ساخته شده بود که در آن ها یک یا چند نفر مرد سوار کار حضور داشتند تا نامه را که قاصد از چاپارخانه قبلی می آورد به چاپارخانه بعدی برسانند.
در زمان هخامنشیان واژه ها را با خط میخی بر روی پوست دباغی شدهٔ جانوران می نوشتند. سپس آن پوست را به دست چاپار یا پیک می دادند تا به مقصد برساند.
در واقع نامه نگاری از زمان هخامنشیان به وجود آمد.
برای جابجائی نامه ها در زمان ساسانیان از قاصد استفاده می شد و نامه را با اسب به مقصد می رساندند، برای رفع خستگی و سرعت عمل بهتر بین راه در فواصل معین چاپارخانه هایی ساخته شده بود که در آن ها یک یا چند نفر مرد سوار کار حضور داشتند تا نامه را که قاصد از چاپارخانه قبلی می آورد به چاپارخانه بعدی برسانند.
wiki: نامه نگاری
جدول کلمات
مراسله
پیشنهاد کاربران
ترسل
رقعه نوشتن
کلمات دیگر: