مترادف نتیجه : پاداش، عاقبت، عملکرد، اولاد، فرزندزاده، فرزند، مولود، نواده، ولد، بازده اثر، برآیند، حاصل، ماحصل، محصول، سرانجام، عقبه، بهره، ثمره، سود، فایده، میوه
برابر پارسی : دستاورد، بازده، پی آمد، پیامد، برآیند، سرانجام، فرجام، هوده
aftermath, age _, consequence, consequent, corollary, design, effect, end, eventuality, fruit, fruition, great-grandchild, harvest, ion_, issue, outcome, outgrowth, product, result, resultant, return, sequel, upshot
result, conclusion, issue, great grandchild
نتيجه , نتيجه منطقي , اثر , برامد , دست اورد , پي امد , حاصل , نتيجه دادن , ناشي شدن , امتياز , امتياز گرفتن , حساب امتيازات
اولاد، فرزندزاده، فرزند، مولود، نواده، ولد
بازدهاثر، برآیند، حاصل، ماحصل، محصول
سرانجام، عاقبت، عقبه
بهره، ثمره، سود، فایده، میوه
پاداش، عاقبت، عملکرد
۱. پاداش، عاقبت، عملکرد
۲. اولاد، فرزندزاده، فرزند، مولود، نواده، ولد
۳. بازدهاثر، برآیند، حاصل، ماحصل، محصول
۴. سرانجام، عاقبت، عقبه
۵. بهره، ثمره، سود، فایده، میوه
بازده، هوده، پیامد، دستاورد، پی آمد، سرانجام، فرجام، برآیند
تکیه ای: netiǰa
طاری: netiǰa
طامه ای: netiǰa / navandul
طرقی: netiǰa
کشه ای: nevandil
نطنزی: nitiǰa
نسل سوم
بهره ی کار