کلمه جو
صفحه اصلی

متباین


مترادف متباین : جدا، متفاوت، متمایز، مخالف

متضاد متباین : متشابه، مترادف، متماثل

برابر پارسی : نا برابر، ناهمسو، ناهمگون

فارسی به انگلیسی

distinct, different, prime

فارسی به عربی

متناقض

عربی به فارسی

ناجور , مختلف , نابرابر , نامساوي , غيرمتجانس , ناهمسان , ناهمانند


مترادف و متضاد

contradictory (صفت)
مغایر، مخالف، متناقض، نقیض، متباین، ضد ونقیض

heterogeneous (صفت)
ناجور، متباین، ناهمگون، غیر متجانس، تولید شده در خارج بدن

جدا، متفاوت، متمایز، مخالف ≠ متشابه، مترادف، متماثل


فرهنگ فارسی

جداشده ازیکدیگر، آنچه بادیگری دوری وتفاوت دارد، ضدیکدیگر
( اسم ) ۱ - جدا شونده از یکدیگر . ۲ - مخالف : دیگر طرایق مختلف و متباین که اکابر فضلا و بلغا را بود و اگر از هر یکی انموذجی باز نماییم با طالت انجامد . الفاظ بسیار که بر معانی بسیار دلالت کند هر لفظی بر معنیی دیگر بی اشتراک مانند : انسان و اسب : و گمان افتد که هر دو لفظ مترادفند و نباشد بلک متباین باشد مانند سیف و حسام چه سیف شمشیر باشد و حسام شمشیر بران . و اما قسم دوم که الفاظ بسیار بر معانی بسیار دلالت کند هر لفظی بر معنیی دیگر بی اشتراک آنرا اسمائ متباینه خواندند . ۴ - دو عدد نا مساوی را گویند که نسبت بهم اصم باشند بطوری که نه با عدد ثالثی وفق داشته باشند و نه بزرگتر بر کوچکتر قابل بخش باشد مثل ۱٠ و ۷ بعبارت دیگر دو عدد نا مساوی را نسبت بیکدیگر متباین گویند وقتی که مقسوم علیه مشترک آنها واحد باشد یعنی جز واحد بعدد دیگری تقسیم پذیر نباشند درین صورت بزرگترین مقسوم علیه مشترک آنها همان واحد است مانند : ۲۶ و ۱۵ مقابل متداخل متوافق

فرهنگ معین

(مُ تَ ی ) [ ع . ] (اِفا. ) متمایز، جدا از یکدیگر.

لغت نامه دهخدا

متبائن. [ م ُ ت َ ءِ ] ( ع ص ) جدا شده از یکدیگر و هجرت کرده شده. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به متباین شود.

متباین. [ م ُ ت َ ی ِ ] ( ع ص ) متبائن. جدا شونده از یکدیگر. ( آنندراج ). از هم جدا شونده. ( غیاث ). مأخوذ از تازی متمایز و جدای از یکدیگر و دور از هم. ( ناظم الاطباء ). || مخالف. ( فرهنگ فارسی معین ) : دیگر طرایق مختلف و متباین که اکابر فضلا و بلغا را بود و اگر از هر یکی انموذجی باز نمائیم به اطالت انجامد. ( مرزبان نامه ، از فرهنگ فارسی ایضاً ). و رجوع به تباین شود. || ( اصطلاح منطق ) الفاظ بسیار که بر معانی بسیار دلالت کند، هر لفظی بر معنیی دیگر بی اشتراک ، مانند انسان و اسب : و گمان افتد که هر دو لفظ مترادفند و نباشد، بلکه متباین باشد مانند سیف و حسام چه سیف شمشیر باشد و حسام شمشیربران.( اساس الاقتباس ، از فرهنگ فارسی معین ). و اما قسم دوم که الفاظ بسیار بر معانی بسیار دلالت کند هر لفظی بر معنیی دیگر بی اشتراک ، آن را اسماء متباینه خوانند. ( اساس الاقتباس ، ایضاً ). و رجوع به همین کتاب ص 9 شود. || ( اصطلاح علم حساب ) به اصطلاح حساب هر دو عددی را که با هم متماثل باشند و نه متداخل و نه متوافق مانند عدد 4 و 5. ( ناظم الاطباء ). دو عدد نامساوی را گویند که نسبت بهم اصم باشند بطوری که نه با عدد ثالثی وفق داشته باشند و نه بزرگتر بر کوچکتر قابل بخش باشد، مثل 10 و 7 به عبارت دیگر دو عدد نامساوی را نسبت به یکدیگر متباین گویند وقتی که مقسوم علیه مشترک آنها واحد باشد، یعنی جز واحد به عدد دیگری تقسیم پذیر نباشند درین صورت بزرگترین مقسوم علیه مشترک آنها همان واحد است مانند 26 و 15. مقابل متداخل و موافق. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به متباین شود.

فرهنگ عمید

۱. جدا از یکدیگر.
۲. آنچه با دیگری دوری و تفاوت دارد، ضد یکدیگر.

دانشنامه عمومی

در ریاضیات، دو عدد صحیح را متباین یا هماول یا نسبت به هم اول می گویند، چنانچه بزرگترین مقسوم علیه مشترک این دو عدد برابر یک باشد، یا به عبارتی هیچ مقسوم علیه مشترکی جز یک نداشته باشند. هم اول بودن دو عدد مانند a و b را به صورت a ⊥ b {\displaystyle a\bot b} نمایش می دهند.
هرگاه a و b نسبت به هم اول باشند و k عددی صحیح باشد بینهایت عدد اول به صورت ak+b داریم.
دو عدد متوالی همواره نسبت به هم متباین اند.
۲ و توان های ۲ همواره نسبت به اعداد فرد اولند.
به طور مثال دو عدد ۶ و ۳۵ نسبت به هم اول هستند چرا که هر دو به طور مشترک تنها بر ۱ بخش پذیر هستند، ولی ۶ و ۲۷ هم اول نیستند زیرا هر دو بر ۳ بخش پذیر هستند. اعداد ۱ و ۱- تنها اعدادی هستند که با هر عدد صحیح دیگر هم اول هستند همچنین تنها اعدادی هستند که با عدد صفر هم اول هستند. یک روش سریع برای دانستن اینکه آیا دو عدد نسبت به هم هم اول هستند یا نه استفاده از الگوریتم اقلیدس است.
قضایای مربوط به اعداد متباین یا اعداد هم اول:

دانشنامه آزاد فارسی


پیشنهاد کاربران

اگر ( ( ب. م. م ) ) دو عدد برابر با یک باشد، آن گاه دو عدد نسبت به هم اول هستند، که در این صورت به این دو عدد، اعداد متباین میگویند.


کلمات دیگر: