ابن شاذان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ابن شاذان. [ اِ ن ُ ] ( اِخ ) احمد.پیش از خواجه نظام الملک وزارت الب ارسلان داشته است.
ابن شاذان. [ اِ ن ُ ] ( اِخ ) ابوالحسن محمدبن احمدبن علی بن حسن بن شاذان قمی. محدث شیعی در مائه چهارم هجری. از ابن بابویه و دیگران روایت کرده و ابن قولویه خال او بود. تاریخ وفات اونیامد ولیکن در سال 402 هَ.ق. بمکه بوده و کراجکی در این سال از او حدیث شنیده است و سی وهشت سال قبل از آن در سال 374 در کوفه میزیسته و بتحصیل علم حدیث اشتغال داشته است. او راست کتابی در مناقب امیرالمؤمنین علی علیه السلام. پدر او احمدبن علی نیز از محدثین و علمای شیعه است. او راست : کتاب زادالمسافر و امالی. ( از روضات ) ( از رجال ابوعلی ) ( از رجال نجاشی ).
ابن شاذان . [ اِ ن ُ ] (اِخ ) ابوالحسن محمدبن احمدبن علی بن حسن بن شاذان قمی . محدث شیعی در مائه ٔ چهارم هجری . از ابن بابویه و دیگران روایت کرده و ابن قولویه خال او بود. تاریخ وفات اونیامد ولیکن در سال 402 هَ .ق . بمکه بوده و کراجکی در این سال از او حدیث شنیده است و سی وهشت سال قبل از آن در سال 374 در کوفه میزیسته و بتحصیل علم حدیث اشتغال داشته است . او راست کتابی در مناقب امیرالمؤمنین علی علیه السلام . پدر او احمدبن علی نیز از محدثین و علمای شیعه است . او راست : کتاب زادالمسافر و امالی . (از روضات ) (از رجال ابوعلی ) (از رجال نجاشی ).
ابن شاذان . [ اِ ن ُ ] (اِخ ) احمد.پیش از خواجه نظام الملک وزارت الب ارسلان داشته است .
ابن شاذان . [ اِ ن ُ ] (اِخ ) ابومحمد فضل بن شاذان بن جلیل یا خلیل نیشابوری . وفات 260 هَ .ق . محدث و فقیه شیعی . پدر او شاذان نیز از فقهای شیعه است . ابن شاذان بیشتر در نشابور میزیسته . عبداﷲبن طاهر امیر خراسان بجرم تشیع او را نفی کرده و در سال 260 به بیهق بوده ، وقتی که خوارج در خراسان طغیان کردند فضل از بیم آنان از آنجا بیرون رفت و از رنج راه بیمار شده درگذشت . بیش از صدوهشتاد کتاب داشته ، و عمده ٔ آنها در رجال نجاشی مذکور است . در خاندان ابن شاذان بسیاری از علما و محدثین بوده اند، و چون نزد فقها ابن شاذان مطلق گفته شود مراد فضل بن شاذان است .
دانشنامه عمومی
دانشنامه اسلامی
...