کلمه جو
صفحه اصلی

مائو تسه تونگ

فارسی به انگلیسی

mao tse-tung

فرهنگ فارسی

سیاستمدار و فیلسوف چینی ( و. شائوشان ۱۸۹۳ - ف. ۱۹۷۶ م . ) . رهبر و دبیر حزب کمونیست چین . در سال ۱۹۵۹ م . مقاومتهای ریاست جمهوری و دبیری حزب کمونیست چین را بعهده داشت ولی از این سال به بعد فقط دبیر و صدر حزب کمونیست چین بود .

دانشنامه عمومی

مائو تسه تونگ (مائو زدونگ، یا مائو تسه دون نیز تلفظ می شود) تئوریسین مارکسیسم لنینیسم و سیاست مدار انقلابی کمونیست بود. وی جمهوری خلق چین را در سال ۱۹۴۹ با شکست دادن نیروهای چیانگ کای شک، رئیس جمهور وقت چین بنیان گذاشت. او تا پایان عمر در راس حکومت جمهوری خلق چین قرار داشت. روشهایی که وی در عرصهٔ سیاست و اقتصاد در پیش گرفت مورد انتقاد برخی است. برداشت مائو از مارکسیسم که به نقش برجستهٔ دهقانان و روستائیان در انقلاب کارگری ایمان داشت و بر اهمیت فرهنگ به عنوان عنصری که می تواند بر اقتصاد سوسیالیستی تأثیر گذارد تأکید می کرد به مائوئیسم معروف است، از سوی بسیاری از نیروهای مبارز در دنیا از جمله در نپال و پرو پیروی می شد. از او به عنوان یکی از تأثیرگذارترین و مهم ترین شخصیت های سیاسی دنیا در قرن بیستم نام برده می شود.
جمهوری خلق چین
حزب کمونیست چین
تنگ شیائوپنگ
چو ان-لای
چو ته
چن ئی
ژائو زیانگ
هوآ گوئوفنگ
جنبش انقلابی انترناسیونالیستی
مائو در ۲۶ دسامبر ۱۸۹۳ در شاوشان از ایالت هونان به دنیا آمد. خانواده اش از طبقهٔ کشاورز بودند، اما نسبت به دیگر هم محلی هایشان وضع مالی خوب و مناسبی داشتند. مائو از همان دوران کودکی در مزرعه کار می کرد. خانواده اش او را در مدرسه ای نزدیک خانه شان ثبت نام کردند. در آن مدرسه که یک مدرسه معمولی و محلی بود، علوم و عقاید کنفسیوس، فیلسوف چینی را آموزش می دادند. پدرش مردی سختگیر و دقیق بود و می خواست پسرش نیز فردی منظم و با انضباط باشد. مائو نیز در مدرسه موفق بود، زیرا در خانه تحت تعلیم چنین پدر موشکافی بزرگ می شد. همچنین مادرش زنی مذهبی، پارسا و آرام بود او به طور دقیق آداب و احکام دین بودا را اجرا می کرد. در ضمن از همان دوران کودکی پسرش را به دینداری و اجرای احکام دینی تشویق می نمود.
در اوایل سال ۱۹۱۱ هنگامی که مائو ۱۸ ساله شده بود، نیروهای انقلابی حزب ملی جین (کومین تانگ) به رهبری سون یات سن بر امپراتوری منچو پیروز شدند. مائو به مدت ۱۰ سال به چانگ شا پایتخت ایالت یون نان رفت. او در این مدت تلاش های زیادی برای تغییرات سیاسی در جامعه و ایجاد یک فرهنگ جدید کرد. مائو مدت کوتاهی وارد ارتش جمهوری خواهان شد و سپس به مدت شش ماه بدون وقفه به مطالعه در کتابخانه بزرگ شهر پرداخت.
در سال ۱۹۱۸ مائو از مدرسه حقوق و اقتصاد چانگشا فارغ التحصیل شد و به پکن، پایتخت چین سفر کرد تا تحصیلاتش را تکمیل کند. او توانست وارد دانشگاه پکن شود. به طور نیمه وقت در کتابخانه دانشگاه، یک کار دانشجویی گرفت تا بتواند خرج و هزینهٔ دانشگاه و زندگی در شهر بزرگ پکن را فراهم سازد. مائو به دلیل اختلاف سطح شدید مالی با دیگر همکلاسی ها از رفاقت با آنان پرهیز می کرد و حتی از زندگی اش برای آنان چیزی نمی گفت. او در این زمان با تعدادی از روشنفکران و جوانان هم کیش خود گروهی تشکیل داد که بعدها به بنیان گذاری حزب کمونیست چین توسط آنان منجر شد.

دانشنامه آزاد فارسی

مائو تسه تونگ (۱۸۹۳ـ۱۹۷۶)(Mao Zedong)
مائو تسه تونگ
مائو تسه تونگ
(یا: مائو دِزه دون) فیلسوف سیاســـی، رهبر انقلاب کمونیستی و حزب کمونیست چین. مائو از بنیاد گذاران حزب کمونیست در ۱۹۲۱ و رهبر آن از ۱۹۳۵ بود. او راه پیمایی طولانــــی (۱۹۳۴ـ۱۹۳۵) و جنـــگ رهایی بخــش (۱۹۳۷ـ۱۹۴۹) را به راه انداخت که به تأسیس جمهوری خلق چین و حکومت کمونیستی در چین انجامید. تا ۱۹۵۹ رئیس کشور، و تا زمان مرگ رهبر حزب بود. با شکست «جهش بزرگِ به پیش» (۱۹۵۸ـ۱۹۶۰) از نفوذ او کاسته شد، ولی در جریان انقلاب فرهنگی (۱۹۶۶ـ۱۹۶۹) که مائو به منظور پیشبرد مشی ضددیوان سالاری و پاک سازی حزب از «تجدیدنظرطلبان» به راه انداخت، دوباره رهبر بلامنازع چین شد. مائو کمونیسم را با شرایط چین سازگار کرد، و کتاب سرخ کوچک (۱۹۶۰) را منتشر ساخت که در آن بر نیاز به انقلا ب های روستاپایه به جای شهرپایه در آسیا، کاستن از تفاوت های روستایی ـ شهری، و انقلاب دایم برای جلوگیری از ظهور نخبگان جدید تأکید کرده است. او منادی گونه ای «مشی توده ای» رهبری، با مشارکت انبوه مردم در جنبش های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بود. او همچنین از راهبرد جهان سوم غیرمتعهد حمایت می کرد و در وقوع شکاف میان چین و شوروی که در ۱۹۶۰ درپی قطع کمک های نظامی و فنی شوروی به چین پیش آمد نقش داشت. نوشته ها و اندیشه های او بر کارکرد جمهوری خلق چین (۱۹۴۹ـ ۱۹۷۶)، مسلط بود و حدود ۷۴۰میلیون نسخه از گفته های او منتشر شده است، و آثار او مجموعاً بیش از ۲هزار بار چاپ شده است. مائو فرزند یک کشاورز بود و در روستای شائوشاندر ایالت هونان به دنیا آمد. در جوانی آموزش ابتدایی متعارف را گذراند، ولی معارف جدید را در دانشسرای جانگشاآموخت که بعدها معلّم ارشد یا مدیر آن جا شد. مدتی کوتاه در ارتش ملیّون در جریان انقلاب ۱۹۱۱ برضد سلسلۀ منچو کینگ خدمت کرد و سپس کمک کتابدار دانشگاه پکن شد (۱۹۱۸ـ۱۹۱۹). بعداً در ایالت هونان در حزب کمونیست به فعالیت پرداخت (۱۹۲۱ـ۱۹۲۷). در ژوئن ۱۹۲۳ به عضویت کمیتۀ مرکزی حزب درآمد و در ژانویۀ ۱۹۲۴ رئیس بخش تبلیغات حزب در حکومت تحت رهبری سون ژونگ شان (سون یات سن) رهبر گوئومین دانگ شد ولی جیانگ جیه شی جانشین سون او را برکنار کرد. مائو در ۱۹۲۷ برضد نیروهای ملیّون جیانگ جی شی در ایالت هونان شورش دهقانی به راه انداخت ولی شکست خورد و باقی ارتش خود را به ایالت جیانگسی در جنوب شرقی چین بُرد. در ۱۹۳۱ صدر شورای کمیسرهای خلق (جمهوری شوروی چین) شد و در ۱۹۳۱ـ۱۹۳۴ جمهوری خلق کمونیستی (سوویت) را در جیانگسی بنیاد نهاد. در اقدامی برای گریز از حملات سرکوب گرانۀ گوئومین دانگ، مائو به همراه ژودهارتش سرخ را طی راه پیمایی طولانی تا یانان، در شمال، در شانگسی هدایت کرد (۱۹۳۴ـ۱۹۳۵). در یانان، مائو میان سال های ۱۹۳۶ و ۱۹۴۷ دومین جمهوری خلق را تشکیل داد. با کاهش اجارۀ زمین و وضع مالیات های منصفانه، دهقانان را به سوی خود کشاند. او که نخستین همسرش به ضرب گلولۀ ملّیون کشته شده و دومین همسرش را طلاق داده بود، در ۱۹۳۹ در یانان با جیانگ کینگ ازدواج کرد. از یانان، نبرد رهایی بخش را بر ضد نیروهای اشغال گر ژاپنی سازمان داد و با گوئومین دانگ در ۱۹۳۶ پیمان همکاری بست. پس از ۱۹۴۵ و شکست ژاپن، جنگ با گوئومین دانگ ادامه یافت که طی آن ارتش سرخ حزب کمونیست چین شیوه های جنگ چریکی روستایی متحرّک را با موفقیت به اجرا گذاشت. کمونیست ها پکن را در ۳۱ ژانویۀ ۱۹۴۹ تصرف کردند و پس از آن در پیشروی در جنوب با مقاومت اندک روبه رو شدند. پس از شکست نیروهای گوئومین دانگ در نانجینگ در ۱۹۴۹، جیانگ جیه شی با دولت و۱.۵ تا ۲میلیون هوادارش به تایوان گریخت و جمهوری خلق چین در ۲ اکتبر ۱۹۴۹ به ریاست مائو در پکن تأسیس شد. پس از آزادی، مائو نخست برنامۀ سنتی شوروی، اصلاحات ارضی و حمایت از صنایع سنگین، را آغاز کرد و در اولین کنگرۀ ملی خلق در ۱۹۵۴ بار دیگر به ریاست حزب برگزیده شد. ولی از ۱۹۵۶، پس از محکوم شدن استالین در شوروی، او مبارزۀ «بگذار صد گُل بشکفد» را به راه انداخت که در آن قدرت دیوان سالاری جدید مورد انتقاد قرار گرفت و او تأکید بر توسعه از طریق صنایع سنگین را نفی کرد. مائو در (۱۹۵۸ـ۱۹۶۲) در برنامۀ دوم پنج ساله، تغییرات اقتصادی فراگیری را به اجرا گذاشت. هدف این برنامه، معروف به جهش بزرگ به پیش، بازسازی اقتصادی و سیاسی جامعه طبق مشی کمونیستی بود و برای رسیدن به این هدف، مائو کمون های جدید بزرگ کشاورزی ـ صنعتی را ایجاد کرد که یکی از اهداف آن پایان دادن به تقسیم سنتی بین شهر و روستا و فعالیت این کمون ها به مثابۀ واحدهای سیاسی محلی بود. جهش بزرگ به پیش براثر برنامه ریزی غلط با شکست روبه رو شد و به مرگ بیش از ۲۰میلیون نفر از گرسنگی، و نیز استعفای مائو از ریاست جمهوری در ۱۹۵۹ و جانشینی لیو شائوچی انجامید. مائو در ۱۹۶۶ انقلاب فرهنگی را به راه انداخت و با کمک «دارودستۀ چهارنفره» به رهبری جیانگ کینگ، میلیون ها دانشجو را برای متلاشی کردن سازمان های سیاسی موجود و بخش هایی از دستگاه دولتی بسیج کرد. جناح های متعدد رقیب از گاردهای سرخ ظهور کردند، و مقام های «تجدیدنظرطلب لیبرال» در سطوح عالی و متوسط، ازجمله لیو شائوچی «رهرو سرمایه داری» شناخته و برکنار شدند. هنگامی که بخش هایی از گاردهای سرخ مستقل از مرکز مائوئیستی به فعالیت پرداختند، مائو با همکاری لین پیائو وزیر دفاع با نیروی نظامی دخالت کرد. سرانجام، ارتش رهایی بخش خلق، گاردهای سرخ را سرکوب کرد و به انقلاب فرهنگی پایان داد؛ پیروزی ارتش را در نهمین کنگرۀ حزب در آوریل ۱۹۶۹ با تعیین رسمی لین به جانشینی مائو ارج نهادند. در آغاز دهۀ ۱۹۷۰ مبارزۀ جدیدی، این بار بین مائو و لین، آغاز شد که به تلاش لین برای در دست گرفتن قدرت در سپتامبر ۱۹۷۱ انجامید. کودتای لین را مائو با کمک چوئن لای نخست وزیر دَرهم شکست و متعاقباً چو در کنار مائو به بازسازی چین پس از صدمات انقلاب فرهنگی پرداخت. اتحاد مائو و چو سیاست خارجی چین را نیز پس از ۱۹۷۱ دستخوش تحول ساخت و اقداماتی برای آشتی با امریکا و ژاپن آغاز شد، و جریان تنش زدایی با امریکا درپی دهمین کنگرۀ حزب کمونیست در اوت ۱۹۷۳ تقویت شد. مائو در ۱۹۷۳ـ۱۹۷۵ مبارزات افراطی متعددی را برضد آیین کنفوسیوس، «راست های بورژوا» و «تسلیم طلبان» به راه انداخت. پس از مرگ مائو در سپتامبر ۱۹۷۶، هواگوئوفنگ میانه رو به ریاست حزب انتخاب رسید و «دار و دستۀ چهارنفری» بازداشت شدند. در ۱۹۷۸ رهبری چین عملاً در اختیار دنگ شیائوپینگ، یکی از قربانیان انقلاب فرهنگی و متحد سابق لیو شائوچی، قرار گرفت. دنگ از زیاده روی های سیاسی مائوئیسم انتقاد کرد و فلسفۀ کمونیستی عمل گرایانه تر جدیدی را طراحی کرد و می کوشید تا استفاده از بازار (برای تشویق تولید اضافی و رفاه) را با کنترل شدید حزب بر فعالیت های سیاسی درهم آمیزد. در ژوئیۀ ۱۹۸۱، کمیتۀ مرکزی حزب کمونیست چین حکم رسمی خود را دربارۀ مائو تسه تونگ و بیست سال پایانی عمر او صادر کرد که طبق آن، مائو ۷۰ درصد خوب و ۳۰ درصد بد بود؛ در این حکم از سهم او در ساختن حزب کمونیست، ارتش رهایی بخش خلق، و جمهوری خلق چین قدردانی، ولی از او برای روی آوردن به استبداد و خودکامگی در حکومت و گرایش به خط مشی چپ روانه و غلط از اواسط دهۀ ۱۹۵۰، که به انقلاب فرهنگی فاجعه بار انجامید، انتقاد شد. امروزه، مائوئیسم یکی از نحله های متعدد کمونیسم چینی قلمداد می شود. نیز ← مائوئیسم

نقل قول ها

مائو تسه دون، رهبر انقلاب سوسیالیستی چین (۱۸۹۳ - ۱۹۷۶)
• «پذیرش شکست، به مفهوم تدارک پیروزی است.»• «دگماتیسم، از تپاله گاو هم بی ارزش تر است.»• «قدرت خلق-، فقط نیروی خلق است که صفحات تاریخ را رقم می زند.»• «مذهب زهر است»• «یک انقلابی باید در میان توده ها تنفس کند، همچنان که ماهی در آب.»• «یک نفر را مجازات کن، صدنفر را تربیت کن!»• «انقلاب مانند دعوت کردن مردم به شام یا نوشتن یک مقاله یا نقاشی کردن نیست. انقلاب شورش وعملی قهر آمیز است که با آن طبقه ای طبقهٔ دیگری را سرنگون می کند»• «آن چه را که دشمن علیه آن می جنگد، باید مورد حمایت ما قرار گیرد؛ آن چه را که مورد حمایت دشمن است، باید علیه آن مبارزه کنیم.» -> مصاحبه با روزنامه نگاران، ۱۶ سپتامبر ۱۹۳۹/ منتخب آثار، جلد دوم
• «ارتش باید با توده های مردم عجین شده و پیکری واحد تشکیل دهد تا خلق آن را به عنوان ارتش خود بپذیرد. چنین ارتشی شکست ناپذیر است.» -> درباره جنگ درازمدت، مهٔ ۱۹۳۸/ منتخب آثار، جلد دوم
• «قدرت سیاسی از لوله تفنگ خارج می شود.» -> سخنان رهبر مائو تسه تونگ/ بخش ششم
• «کلیه مرتجعین ببر کاغذی هستند. مرتجعین به ظاهر ترسناک می آیند ولی در واقع چندان نیرومند نیستند. در بررسی مسائل از دید وسیع و طولانی ملاحظه می شود که نیروی عظیم واقعی را خلق صاحب است، نه مرتجعین.» -> مصاحبه با روزنامه نگار آمریکایی، آنالوئیز استرانگ/ ۱۹۴۶ میلادی
• «کمونیستها باید در آموزش نیز سرمشق دیگران قرار گیرند: آن ها باید در آن ِ واحد هم آموزگار، و هم شاگرد توده ها باشند.» -> جایگاه حزب کمونیست چین در جنگ ملی، اکتبر ۱۹۳۸/ منتخب آثار
• «مرده گان هم مفیدند، آن ها زمین را بارور می سازند.» -> سخنان رهبر مائو تسه تونگ/ ۱۹۵۸ میلادی


کلمات دیگر: