مترادف برداشت : استنباط، استنتاج، بازیافت، تلقی، درک، دریافت، جمع آوری، حاصل، حاصل برداری، محصول برداری ، بهره برداری کردن، ضبط، اخذ، بازستانی، دریافت ، بردباری، تحمل، صبر
متضاد برداشت : کاشت، داشت، پرداخت، نابرداری، بی تابی
concept, conception, conclusion, construction, deduction, estimate, impression, inference, interpretation, notion, perception, pickup, reading, understanding, version, view, yield
استنباط، استنتاج، بازیافت، تلقی، درک، دریافت ≠ کاشت، داشت
جمعآوری، حاصل، حاصلبرداری، محصولبرداری
۱. استنباط، استنتاج، بازیافت، تلقی، درک، دریافت
۲. جمعآوری، حاصل، حاصلبرداری، محصولبرداری ≠ کاشت، داشت
۳. بهرهبرداری کردن، ضبط
۴. اخذ، بازستانی، دریافت ≠ پرداخت
۵. بردباری، تحمل، صبر ≠ نابرداری، بیتابی
جذب و ادغام یک ماده در یک بافت زنده
تکیه ای: ârešgira
طاری: ârešgat
طامه ای: âreygit
طرقی: ârešgerat
کشه ای: ârešga
نطنزی: ârešgeret