مترادف قیصر : امپراطور، کسرا
قیصر
مترادف قیصر : امپراطور، کسرا
فارسی به انگلیسی
Caesar
فرهنگ اسم ها
اسم: قیصر (پسر) (لاتین) (تلفظ: gheysar) (فارسی: قِیصَر) (انگلیسی: gheysar)
معنی: لقب پادشاهان روم و بعضی از کشورهای اروپایی، معرب ار لاتین
معنی: لقب پادشاهان روم و بعضی از کشورهای اروپایی، معرب ار لاتین
مترادف و متضاد
قیصر، امپراطور
قیصر، امپراتور، کایزر
قیصر، تزار، امپراطور روسیه قدیم، امپراتور روسیه، خسرو
امپراطور، کسرا
فرهنگ فارسی
پادشاه روم، لقب سابق پادشاهان روم، قیاصره جمع
( اسم ) ۱ - عنوان و لقب امپراتوران روم ( عموما ) ۲ - عنوان و لقب امپراتوران روم شرقی ( خصوصا ) توضیح قیصر لقب یولیوس امپراتور روم بود و پس از وی امپراتوران روم از خاندان او را بلقبش قیصر خواندند و بعد ها همه امپراتوران روم بدین نام نامیده شدند ۳ - عنوان و لقب امپراتوران آلمان ۴ - عنوان و لقب امپراتوران روسیه تزار جمع : قیاصره .
بر وزن حیدر فرزندی باشد که مادرش پیش از آنکه او را بزاید بمیرد و شکم مادر را بشکافند و آن فرزند را بیرون آورند و چون اول پادشاهان قیاصره که اغسطوس نام داشت اینچنین بوجود آمد بنابراین بدین اسم موسوم گشت .
( اسم ) ۱ - عنوان و لقب امپراتوران روم ( عموما ) ۲ - عنوان و لقب امپراتوران روم شرقی ( خصوصا ) توضیح قیصر لقب یولیوس امپراتور روم بود و پس از وی امپراتوران روم از خاندان او را بلقبش قیصر خواندند و بعد ها همه امپراتوران روم بدین نام نامیده شدند ۳ - عنوان و لقب امپراتوران آلمان ۴ - عنوان و لقب امپراتوران روسیه تزار جمع : قیاصره .
بر وزن حیدر فرزندی باشد که مادرش پیش از آنکه او را بزاید بمیرد و شکم مادر را بشکافند و آن فرزند را بیرون آورند و چون اول پادشاهان قیاصره که اغسطوس نام داشت اینچنین بوجود آمد بنابراین بدین اسم موسوم گشت .
فرهنگ معین
(قَ یا ق صَ ) [ معر - یو. ] (اِ. ) لقب پادشاهان روم . ج . قیاصره .
لغت نامه دهخدا
قیصر. [ ق َ ص َ ] ( معرب ، اِ ) بر وزن حیدر، فرزندی باشد که مادرش پیش از آنکه او را بزاید بمیرد و شکم مادر را بشکافند و آن فرزند را بیرون آورند و چون اول پادشاهان قیاصره که اغسطوس نام داشت اینچنین بوجود آمد بنابراین بدین اسم موسوم گشت. ( برهان ).
قیصر. [ ق َ ص َ ] ( معرب ،اِ ) عنوان و لقب امپراتوران روم ( عموماً ). || عنوان و لقب امپراتوران روم شرقی ( خصوصاً ). ( فرهنگ فارسی معین ). قیصر لقب یولیوس امپراتور روم ( تولد 100 وفات 44 ق.م. از میلاد ) بود. پس از وی امپراتوران روم از خاندان وی رابه لقب قیصر خواندند و بعدها همه امپراتوران روم را قیصر نامیدند. ( حاشیه برهان چ معین ) :
محراب قیصر کوی تو عید مسیحا روی تو
عودالصلیب موی تو آب چلیپا ریخته.
زهر است نواله قیصران را.
یک آماج از بساط پیشگه دور.
قیصر آن قصر شده در کنشت.
قیصر. [ ق َ ص َ ] ( معرب ،اِ ) عنوان و لقب امپراتوران روم ( عموماً ). || عنوان و لقب امپراتوران روم شرقی ( خصوصاً ). ( فرهنگ فارسی معین ). قیصر لقب یولیوس امپراتور روم ( تولد 100 وفات 44 ق.م. از میلاد ) بود. پس از وی امپراتوران روم از خاندان وی رابه لقب قیصر خواندند و بعدها همه امپراتوران روم را قیصر نامیدند. ( حاشیه برهان چ معین ) :
محراب قیصر کوی تو عید مسیحا روی تو
عودالصلیب موی تو آب چلیپا ریخته.
خاقانی.
در روم ز اژدهای تیرت زهر است نواله قیصران را.
خاقانی.
ستاده قیصر وخاقان و فغفوریک آماج از بساط پیشگه دور.
نظامی.
دوزخی افتاده بجای بهشت قیصر آن قصر شده در کنشت.
نظامی.
|| عنوان و لقب امپراتوران آلمان. || عنوان و لقب امپراتوران روسیه. ج ، قیاصره. ( فرهنگ فارسی معین ).قیصر. [ ق َ ص َ ] (معرب ، اِ) بر وزن حیدر، فرزندی باشد که مادرش پیش از آنکه او را بزاید بمیرد و شکم مادر را بشکافند و آن فرزند را بیرون آورند و چون اول پادشاهان قیاصره که اغسطوس نام داشت اینچنین بوجود آمد بنابراین بدین اسم موسوم گشت . (برهان ).
قیصر. [ ق َ ص َ ] (معرب ،اِ) عنوان و لقب امپراتوران روم (عموماً). || عنوان و لقب امپراتوران روم شرقی (خصوصاً). (فرهنگ فارسی معین ). قیصر لقب یولیوس امپراتور روم (تولد 100 وفات 44 ق .م . از میلاد) بود. پس از وی امپراتوران روم از خاندان وی رابه لقب قیصر خواندند و بعدها همه ٔ امپراتوران روم را قیصر نامیدند. (حاشیه ٔ برهان چ معین ) :
محراب قیصر کوی تو عید مسیحا روی تو
عودالصلیب موی تو آب چلیپا ریخته .
در روم ز اژدهای تیرت
زهر است نواله قیصران را.
ستاده قیصر وخاقان و فغفور
یک آماج از بساط پیشگه دور.
دوزخی افتاده بجای بهشت
قیصر آن قصر شده در کنشت .
|| عنوان و لقب امپراتوران آلمان . || عنوان و لقب امپراتوران روسیه . ج ، قیاصره . (فرهنگ فارسی معین ).
محراب قیصر کوی تو عید مسیحا روی تو
عودالصلیب موی تو آب چلیپا ریخته .
خاقانی .
در روم ز اژدهای تیرت
زهر است نواله قیصران را.
خاقانی .
ستاده قیصر وخاقان و فغفور
یک آماج از بساط پیشگه دور.
نظامی .
دوزخی افتاده بجای بهشت
قیصر آن قصر شده در کنشت .
نظامی .
|| عنوان و لقب امپراتوران آلمان . || عنوان و لقب امپراتوران روسیه . ج ، قیاصره . (فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ عمید
لقب پادشاهان روم.
دانشنامه عمومی
کیسر، کی سر.
قِیصَر چهره عربی واژهٔ لاتین کایسار (Caesar) است که لقب پادشاهان امپراتوری روم شرقی ، امپراتوری مقدس روم و سپس امپراتوری آلمان بود. اصطلاح قیصر در شاهنامه نامی است که به دوران پیش از میلاد مورخ است و او پادشاه کشوری معین در جوار اراضی کشورهای ایران و توران بوده است.
نخستین بار از اصطلاح روم در پایان زمامداری فریدون و آغاز فتوحات منوچهر یاد می شود که فرمانروای روم سلم است. اما کشور یا تمدن روم بطور واضح تر در زمان گشتاسپ مطرح گشته که کشوری با حاکمیت مستقل بوده و خراجگزار ابرقدرت های آن زمان یعنی ایران و توران نیست. شاهزاده گشتاسپ دو بار تصمیم گرفت از ایران بگریزد بار اول که موفق نشد به کشور هندوان می رفت که از میانه راه بازگردانده شد. اما بار دوم بطور ناشناس به کشور روم وارد شد و هنگام خروج از مرز ایران از طریق رود مرزی و اجازه یافتن از رودبان آن مردی بنام هیشوی وارد خاک روم شد.
گشتاسپ که ولیعهد ایران محسوب می شد در روم برای سیر کردن شکمش نیز درماند، اما عاقبت به سبب رشادت ها و کشتن دو حیوان درنده که مظهر آدمیان شرور و بد ذات بودند تا مقام دامادی قیصر و سپس سپهسالار روم ارتقا یافت. گشتاسپ کتایون دختر بزرگ قیصر را به همسری اختیار کرد در واقع کتایون گشتاسپ را به همسری انتخاب نمود و به سبب این انتخابش از کاخ قیصر رانده شد:
نخستین بار از اصطلاح روم در پایان زمامداری فریدون و آغاز فتوحات منوچهر یاد می شود که فرمانروای روم سلم است. اما کشور یا تمدن روم بطور واضح تر در زمان گشتاسپ مطرح گشته که کشوری با حاکمیت مستقل بوده و خراجگزار ابرقدرت های آن زمان یعنی ایران و توران نیست. شاهزاده گشتاسپ دو بار تصمیم گرفت از ایران بگریزد بار اول که موفق نشد به کشور هندوان می رفت که از میانه راه بازگردانده شد. اما بار دوم بطور ناشناس به کشور روم وارد شد و هنگام خروج از مرز ایران از طریق رود مرزی و اجازه یافتن از رودبان آن مردی بنام هیشوی وارد خاک روم شد.
گشتاسپ که ولیعهد ایران محسوب می شد در روم برای سیر کردن شکمش نیز درماند، اما عاقبت به سبب رشادت ها و کشتن دو حیوان درنده که مظهر آدمیان شرور و بد ذات بودند تا مقام دامادی قیصر و سپس سپهسالار روم ارتقا یافت. گشتاسپ کتایون دختر بزرگ قیصر را به همسری اختیار کرد در واقع کتایون گشتاسپ را به همسری انتخاب نمود و به سبب این انتخابش از کاخ قیصر رانده شد:
wiki: مسعود کیمیایی ساخته پیش از انقلاب اسلامی ایران است.
قیصر (خواننده) نام خواننده ی ایرانی خارج از ایران است .
قیصر (خواننده) نام خواننده ی ایرانی خارج از ایران است .
wiki: جلال پیشوائیان و شهرزاد در آن نقش آفرینی کرده اند.
کارگردان: مسعود کیمیایی
نویسنده: مسعود کیمیایی
تهیه کننده: عباس شباویز
موسیقی: اسفندیار منفردزاده
فیلم بردار و تدوین: مازیار پرتو
صدابردار: محمد محمدی
افکت، میکس: روبیک منصوری
عکس: امیر نادری
تیتراژ: عباس کیارستمی
خواننده: سوسن
رقص: شهرزاد
سازنده کفش قیصر: احمد نورائى
این فیلم از آغازِ اکران، در ایجاد موجی نو در سینمای ایران نقش بسزایی داشته است.
فاطی توسط یکی از برادران آب مَنگُل به نام منصور (جلال پیشواییان) هتک حرمت می شود. فاطی، پس از نوشتن نامه ای به مادر (ایران دفتری) و دایی اش (جمشید مشایخی)، خودکشی می کند و در بیمارستان جان می سپارد. فرمان (ناصر ملک مطیعی)، برادر بزرگ فاطی، پس از آگاه شدن از موضوع، به دکان برادران آب مَنگُل می رود. او، چون پیشتر قسم خورده بوده که هرگز از ابزارهایی مانند چاقو استفاده نکند، با دستان خالی با برادران آب مَنگُل روبرو می شود و توسط دو برادر منصور، رحیم (غلامرضا سرکوب) و کریم (حسن شاهین)، غافل گیر و کشته می شود. قیصر (بهروز وثوقی)، برادر کوچکِ فرمان، از سفر جنوب بازمی گردد و پس از آگاه شدن از قضیه، به قصد انتقام به سراغ برادران آب مَنگُل می رود. او کریم را در حمام و رحیم را در کشتارگاه از پا درمی آورَد. سپس به اتفاق ننه مشهدی، رخت شوی محله شان، برای زیارت به مشهد می رود. وقتی قیصر از زیارت بازمی گردد از خبر مرگ مادرش مطلع می شود و در گورستان، به هنگام تدفین مادرش، به کمک نامزدش (پوری بنایی) از چنگ پلیس می گریزد و به واسطهٔ رقاصه ای (شهرزاد) منصور را در ایستگاه راه آهن می یابد و او را با چاقو به قتل می رساند و خود نیز توسط پلیس دستگیر می شود.
علی شریعتی از حامیان و طرفداران فیلم قیصر در زمان خود بود. مسعود کیمیایی، در مصاحبه ای دراین باره، گفته است: دیدار من با دکتر شریعتی خیلی قبل تر از نمایش «قیصر» اتفاق افتاده بود. اما خیلی ها این ماجرا را نمی دانند. دکتر شریعتی را چندین بار دیده بودم، اما شب نمایش «قیصر» بود که از دور ایشان را دیدم و سلام وعلیکی کردیم. این که می گویند «کیمیایی» هیچ وقت دکتر شریعتی را ندیده و با او حرف نزده، حرف درستی نیست. یادم هست او «قیصر» و «گاو (فیلم)» را دیده بود و می گفت: بین این دو، فیلم موردنظر ما «قیصر» است. چون معتقد بود «قیصر» فیلم «نر» و «پرحرکتی» از کار درآمده است. خیلی هم «قیصر» را دوست داشت و ابراز لطف می کرد، اما من هیچ وقت دربارهٔ این فیلم با او حرف نزدم؛ یعنی هیچ وقت فرصتش پیش نیامد. شریعتی دربارهٔ فیلم با عباس شباویز مفصل حرف زده بود و برای او از خوبی های فیلم گفته بود.
کارگردان: مسعود کیمیایی
نویسنده: مسعود کیمیایی
تهیه کننده: عباس شباویز
موسیقی: اسفندیار منفردزاده
فیلم بردار و تدوین: مازیار پرتو
صدابردار: محمد محمدی
افکت، میکس: روبیک منصوری
عکس: امیر نادری
تیتراژ: عباس کیارستمی
خواننده: سوسن
رقص: شهرزاد
سازنده کفش قیصر: احمد نورائى
این فیلم از آغازِ اکران، در ایجاد موجی نو در سینمای ایران نقش بسزایی داشته است.
فاطی توسط یکی از برادران آب مَنگُل به نام منصور (جلال پیشواییان) هتک حرمت می شود. فاطی، پس از نوشتن نامه ای به مادر (ایران دفتری) و دایی اش (جمشید مشایخی)، خودکشی می کند و در بیمارستان جان می سپارد. فرمان (ناصر ملک مطیعی)، برادر بزرگ فاطی، پس از آگاه شدن از موضوع، به دکان برادران آب مَنگُل می رود. او، چون پیشتر قسم خورده بوده که هرگز از ابزارهایی مانند چاقو استفاده نکند، با دستان خالی با برادران آب مَنگُل روبرو می شود و توسط دو برادر منصور، رحیم (غلامرضا سرکوب) و کریم (حسن شاهین)، غافل گیر و کشته می شود. قیصر (بهروز وثوقی)، برادر کوچکِ فرمان، از سفر جنوب بازمی گردد و پس از آگاه شدن از قضیه، به قصد انتقام به سراغ برادران آب مَنگُل می رود. او کریم را در حمام و رحیم را در کشتارگاه از پا درمی آورَد. سپس به اتفاق ننه مشهدی، رخت شوی محله شان، برای زیارت به مشهد می رود. وقتی قیصر از زیارت بازمی گردد از خبر مرگ مادرش مطلع می شود و در گورستان، به هنگام تدفین مادرش، به کمک نامزدش (پوری بنایی) از چنگ پلیس می گریزد و به واسطهٔ رقاصه ای (شهرزاد) منصور را در ایستگاه راه آهن می یابد و او را با چاقو به قتل می رساند و خود نیز توسط پلیس دستگیر می شود.
علی شریعتی از حامیان و طرفداران فیلم قیصر در زمان خود بود. مسعود کیمیایی، در مصاحبه ای دراین باره، گفته است: دیدار من با دکتر شریعتی خیلی قبل تر از نمایش «قیصر» اتفاق افتاده بود. اما خیلی ها این ماجرا را نمی دانند. دکتر شریعتی را چندین بار دیده بودم، اما شب نمایش «قیصر» بود که از دور ایشان را دیدم و سلام وعلیکی کردیم. این که می گویند «کیمیایی» هیچ وقت دکتر شریعتی را ندیده و با او حرف نزده، حرف درستی نیست. یادم هست او «قیصر» و «گاو (فیلم)» را دیده بود و می گفت: بین این دو، فیلم موردنظر ما «قیصر» است. چون معتقد بود «قیصر» فیلم «نر» و «پرحرکتی» از کار درآمده است. خیلی هم «قیصر» را دوست داشت و ابراز لطف می کرد، اما من هیچ وقت دربارهٔ این فیلم با او حرف نزدم؛ یعنی هیچ وقت فرصتش پیش نیامد. شریعتی دربارهٔ فیلم با عباس شباویز مفصل حرف زده بود و برای او از خوبی های فیلم گفته بود.
wiki: قیصر (فیلم)
دانشنامه آزاد فارسی
رجوع شود به:سزار
wikijoo: قیصر
قیصر (سینما). قِیصر (سینما)
فیلمی ساخته مسعود کیمیایی در ۱۳۴۸. این اثر به موج فیلم های گنج قارونی پایان داد و موج نویی در سینمای ایران ایجاد کرد. اهمیت آن به حدی است که تاریخ سینمای ایران را می توان به قبل و بعد از ساخته شدنِ قیصر تقسیم کرد؛ پس از نمایش آن (دی ماه ۱۳۴۸) بسیاری از نویسندگان ادبی و سینمایی ایران در موافقت و مخالفت با آن قلم فرسایی کردند. با قیصر مجدداً موج فیلم های جاهلی (لمپنی) رواج گرفت و ضدقهرمان های زخمی، که مرگ شان نشان دهندۀ سرسختی و مقاومتِ بدفرجامِ آنان بر ضد شقاوت و تباهی است، در سینمای ایران با اقبال مواجه شدند.
فیلمی ساخته مسعود کیمیایی در ۱۳۴۸. این اثر به موج فیلم های گنج قارونی پایان داد و موج نویی در سینمای ایران ایجاد کرد. اهمیت آن به حدی است که تاریخ سینمای ایران را می توان به قبل و بعد از ساخته شدنِ قیصر تقسیم کرد؛ پس از نمایش آن (دی ماه ۱۳۴۸) بسیاری از نویسندگان ادبی و سینمایی ایران در موافقت و مخالفت با آن قلم فرسایی کردند. با قیصر مجدداً موج فیلم های جاهلی (لمپنی) رواج گرفت و ضدقهرمان های زخمی، که مرگ شان نشان دهندۀ سرسختی و مقاومتِ بدفرجامِ آنان بر ضد شقاوت و تباهی است، در سینمای ایران با اقبال مواجه شدند.
wikijoo: قیصر_(سینما)
نقل قول ها
قیصر (فیلم). قیصر نام فیلمی ایرانی ساختهٔ مسعود کیمیایی، محصول سال ۱۳۴۸ است.
•
•
wikiquote: قیصر_(فیلم)
جدول کلمات
تزار
پیشنهاد کاربران
در پارسی پهلوی: َکِسر= kesar قیصر
سزار، امپراطور، کسرا
کوتاه
سزار
واژه " قیصر " تازی شده ( معر ب ) " سزار " در لاتین و " کایزر " در زبان آلمانی و " تزار " در زبان روسی است ولی برپایه منابع یونانی و رومی این نام به یکی از شاهان ماد بگونه " کیاکسار " یا "کوی سار" اطلاق می شده معنای آن " سرفرمانروا و یا شاه بزرگ " است که در پی دگردیسی های زبان پارسی به "کویسر ، کیسر " دگون شده است و با واژه " کویان ، کیان و کیانیان " هم ریشه می باشد ، این واژه در اوستا به گونه " کوی =kavi " آمده که با شاه و فرمانروا هم معنی است.
قیصر:
دکتر کزازی در مورد واژه ی "قیصر " می نویسد : ( ( قیصر در پهلوی کسر kēsar بَرنام پادشاهان روم است. قیصر در آغاز نام ژولیوس سزار بوده است و پس از وی برنام پادشاهان روم شده است، به همان سان که در ایران خسرو درآغاز نام انوشیروان بوده است و پس از او، بر نام پادشاهان ساسانی شده است و چویان نام گونه ( اسم عام ) کاربرد یافته است. ) )
( ( نه فقفور خواهم، نه قیصر، نه چین؛
نه از تاجداران ایران زمین. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۸۵، ص۴٠۶ . )
دکتر کزازی در مورد واژه ی "قیصر " می نویسد : ( ( قیصر در پهلوی کسر kēsar بَرنام پادشاهان روم است. قیصر در آغاز نام ژولیوس سزار بوده است و پس از وی برنام پادشاهان روم شده است، به همان سان که در ایران خسرو درآغاز نام انوشیروان بوده است و پس از او، بر نام پادشاهان ساسانی شده است و چویان نام گونه ( اسم عام ) کاربرد یافته است. ) )
( ( نه فقفور خواهم، نه قیصر، نه چین؛
نه از تاجداران ایران زمین. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۸۵، ص۴٠۶ . )
قیسر، قیسرا
قی از قافیه و قیافه به معنی نیکو رخ و نیکو رو است.
سر همان راس است
قیصر به معنی سر و صورت زیبا.
قیسرا یا کی سرا به معنی بزرگ خانه است کی بزرگ و سرا به معنی خانه است
قی از قافیه و قیافه به معنی نیکو رخ و نیکو رو است.
سر همان راس است
قیصر به معنی سر و صورت زیبا.
قیسرا یا کی سرا به معنی بزرگ خانه است کی بزرگ و سرا به معنی خانه است
کی سر= قیصر
ط از زبان ترکی وارد فارسی شده است. بهتر است امپراتور را به جای امپرطور بنویسیم.
کلمات دیگر: