مترادف شالیزار : برنجزار، شالی پایه
شالیزار
مترادف شالیزار : برنجزار، شالی پایه
فارسی به انگلیسی
فرهنگ اسم ها
اسم: شالیزار (دختر) (گیلکی)
معنی: برنجزار
معنی: برنجزار
مترادف و متضاد
برنجزار، شالیپایه
فرهنگ فارسی
کشتزاربرنج، زمینی که در آن برنج بکارند، شال پایه
زمینی که در آن برنج کاشته باشند کشتزار برنج .
زمینی که در آن برنج کاشته باشند کشتزار برنج .
فرهنگ معین
(اِمر. ) زمینی که در آن برنج کاشته باشند، کشتزار برنج .
فرهنگ عمید
زمینی که در آن برنج کاشته باشند، کشتزار برنج، شالی پایه.
دانشنامه عمومی
شالیزار، زمین کشاورزی است که در آن برنج کاشته می شود. برای کاشت برنج ابتدا باید آن را در محوطه کوچکی رشد داد و بعد از آن به شالیزار منتقل کرد. شالیزارهای در حال کاشت همیشه پر آب هستند.شالیزاری در شمال ایران
آب مورد نیاز برای شالیزارها از آب چاه یا آب بندان ها تأمین می شود. کم آبی بدترین مشکل برای شالیکاران است.
بیماری تب شالیزار (لپتوسپیروز) گونه ای از بیماری مشترک بین دام و انسان است که از شالیزارها ایجاد می شود. علائم بیماری بیشتر تب، لرز و درد عضلانی می باشد. عامل بیماری از طریق چشم، دهان، بینی و زخم های روی پوست وارد بدن می شود.
شالیزاری در شمال ایران
آب مورد نیاز برای شالیزارها از آب چاه یا آب بندان ها تأمین می شود. کم آبی بدترین مشکل برای شالیکاران است.
بیماری تب شالیزار (لپتوسپیروز) گونه ای از بیماری مشترک بین دام و انسان است که از شالیزارها ایجاد می شود. علائم بیماری بیشتر تب، لرز و درد عضلانی می باشد. عامل بیماری از طریق چشم، دهان، بینی و زخم های روی پوست وارد بدن می شود.
شالیزاری در شمال ایران
wiki: شالیزار
پیشنهاد کاربران
Paddy ( Rice Field )
کلمات دیگر: