نیلی
فارسی به انگلیسی
azure, carulean, dyed with blue
azure, blue
فارسی به عربی
ازرق
فرهنگ اسم ها
اسم: نیلی (دختر) (فارسی، سانسکریت) (تلفظ: nili) (فارسی: نيلي) (انگلیسی: nili)
معنی: منسوب به نیل، رنگ آبی سیر، لاجوردی، ( نیل، ی ( پسوند نسبت ) )، دارای چنین رنگی، د نیل
معنی: منسوب به نیل، رنگ آبی سیر، لاجوردی، ( نیل، ی ( پسوند نسبت ) )، دارای چنین رنگی، د نیل
(تلفظ: nili) (سنسکریت ـ فارسی) (نیل + ی (پسوند نسبت)) ، منسوب به نیل ، رنگ آبی سیر ، لاجوردی ؛ دارای چنین رنگی ، ← نیل .
مترادف و متضاد
نیلی، برنگ نیلی
آسمان نیلگون، ابی، نیلی، مستعد افسردگی، دارای خلق گرفته اسمان، زاغ
فرهنگ فارسی
(صفت ) منسوب به نیل ۱ - ( صفت ) هر چیز برنگ نیل و کبود : (( در جبه. کعبه کعبه آرا نیلی زده دفع چشم بدر . ) ) (( نیلی کلفی بر او کشیدی از چشم بدان بیارمیدی . ) ) (وال. هروی در وصف حجر الاسود فرنظا. ) ۲- (اسم ) نوعی آبی که بتیرگی گراییده باشد
فرهنگ معین
(ص نسب . ) به رنگ نیل ، کبود رنگ .
لغت نامه دهخدا
نیلی. ( ص نسبی ) منسوب به نیلی است. رجوع به نیل شود. || کبود. به رنگ نیل. نیلگون. نیل رنگ. آبی متمایل به کبودی و تیرگی :
بر سپهر لاجوردی صورت سعدالسعود
چون یکی چاه عقیقین در یکی نیلی ذقن.
نیلی کنید در دل و آنگه برآورید.
سیاره ها نیلوفرش بر آفتاب انداخته.
دید آتشین هفت اژدها در پرده مأوا داشته.
- نیلی پرده ؛ کنایه از آسمان است. ( انجمن آرا ) ( برهان قاطع ).
- نیلی پنگان ؛ کنایه از آسمان است. ( فرهنگ فارسی معین ) :
حاصل از چشم عدوی تو و اشعار من است
جمله آبی که در این نیلی پنگان دیدم.
گوی زمین ربوده چوگان عدل اوست
وین برکشیده گنبد نیلی حصار هم.
- نیلی حقه ؛ کنایه از آسمان است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( برهان قاطع ).
- نیلی خم ؛ کنایه از آسمان :
با فریب و رنگ این نیلی خم زنگارفام
کار بر وفق مراد صبغةاﷲ می کنی.
- نیلی دوایر ؛ کنایه از آسمان هاست. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ).
- نیلی رواق ؛ کنایه از آسمان است. ( مجموعه مترادفات ).
- نیلی قفس ؛ کنایه از آسمان. نیلی چادر. نیلی رواق. ( مجموعه مترادفات ).
بر سپهر لاجوردی صورت سعدالسعود
چون یکی چاه عقیقین در یکی نیلی ذقن.
منوچهری.
هرلحظه بر موافقت جامه آه رانیلی کنید در دل و آنگه برآورید.
خاقانی.
ز آسیب دست دلبرش نیلی شده سیمین برش سیاره ها نیلوفرش بر آفتاب انداخته.
خاقانی.
خاقان اکبر کز دها بگشوده نیلی پرده هادید آتشین هفت اژدها در پرده مأوا داشته.
خاقانی.
- نیلی بحر ؛ کنایه از آسمان است. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ).- نیلی پرده ؛ کنایه از آسمان است. ( انجمن آرا ) ( برهان قاطع ).
- نیلی پنگان ؛ کنایه از آسمان است. ( فرهنگ فارسی معین ) :
حاصل از چشم عدوی تو و اشعار من است
جمله آبی که در این نیلی پنگان دیدم.
رضی نیشابوری ( از فرهنگ فارسی معین ).
- نیلی حصار ؛ کنایه از آسمان است : گوی زمین ربوده چوگان عدل اوست
وین برکشیده گنبد نیلی حصار هم.
حافظ.
- نیلی چادر ؛ کنایه از آسمان است. ( مجموعه مترادفات ).- نیلی حقه ؛ کنایه از آسمان است. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( برهان قاطع ).
- نیلی خم ؛ کنایه از آسمان :
با فریب و رنگ این نیلی خم زنگارفام
کار بر وفق مراد صبغةاﷲ می کنی.
حافظ.
- نیلی دایره ؛ نیلی دوایر. کنایه از آسمان. ( فرهنگ فارسی معین ).- نیلی دوایر ؛ کنایه از آسمان هاست. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ).
- نیلی رواق ؛ کنایه از آسمان است. ( مجموعه مترادفات ).
- نیلی قفس ؛ کنایه از آسمان. نیلی چادر. نیلی رواق. ( مجموعه مترادفات ).
فرهنگ عمید
۱. از رنگ های ترکیبی، آبی تیره.
۲. (صفت نسبی ) به رنگ نیل، کبودرنگ.
۲. (صفت نسبی ) به رنگ نیل، کبودرنگ.
دانشنامه عمومی
نیلی رنگی از خانوادهٔ Blue بین آبی و فیروزه ای است که هم رنگ آسمان صاف در روزهای پرنور است.
wiki: دایکُندی کشور افغانستان است.شهر نیلی در سال ۲۰۰۴ میلادی با تأسیس ولایت دایکُندی به حیث مرکز این ولایت تعیین شد.
نیلی از شهرهای کوچک افغانستان در مرکز این کشور است و عمدتاً متشکل از یک بازار تجارتی، چند ساختمان دولتی و روستاهای دره «نیلی» و منطقه «دشت» است.
نیلی از شهرهای کوچک افغانستان در مرکز این کشور است و عمدتاً متشکل از یک بازار تجارتی، چند ساختمان دولتی و روستاهای دره «نیلی» و منطقه «دشت» است.
wiki: نیلی (افغانستان)
پیشنهاد کاربران
گروه فعال نرم افزاری تحت شبکه
ور شکسته
ور شکسته
رقاص هستم همسرمم پویان مختاری خواننده دوستون دارم
کبود
مرکز استان دای کندی
کلمات دیگر: