کلمه جو
صفحه اصلی

انتخابات


برابر پارسی : همه پرسی، گزیدمان

فارسی به انگلیسی

general elections


selections, choices, elections


election, polling


election, polling, general elections

عربی به فارسی

ابتدايي , مقدماتي , نخستين , عمده , اصلي


فرهنگ فارسی

جمع انتخاب

لغت نامه دهخدا

انتخابات. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) ج ِ انتخاب. رجوع به انتخاب شود. || جریان عمومی برگزیدن نمایندگان مجلس شورای ملی و مجلس سنا و انجمن شهر و دیگر انجمنها.

دانشنامه عمومی

همه پرسی. انتخاب جمعی؛ برگزیدن یک یا چند نامزد برای مسئولیت خاصی، از طریق رأی گیری گروهی.


انتخابات یک فرایند تصمیم گیری رسمی است که طی آن مردم یا بخشی از مردم برای ادارهٔ امور عمومی خود شخص یا اشخاصی را برای مقامی رسمی به مدت معلوم با ریختن رأی به صندوق های انتخاباتی برمی گزینند. از سدهٔ ۱۷ میلادی به این سو، برگزاری انتخابات سازوکار معمول برای تحقق دموکراسی نیابتی بوده است. از انتخابات ممکن است برای اختصاص کرسی های موجود در قوهٔ مقننه استفاده شود. همچنین برخی کشورها سمت های موجود در قوای اجرایی و قضایی و دولت های محلی را نیز با انتخابات به نامزدهای برگزیده اختصاص می دهند. از فرایند انتخابات در بسیاری از سازمان های خصوصی و تجاری، از باشگاه ها گرفته تا انجمن های داوطلبانه و ابرشرکت ها استفاده می شود.
تسلیم کابینه در برابر فشار افکار عمومی بین المللی یا مردمی و صدور فرمان انتخابات زود هنگام توسط نخست وزیر یا پذیرش فرمان انتخابات زودهنگام که توسط پارلمان یا رئیس جمهور صادر شده است.
انحلال کابینه به فرمان رئیس جمهور و صدور فرمان انتخابات زودهنگام
کاربرد انتخابات به عنوان ابزاری برای گزینش نمایندگان در دموکراسی های نیابتی امروزی با شیوه ای که در کهن الگوهای دموکراتیک مثل آتن باستان رواج داشت متفاوت است. در عهد باستان انتخابات ها بیشتر نهادهایی الیگارشی یا گروه سالارانه بودند و بسیاری از سمَت های سیاسی توسط قرعه اختصاص می یافتند.
گاهی همه پرسی را با انتخابات اشتباه می گیرند در حالی که انتخابات به منظور گزینش یک یا چند نفر است. هر چند همه پرسی در لغت معنای انتخابات را هم دربردارد اما در عالم سیاست تنها به جریانی گفته می شود که طی آن حکومت ها پرسش ها یا اصلاحیه های قانونی را در اختیار مردم قرار می دهند، تا مردم یک یا چند مورد را انتخاب کنند.
واژهٔ انتخابات جمع واژهٔ عربی انتخاب از ریشهٔ «نخب» به معنی گزینش یا به گزینی است. برخی از سره نویسان فارسی واژه های گزیدمان یا گزینمان را به جای آن بکار می برند.

دانشنامه آزاد فارسی

انتخابات (election)
فرآیند برگزیدن شخصی برای عهده داری منصبی عمومی از طریق رأی گیری. اشاعۀ گستردۀ انتخابات در دنیای امروزی از پیدایش تدریجی دولت نماینده در اروپا و امریکای شمالی از قرن ۱۷ سرچشمه می گیرد. انتخابات وسیله ای است که مردم با توسل به آن با رأی دادن به نامزدها یا احزاب، دست به گزینش رهبران و گردانندگان امور جامعه می زنند تا این منتخبان به نمایندگی از جانب آن ها به ادارۀ امور و حل وفصل مسائل مطابق با خواست و دیدگاه اکثریت رأی دهندگان بپردازند. انتخابات درست مستلزم آزادی احزاب و افراد و حفظ حقوق اقلیت است. در دموکراسی ها، انتخابات دوره ای است و مطابق قوانین، هرچند مدت، که قانون معیّن کرده است، برگزار می شود تا عملکرد منتخبان قبلی از سوی مردم ارزیابی و قبول یا رد شود. معمولاً احزاب و افرادی که ۵۰ درصد یا بیشتر از آراء مأخوذه را به دست آورند، منتخب مردم شناخته می شوند، اما چنانچه درصد رأی آن ها کمتر باشد، دور دوم انتخابات برگزار می شود و هرکس که تعداد بیشتری رأی به دست آورده باشد، برندۀ آن انتخابات است. بعضاً انتخابات فقط یک مرحله ای است و دارندگان بالاترین نصاب آرا، ولو کمتر از ۵۰ درصد، مستقیماً برگزیده می شوند. یکی از شرایط مهم انتخابات آزاد، رأی گیری مخفیانه است. در دولت ـ شهرهای یونان باستان، گاه مصادر امور با رأی مستقیم و علنی معدودی از شهروندان مذکر، آزاد و ثروتمند انتخاب می شدند و در جمهوری قدیم روم، قضات و هیئت های قضایی را اتباع آزاد آن کشور برمی گزیدند. انتخابات انگلستان از قرن ۱۳م رواج داشته است. رأی گیری مخفی از ۱۸۷۲ معمول شد و زنان از ۱۹۲۸ صاحب حق رأی شدند. در ایران پس از امضای فرمان مشروطه (۱۲۸۵ش)، مظفرالدین شاه طی فرمانی بر تأسیس مجلس منتخبین ملت تأکید و در ۱۷ شهریور همان سال نظام نامۀ انتخابات را توشیح کرد. اولین انتخابات، که جنبۀ صنفی داشت، ۱۴ مهر ۱۲۸۵ در تهران برگزار شد. در ۱۵ مهر ۱۳۴۱ هیئت دولت ایران طرح حق رأی زنان را تصویب کرد. در شش بهمن ماه، طی رفراندمی که برای تأیید اصلاحات پیشنهادی شاه برگزار شد، زنان ایرانی، نخستین بار به پای صندوق های رأی رفتند. در ۲۶ شهریور ۱۳۴۲، در انتخابات دورۀ ۲۱ مجلس شورای ملی، نخستین بار، ۶ زن ایرانی به مجلس راه یافتند. بعد از انقلاب و تأسیس جمهوری اسلامی، نام مجلس منتخبان ملت به مجلس شورای اسلامی تغییر کرد، اما حق رأی زنان محفوظ ماند، بعدها سن رأی دهندگان به ۱۵سالگی تقلیل یافت. انتخابات ایران با نظارت استصوابی شورای نگهبان، توسط وزارت کشور برگزار می شود.

فرهنگ فارسی ساره

گزیدمان، گزینمان


نقل قول ها

انتخابات
• «اگر رأی دادن چیزی را عوض می کرد، تا به حال غیر قانونی اش کرده بودند.»، به نقل از «فرهنگ گفته های طنز آمیز»، گردآوری:رضی هیرمندی، نشر فرهنگ معاصر، چاپ۱۳۸۸، ص ۵۹ -> ناشناس
• «شما آراء را بُردید و من شمارشِ آراء را.» به نقل از «فرهنگ گفته های طنز آمیز»، گردآوری:رضی هیرمندی، نشر فرهنگ معاصر، چاپ۱۳۸۸، ص ۵۹ -> آناستاسیو سوموزا
• «تا به حال هیچ نامزد انتخاباتی را دیده اید که در تلویزیون روی صحبتش با یک آدم پولدار باشد؟»به نقل از «فرهنگ گفته های طنز آمیز»، گردآوری:رضی هیرمندی، نشر فرهنگ معاصر، چاپ۱۳۸۸، ص 60 -> آرت بوخوالد
• «به کسی رأی بدهید که کمتر از همه وعده و وعید می دهد، زیرا چنین کسی کمتر از دیگران مایهٔ نومیدی شما خواهد شد.»به نقل از «فرهنگ گفته های طنز آمیز»، گردآوری:رضی هیرمندی، نشر فرهنگ معاصر، چاپ۱۳۸۸، ص 60 -> برنارد باروک
• «دموکراسی در رأی شماری معلوم می شود نه رأی گیری.»به نقل از «فرهنگ گفته های طنز آمیز»، گردآوری:رضی هیرمندی، نشر فرهنگ معاصر، چاپ۱۳۸۸، ص 195 -> تام استاپارد
• «این افرادی که در انتخابات برنده می شوند بیشتر به این دلیل است که اغلب مردم می خواهند علیه فلان رأی بدهند نه به نفعِ بهمان.»به نقل از «فرهنگ گفته های طنز آمیز»، گردآوری:رضی هیرمندی، نشر فرهنگ معاصر، چاپ۱۳۸۸، ص 195 -> فرانکلین پی. آدامز

پیشنهاد کاربران

این واژه تازى ( اربى ) ست و سپارش مى شود بجاى آن از واژه هاى پارسىِ گُزینمان Gozineman ، گُزیدمان Gozideman ، گُزینشان Gozineshan ، چینشان Chineshan ( پهلوى: چینیشْنْ : چینش ، انتخاب + ان ( جمع ) ) ، دُشِشان Dosheshan ( پهلوى: دُشیشْنْ : گرایش ، انتخاب ، گزینش
+ ان ( جمع ) ) ، پوروهیتPuruhit ( سنسکریت: پوروهیتَ : گزینش، انتخاب )

انتخابات Election : [ اصطلاحات مجلسی ]فرایندی است که طی آن افرادی یک یا چند تن را از میان کسانی که برای انجام دادن کاری نامزد شده اند، برمی گزینند.

همه گزینی؟

این واژه عربی است و پارسی آن این است:
پوروهیت ( سنسکریت: پوروهیتَ )

رای گیری

برابر پارسی �انتخابات� : گزیدمان
برابر پارسی �رفراندوم� : همه پرسی


کلمات دیگر: