کلمه جو
صفحه اصلی

قطیفه


مترادف قطیفه : جامه پرزدار، فوطه، لنگ

فارسی به انگلیسی

bath-towel, bathing-wrap, bath-robe


bathrobe, bath-towel, bathing-wrap, bath-robe

bathrobe


عربی به فارسی

مخمل , مخملي , نرم , مخمل نما , مخملي کردن


مترادف و متضاد

جامه‌پرزدار، فوطه، لنگ


فرهنگ فارسی

جامه یاپارچه پر دار، هوله بزرگ که پس از آب تنی بدن رابا آن خشک میکنند
( اسم ) ۱ - جامه پرداز خوابناک جمع : قطائف ( قطایف ) . یا قطیفه حمام ( حمامی ) . قطیفه که پس از بیرون شدن از گرمابه تن را بدان خشک کنند : مگر قطیفه حمامی است خلعت وصل که می دهد بعاشق بتان لاله عذار هنوز عاشق مسکین نکرده خشک عرق که باز در بر بیگانه ای گرفته قرار . ۲ - تاج خروس ۳ - گل جعفری .

فرهنگ معین

(قَ فَ یا فِ ) [ ع . قطیفة ] (اِ. ) ۱ - حوله . ۲ - چادرهای ورپیچیده .

لغت نامه دهخدا

قطیفة. [ ق َ ف َ ] (اِخ ) دهی است نزدیک پشته ٔ عقاب به طرف بریه از ناحیه ٔ حمص . (معجم البلدان ) (منتهی الارب ).


( قطیفة ) قطیفة. [ ق َ ف َ ] ( ع اِ ) جامه پرزه دار خوابناک. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || چادر درپیچیده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). ج ، قطائف ، قُطُف. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ).
- قطیفه حمامی ؛ جامه پشمین که بعد از غسل ، بدن را بدان پاک کنند، و ایضاً گلیم شب پوش یاپرده :
مگر قطیفه حمامی است خلعت وصل
که میدهندبه عاشق بتان لاله عذار
هنوز عاشق مسکین نکرده خشک عرق
که باز در بر بیگانه ای گرفته قرار.
شفیع اثر ( از آنندراج از بهار عجم ).

قطیفة. [ ق َ ف َ ] ( اِخ ) دهی است نزدیک پشته عقاب به طرف بریه از ناحیه حمص. ( معجم البلدان ) ( منتهی الارب ).

قطیفة. [ ق َ ف َ ] ( اِخ ) ( ابو... ) شاعری است. ( منتهی الارب ). رجوع به ابوقطیفة شود.

قطیفة. [ ق َ ف َ ] (اِخ ) (ابو...) شاعری است . (منتهی الارب ). رجوع به ابوقطیفة شود.


قطیفة. [ ق َ ف َ ] (ع اِ) جامه ٔ پرزه دار خوابناک . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || چادر درپیچیده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ج ، قطائف ، قُطُف . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
- قطیفه ٔ حمامی ؛ جامه ٔ پشمین که بعد از غسل ، بدن را بدان پاک کنند، و ایضاً گلیم شب پوش یاپرده :
مگر قطیفه ٔ حمامی است خلعت وصل
که میدهندبه عاشق بتان لاله عذار
هنوز عاشق مسکین نکرده خشک عرق
که باز در بر بیگانه ای گرفته قرار.

شفیع اثر (از آنندراج از بهار عجم ).



فرهنگ عمید

۱. نوعی حلوا؛ نوعی شیرینی؛ لوزینه.
۲. نوعی خوراک که از خمیر آرد گندم درست می‌کنند؛ رشته.


۱. نوعی حلوا، نوعی شیرینی، لوزینه.
۲. نوعی خوراک که از خمیر آرد گندم درست می کنند، رشته.
۱. جامه یا پارچۀ پرزدار.
۲. حولۀ بزرگ که پس از آب تنی روی دوش می اندازند و بدن را با آن خشک می کند.

۱. جامه یا پارچۀ پرزدار.
۲. حولۀ بزرگ که پس از آب‌تنی روی دوش می‌اندازند و بدن را با آن خشک می‌کند.


دانشنامه عمومی

قطیفه نوعی پوشش سنّتی ایرانی است که همراه با لُنگ در گرمابه و هنگام استحمام مورد استفاده قرار می گیرد. لنگ به همراه قطیفه دو قطعه لباس برای خشک کردن بدن پس از استحمام هستند که لنگ لباس نیمه پائین بدن و قطیفه حوله ای بزرگ برای خشک کردن نیمه بالای بدن است . کلمۀ « قطیفه » در فارسی دری هم معنا با حوله در کلام فارسی ایرانیان است.
سارونگ
دامن اسکاتلندی
لنگ حمام

دانشنامه آزاد فارسی

رجوع شود به:آب چین

جدول کلمات

ازار

پیشنهاد کاربران

حوله بزرگ. پارچهُ حمام . پارچهُ پرز دار و کلفت که برای خشک کردن بدن از آن استفاده می گردد .


کلمات دیگر: