مترادف قلاده : طوق، گردن بند، یوغ، تا، عدد
برابر پارسی : یوغ، زنجیر، بند، گِش
(dog's) collar
choke collar, collar, dog collar, leash
گردن بند
طوق، گردنبند، یوغ
تا، عدد
۱. طوق، گردنبند، یوغ
۲. تا، عدد
قلادة. [ ق ِ دَ ] (اِخ ) زمخشری گوید: کوهی است از کوههای قبلیة. (معجم البلدان ).
قلادة. [ ق ِ دَ ] (اِخ ) شش ستاره که قوس نامیده میشوند. (اقرب الموارد). در منتهی الارب در ماده ٔ «ب ل د» آرد: بلدة، یکی از منازل قمر میان نعائم و معد ذابح و گاهی از آن عدول کرده به قلاده میرود.
فرخی .
انوری (از آنندراج ).
شیخ ابوالفیض فیاضی (از آنندراج ).
خاقانی .
اخسیکتی (از امثال و حکم ).