کلمه جو
صفحه اصلی

منوی


مترادف منوی : قصد، مراد، نقشه، نیت، هدف

فارسی به انگلیسی

intended

مترادف و متضاد

قصد، مراد، نقشه، نیت، هدف


فرهنگ فارسی

نیت کرده شده، قصد شده
( اسم ) نیت کرده شده قصد شده .
منسوب به منی آب مرد

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع . ] (اِمف . ) نیت کرده شده ، قصد شده .

لغت نامه دهخدا

منوی . [ م َ ن َ وی ی / م َ ن َ ] (ص نسبی ) منسوب به مانی . مانوی :
حدیث رقعه ٔ توزیع بر تو عرضه کنم
چنانکه عرضه کند دین به مانوی منوی .

منوچهری (دیوان چ دبیرسیاقی ص 127).



منوی . [ م َ ن َ وی ی ] (ص نسبی ) منسوب به مناة که نام بتی است . (ناظم الاطباء). رجوع به مناة شود.


منوی . [ م َ ن َ وی ی / م َ ن َ ] (ع ص نسبی ) منسوب به منی ، آب مرد.
- شریان منوی ؛ در مردان به بیضه ها متفرق شده ، در زنان به تخمدان و رحم و شیپورهای آن میرود... در مردان ، در کنار مجرای ناقل منی واقع و با آن و با اورده ٔ منویه بند بیضه را مشکل کرده از مجرای اربیه می گذرد... رجوع به جواهرالتشریح میرزا علی ص 385 و منی شود.


منوی . [ م َن ْ وی ی ] (ع ص ) نیت کرده شده . (غیاث ) (آنندراج ). نیت شده . آهنگ کرده . در دل گرفته . (یادداشت مرحوم دهخدا). مَنویَة؛ قصدشده . رجوع به مدخل بعد شود.


منوی. [ م َ ن َ وی ی ] ( ص نسبی ) منسوب به مناة که نام بتی است. ( ناظم الاطباء ). رجوع به مناة شود.

منوی. [ م َ ن َ وی ی / م َ ن َ ] ( ص نسبی ) منسوب به مانی. مانوی :
حدیث رقعه توزیع بر تو عرضه کنم
چنانکه عرضه کند دین به مانوی منوی.
منوچهری ( دیوان چ دبیرسیاقی ص 127 ).

منوی. [ م َ ن َ وی ی / م َ ن َ ] ( ع ص نسبی ) منسوب به منی ، آب مرد.
- شریان منوی ؛ در مردان به بیضه ها متفرق شده ، در زنان به تخمدان و رحم و شیپورهای آن میرود... در مردان ، در کنار مجرای ناقل منی واقع و با آن و با اورده منویه بند بیضه را مشکل کرده از مجرای اربیه می گذرد... رجوع به جواهرالتشریح میرزا علی ص 385 و منی شود.

منوی. [ م َن ْ وی ی ] ( ع ص ) نیت کرده شده. ( غیاث ) ( آنندراج ). نیت شده. آهنگ کرده. در دل گرفته. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). مَنویَة؛ قصدشده. رجوع به مدخل بعد شود.

فرهنگ عمید

نیت شده، قصد شده.

دانشنامه عمومی

منوی می تواند به موارد زیر یا نسبت با آنها اشاره کند:
نیت
مانی
منات (بت)
منی
طناب منوی


کلمات دیگر: