کلمه جو
صفحه اصلی

منابع


مترادف منابع : منبع ها، سرچشمه ها، ماخذ، مرجع ها

برابر پارسی : آبشخورها، بن مایه ها، بنمایگان، سرچشمه ها

فارسی به انگلیسی

means, resources

مترادف و متضاد

منبع‌ها، سرچشمه‌ها


ماخذ، مرجع‌ها


۱. منبعها، سرچشمهها
۲. ماخذ، مرجعها


فرهنگ فارسی

جمع منبع
( اسم ) جمع منبع : [ کشور ایران منابع زیر زمینی بسیار دارد . ]

1. امکانات و ذخائر طبیعی یک منطقه شامل جنگل و انواع رویشگاه طبیعی و ارزش‌های حوزۀ آبخیز و ارزش‌های تفریحی و زیستگاه حیات وحش 2. عناصر و مواد موردنیاز اندامگان برای ماندگاری و رشد و تولیدمثل 3. تمامی کارکنان و تجهیزات دردسترس برای اطفای حریق


فرهنگ معین

(مَ بِ ) [ ع . ] (اِ. ) جِ منبع .

لغت نامه دهخدا

منابع. [ م َ ب ِ ] ( ع اِ ) ج ِ منبع. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ) : ذوالقرنین فرمود که سواد لشکرها گرد خضرای دارالملک دایره درآورند و حصار دهند، و مزارع را آتش زدن فرمود و منابع را آب بریدن اجازت داد. ( منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 159 ). از منابع عدل و مشارع فضل او در جویبار ملک و دولت او فیض امن و سلامت روان گردانید. ( سندبادنامه ص 8 ). ادب سالک آن است که... نفس را... در مراتع و منابع حظوظ فرونگذارد. ( مصباح الهدایه چ همایی ص 270 ). رجوع به منبع شود.

فرهنگ عمید

= منبع

منبع#NAME?


دانشنامه عمومی

منابع ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
منابع طبیعی
منابع آب

منابع (روزنامه نگاری). منابع روزنامه نگاری، شخص، انتشارات یا سندی است که اطلاعاتِ به موقع را ارائه می دهد. در خارج از بحث روزنامه نگاری، منابع گاهی با عنوان منابع جدید شناخته می شوند. نمونه هایی از منابع شامل موارد رسمی، انتشارات یا رسانه ها، منابع رسمی در دولت یا تجارت، سازمان ها یا موسسات، مدرک های جرم، تصادف ها یا سایر اتفاقات و مردم تحت تأثیر این اخبار یا موضوعات است.
براساس پژوهش Shoemaker , McQuail فاکتورهای زیادی هستند که منابع را واجد شرایط پذیرش توسط روزنامه نگاران تحقیقی می کنند. از گزارشگران انتظار می رود که منابع را توسعه و ترویج دهند به خصوص اگر یک موضوع خاص را پوشش می دهند. این گزارشگران هم چنین باید نسبت به نزدیک شدن زیاد به منابع شان آگاه باشند. گزارشگران معمولاً و نه همیشه، با تجربهٔ کمتر انحراف بیشتری از منابع پیدا می کنند. به عنوان مثال گاهی یک فرد می گوید که تمایلی به صحبت کردن ندارد و بعد اقدام به صحبت کردن می کند. اگر این فرد یک نقش عمومی نداشته باشد، گزارشگران علاقهٔ کمتری به استفاده از اطلاعات او دارند. روزنامه نگاران باید بدون بدگمانی کمی هم شک داشته باشند مثل اینکه بگوییم «اگر مادرت بگوید تو را دوست دارد حتماً او را امتحان کن.» این یک قانون نانوشته است که به طور خاص موقع گزارش یک بحث و جدال، گزارشگران باید از چند منبع استفاده کنند.

دانشنامه آزاد فارسی

مَنابع (resources)
مواد استفاده پذیر برای تأمین نیازهای بشر. منابع گسترۀ وسیعی دارند، زیرا نیازهای بشر متنوع اند و از مایحتاج مادی اولیه، نظیر غذا و سرپناه، فراتر می روند و اقلام نه چندان معیّن زیبا شناختی را نیز دربرمی گیرند. منابع فکری و عقلانیِ جوامع، یعنی اندیشه ها و فناوری ها، تعیین می کنند که کدام جنبه های محیط، نیازهای آن جامعه را برآورده می کنند و در زمرۀ منابع قلمداد می شوند. مثلاً در قرن ۱۹ از اورانیوم فقط برای ساخت شیشه های رنگی استفاده می شد. امروزه با پیدایی فناوری هسته ای، اورانیوم از منابع انرژی و نظامی محسوب می شود. منابع را غالباً به منابع انسانی، از قبیل نیروی کار، ذخیره ها، مهارت ها و منابع طبیعی، چون اقلیم، سوخت های فسیلی و آب، طبقه بندی می کنند. منابع طبیعی نیز به منابع تجدیدپذیرو تجدیدناپذیرتقسیم می شوند. برخی از منابع تجدیدناپذیر عبارت اند از مواد معدنی نظیر زغال سنگ، سنگ مس، و سنگ های جواهر کمیاب. جای خالی آنچه از این منابع برداشت می شود در تاریخ زندگی بشر دوباره پر نخواهد شد. در مقابل، از منابع تجدیدپذیری نظیر آب، درختان جنگلی، گیاهان خوراکی و جز آن ها می توان با مدیریت صحیح در عمل برای همیشه بهره برداری کرد. هرچند بهره برداری نامناسب از منابع تجدیدپذیر ممکن است به نابودی آن ها بینجامد؛ ازجملۀ چنین بهره برداری های نامناسب همانا قطع بی رویۀ درختان در جنگل های استوایی است که علاوه بر تأثیرات دیگری چون کاهش اکسیژن و افزایش دی اکسید کربن، تأثیرات گل خانه ای نیز به همراه دارد. برخی از منابع تجدیدپذیر، نظیر باد یا انرژی خورشیدی، منابعی پایان ناپذیرند و تقریباً به کلی از اقدامات انسانی مستقل اند. کشورهای غنی که متقاضی منابع اند، نگران آن اند که منابع موجود فقط یک یا دو قرنِ دیگر دوام آورند؛ به علاوه، برداشت از منابع به زیان کشورهای جهان سوم و محیط زیست جهانی نیز تمام می شود. برخی از صاحب نظران برآن اند که در فناوری های آینده، برای جایگزینی منابع رو به اتمام، از منابعی استفاده خواهد شد که امروزه کمتر اهمیت دارند.

فرهنگ فارسی ساره

آبشخورها، بن مایه ها، سرچشمه ها


فرهنگستان زبان و ادب

{resources} [مهندسی منابع طبیعی- محیط زیست و جنگل] 1. امکانات و ذخائر طبیعی یک منطقه شامل جنگل و انواع رویشگاه طبیعی و ارزش های حوزۀ آبخیز و ارزش های تفریحی و زیستگاه حیات وحش 2. عناصر و مواد موردنیاز اندامگان برای ماندگاری و رشد و تولیدمثل 3. تمامی کارکنان و ت...

پیشنهاد کاربران

این واژه عربی و اوپ ( = جمع ) منبع است و پارسی آن اینهاست:
ژیدْران، ژیدْراس ( ژیدْر از کردی: ژیدِر= منبع + پسوند اوپ «ان» و «اس» سنسکریت )
پَرکْیتان، پَرکیتاس ( پَرکیت از سنسکریت: پْرَکرِتی= منبع + «ان، اس» )
پراست ها prãsthã ( پراست از سنسکریت: پْرَستْهانَ= منبع + «ها» )
بیژان، بیژاس ( بیژا از سنسکریت: بیجا= منبع + «ان، اس» )

اشخاص، افراد، کتاب ها،


کلمات دیگر: