کلمه جو
صفحه اصلی

ابرانسان

دانشنامه عمومی

اَبَراِنسان یا فوق بشر یا اَبَرمَرد (به آلمانی: Übermensch) مفهومی در فلسفه فردریش نیچه است که از سوی وی به عنوان هدفی برای انسان، در کتاب چنین گفت زرتشت بیان شده است.
واپسین انسان
چنین گفت زرتشت
نیچه
واژه آلمانی Übermensch از Über به معنای اَبَر و بالاتر، و Mensch به معنای انسان ساخته شده است.در گذشته واژه اَبَر مَرد در ترجمه های فارسی کتاب استفاده می شد که نخستین بار توسط محمدباقر هوشیار نوشته شده است. داریوش آشوری واژه اَبَر انسان را گزیده است، زیرا بر این باور است که ابرمرد موجب بدفهمی از متن می شود و همچنین واژه ابر انسان برای انتقال سه مفهوم به کار رفته در فلسفه نیچه، یعنی «انسان» (Mensch)، ابر انسان (Übermensch) و واپسین انسان (der letzte Mensch) مناسب تر است.
مفهوم مورد نظر نیچه از نام گذاری «ابرانسان»، «انسان کامل» است. نیچه در فلسفه خود سه مفهوم Mensch (انسان)، Ubermensch (ابرانسان) و der letzte Mensch (واپسین انسان) را معرفی می کند. مراد نیچه از Ubermensch «انسان کامل» است. یعنی انسانی که به راستی از ترس و خرافه پیشین بشر رها شده است و آزادی راستین را دریافته است. این انسان از نظر معنوی کامل است و هستی را همانگونه که هست پذیرفته است و جهان های خیالی را کنار گذاشته است. اکنون این انسان کامل در غیبت خدا «معنای هستی» را بر گردن می گیرد و اراده خود را با اراده جهان هستی یکی می کند. ابر انسان ِ نیچه دو اصل بنیادی جهان بینی نیچه، یعنی «خواستِ قدرت» و «بازگشت جاودانهٔ ِ همان» را می پذیرد.ابرانسان نیچه انسانی زیرک و هوشیار است که خود، بت خود را همچنان که مولوی و حافظ در اشعار خود بیان می دارند می شکند و از نو حقایق را می سازد.
نیچه آموزه ابرانسان را که کلیدی ترین آموزه زرتشت است؛ بلافاصله پس از اعلام مرگ خدا می آورد. او خود این گونه ابرانسان را معرفی می کند:

دانشنامه آزاد فارسی

اَبَراِنسان (Ubermensch)
در آثار فریدریش نیچه۱، فیلسوف آلمانی، انسان آرمانی است که باید به آن رسید و در کتاب چنین گفت زردشت۲ ( ۱۸۸۳ ـ ۱۸۹۲) تشریح شده است. این اصطلاح با نمایش نامۀ انسان و برتر از انسان۳، اثر جورج برنارد شاو۴ (۱۹۰۳)، متداول شد.


کلمات دیگر: