کلمه جو
صفحه اصلی

ابن عبدربه

فرهنگ فارسی

کتاب البستان که به فتح بن خاقان نسبت کنند از اوست

لغت نامه دهخدا

ابن عبدربه. [ اِ ن ُع َ دِ رَب ْ ب ِه ْ ] ( اِخ ) ابوعمر احمدبن محمد اندلسی. ادیب و شاعر معروف ، صاحب کتاب عقدالفرید. مولد او قرطبه به سال 246 هَ.ق. و وفات در سنه 328 است.

ابن عبدربه. [ اِ ن ُ ع َ دِ رَب ْ ب ِه ْ ] ( اِخ ) ملقب به رأس البغل. و کتاب البستان که بفتح بن خاقان نسبت کنند از اوست. ( ابن الندیم ).

ابن عبدربه . [ اِ ن ُ ع َ دِ رَب ْ ب ِه ْ ] (اِخ ) ملقب به رأس البغل . و کتاب البستان که بفتح بن خاقان نسبت کنند از اوست . (ابن الندیم ).


ابن عبدربه . [ اِ ن ُع َ دِ رَب ْ ب ِه ْ ] (اِخ ) ابوعمر احمدبن محمد اندلسی . ادیب و شاعر معروف ، صاحب کتاب عقدالفرید. مولد او قرطبه به سال 246 هَ .ق . و وفات در سنه ٔ 328 است .


دانشنامه عمومی

ابن عبدُ رَبِّه (۲ دسامبر ۸۶۰–۶ مارس ۹۴۰) (نسب: احمد بن محمد ابن عبد ربِّه) ادیب عربی اندلسی، از اهالی قرطبه بود.نخست شعر غزلی و لهو سرود، سپس برگرفت و توبه کرد. قصاید اولیهٔ خود را «از روی عیاشی» می دانست و آن ها در المُمَحِّصات گردآورد. با ابوعبدالله قلفاط دوستی داشت اما پایدار نشد. مشهورترین اثرش کتاب ادبی العِقد(یا آنگونه که بعدها العِقد الفرید نام گرفت) می باشد که آوازه اش برپایهٔ آن است. در آن اثر، خبرها، گفته ها و برگزیده ها از نثر و شعر از مشرق اسلامی را گرد آورد، با اینکه خود مغربی بود؛ به طوری که صاحب بن عباد هنگامی که این اثر را دید، گفت: «این کالای خودمان است که به ما بازگردانده شده. پنداشتم این اثر دربرگیرندهٔ اخباری از سرزمینشان باشد اما بر اخبار خودمان استوار است. نیازی به آن نداریم!».
نَسَبِ او «شهاب الدین ابوعمر احمد بن عبدِ ربّه بن حبیب بن حُدَیر بن سالم قرطبی» ذکر شده است. احمد بن عبدربه در ۱۰ رمضان ۲۴۶ قمری/ ۲ دسامبر ۸۶۰ در قرطبه (در استان کوردوبای امروزی اسپانیا) زاده شد و همان جا پرورش یافت. نزد برخی استادان آنجا، علم آموخت، مانند: بَقیُّ بن مَخلَد (درگذشتهٔ ۲۷۶ق)، محمد بن وضّاح (درگذشتهٔ ۲۸۶ قمری) و محمد بن عبدالسلام خشنی (درگذشته ۲۷۶).احمد بن عبدربه شاعر دربار امیر منذر، امیر عبدالله و عبدالرحمن ناصر بود.در سال هایی پایانی عمرش فلج بود، سپس در ۱۸ جمادی الاول ۳۲۸ قمری/ ۶ مارس ۹۴۰ در قرطبه درگذشت.
این مقاله برگرفته از بریتانیکا، ویراست یازدهم است که در حال حاضر حقوق نشر آن در مالکیت عمومی قرار دارد.

پیشنهاد کاربران

ابن عبد ربه، شهاب الدین ابو عمرو احمد بن محمد ( ۲۴۶ - ۳۲۸ ق ) شاعر و ادیب بزرگ اندلسی. وی از دودمان بنی عباس بود، ولی چون جد چهارمش، سالم، در ولای امیر هشام بن عبد الرحمن، دومین امیر سلسله امویان اندلس در آمده بود، وی را «مروانی» و «اموی» می‏خوانند.
محتویات [نمایش]
از تولد تا جوانی [ویرایش]
وی در قرطبه زاده شد و دوران کودکی را همانجا در تنگدستی گذراند. برادر بزرگ ترش ابو بکر یحیی از فقیهان و محدثان قرطبه و از بزرگان اصحاب بقی بن مخلد بود و بعید نیست که احمد قرآن و حدیث و مقدمات ادب را نخست نزد این برادر دانشمند آموخته باشد. ابن عبد ربه، به رغم همه کششی که مشرق زمین برای دانش طلبان اندلسی داشت، از اندلس پای بیرون ننهاد اما از محضر استادان بزرگی چون بقی بن مخلد، محمد بن عبد السلام خشنی و محمد بن وضّاح که از انتقال دهندگان فرهنگ و ادب مشرق به اندلس بودند، بسیار سود جست و به یاری هوش و حافظه نیرومند خود توانست به زودی در محافل علمی قرطبه در صف فقیهان و محدثان بنشیند. اما او به شعر و شاعری گرایش بیشتری داشت و پیوسته به مطالعه کتابهای ادبی و حفظ شعر می‏پرداخت.
آغاز شهرت شاعری [ویرایش]
ابن عبد ربه نخستین بار در مراسم افتتاح قصر منیه در شهرک کنتش نزدیک قرطبه که امیر محمد بن عبد الرحمن بنا کرده بود، با سرودن قصیده ای بلند و زیبا پیشه شاعری را آغاز کرد. از آن پس، شاعر عمر نسبتا طولانی خود را بیشتر در دربار فرمانروان اندلس گذرانید و در پرتو مدیحه سرایی برای امرا و رجال و اعیان اندلس، در سده ۴ ق، بزرگترین شاعر اندلس به شمار آمد. ملازمت دربار، مدیحه سرایی، شرکت در مجالس بزم امیران و ندیمی آنان، ابن عبد ربه را در صف متنفذان قرطبه نشاند و توانگر گردانید. ابن عبد ربه مردی صریح و حاضر جواب بود، چندانکه گاه باعث رنجش دوستان و نزدیکانش می‏شد. از این رو برخی وی را بدزبان و خودپسند و متکبر پنداشته اند.
اواخر عمر [ویرایش]
زندگی مرفه و دلپذیر ابن عبد ربه از برخی حوادث تلخ و ناگوار هم تهی نبود. چند سال پیش از مرگش ( ظاهرا حدود ۶ سال ) مفلوج و زمین گیر شد. او این بیماری دردناک را پیک مرگ تلقی کرد و به توبه «خلصاء» روی آورد و دست از همه تعلقات شسته و به آمرزش پروردگار دل بست. آنگاه به ازای یکایک ابیات و قطعاتی که در باب دنیا و لذایذ آن سروده بود، اشعاری با نام «محمّصات» ( زداینده ها ) بر همان وزن ها و قافیه ها دربارهٔ ترک دنیا و ترغیب به آخرت سرود.
ابن عبد ربه از هر گونه تعصب نژادی و برکنار بود، چنانکه هنگام مقایسه اسلام با جاهلیت، بی‏دینی توأم با انسانیت را بر آن دینداری که از خصلت های انسانی تهی باشد، ترجیح می‏داد.
آثار [ویرایش]
العقد الفرید یگانه تألیف ابن عبد ربه بوده است که در قرون اخیر سخت مورد توجه خاور شناسان قرار گرفته است. کتاب دیگری که با عنوان اللباب فی معرفة العلم و الآداب به وی نسبت داده اند، باید تحریری دیگر از بخش «الیاقوتة فی العلم و الآداب» در کتاب العقد الفرید بوده باشد زیرا در منابع کهن به آن اشاره ای نشده است.
خویشاوندان [ویرایش]
خاندان ابن عبد ربه تا چند قرن پس از وفات او در اندلس به علم و ادب شهرت داشته اند. در میان فرزندان و نوادگان وی ابو عبد اللّه محمد بن عبد ربه، معروف به ابن عبد ربه مالقی کاتب ساکن مالقه از دیگران مشهورتر است.
رده ها: ادبیات عرباهالی اندلسدرگذشتگان ۹۴۰ ( میلادی ) زادگان ۸۶۰ ( میلادی )
قس عربی
هو أحمد بن محمد بن عبد ربه بن حبیب بن حدیر بن سالم، ویکنى بأبی عمر وقیل أبی عمرو، شهاب الدین الأموی بالولاء، فقد کان جده الأعلى سالماً مولى لهشام بن عبد الرحمن الداخل ولد بقرطبة فی العاشر من شهر رمضان عام 246هـ ( 29 تشرین الثانی 860 م ) ، ونشأ بها، ثم تخرج على علماء الأندلس وأدبائها وأمتاز بسعة الاطلاع فی العلم والروایة وطول الباع فی الشعر منه ما سماه الممحصات، وهی قصائد ومقاطع فی المواعظ والزهد، نقض بها کل ما قاله فی صباه من الغزل والنسب. وکانت له فی عصره شهرة ذائعة، وهو أحد الذین أثروا بأدبهم بعد الفقر. [1]
محتویات [اعرض]
[عدل]کتبه
أشهر کتبه العقد الفرید وهو کتاب جامع للأخبار والأنساب والأمثال والشعر والعروض والموسیقى، وقد استوعب خلاصة ما دوّن الأصمعی وأبو عبیدة والجاحظ وابن قتیبة وغیرهم من أعلام الأدب. ومع أن ابن عبد ربه کان أندلسیاً إلا أنه لم یشر إلى الأندلس ولا إلى أهلها بکلمة عدا نفسه فقد عرف بنفسه ونشر شعره. ولهُ الکثیر من الموشحات. وله شعر رقیق سلس الأسلوب فیه المدیح والوصف والغزل والنسیب وفی جمیع أغراض الشعر الأخرى.
قال عنه ابن کثیر فی کتابه البدایة والنهایة ". . ویدل کثیر من کلامه شیوعه ومیله إلى الحد من بنی أمیة وهذا عجیب منه لأنه أحد موالیهم وکان الأولى به أن یکون ممن یؤیدهوم لا ممن یعادیهم. . "البدایة والنهایة ( 11/230 ) وقال عنه الثعالبی ( أحد محاسن الاندلس علما وفضلا , وادبا فی نهایة الجزاله والحلاوه , وعلیه رونق البلاغة والطلاوة ) وقال عنه السیوطی ( عالم الاندلس بالاخبار والاشعار وادیبها وشاعرها )
[عدل]من أشعاره
قال فی الغزل:
یا لؤلؤا یـسبی الـعقول أنیقا ورشا بتقطیع القلـوب رقیقا
ما إن رأیت ولا سمعت بمثله درا یـعود من الحـیاء عقیقا
وإذا نظرت إلى محاسن وجهه أبصرت وجهک فی سناه غریقا
یا من تقطع خصـره من رقة ما بال قلبک لا یکون رقیقا ؟
وقال فی موقف الوداع:
ودعتنـی بـزورة وأعتناق ثم نادت متى یکون التلاقی !
وبدت لی فأشرق الصبح منها بین تلک الجیوب والأطواق
یا سقیم الجفون من غیر سقم بین عینیک مصرع العشاق
إن یوم الـفراق أفظـع یوم لیتنی مت قبل یوم الفراق !
وقال فی وصف رمح وسیف:
بکـل ردیـی کـأن سـنانـه شـهاب بدا فی ظلمة اللیل ساطع
تقاصرت الآجال فی طـول متنه وعادت بـه الآمال وهی فـجائع
وذى شطب تقضی المنایا لحکمه ولیس لما تقضـی المـنیة دافـع
یس . . .

ابن عبد ربه، شهاب الدین ابو عمرو احمد بن محمد ( ۲۴۶ - ۳۲۸ ق ) شاعر و ادیب بزرگ اندلسی. وی از دودمان بنی عباس بود، ولی چون جد چهارمش، سالم، در ولای امیر هشام بن عبد الرحمن، دومین امیر سلسله امویان اندلس در آمده بود، وی را «مروانی» و «اموی» می‏خوانند.

محتویات
[نمایش]
از تولد تا جوانی [ویرایش]

وی در قرطبه زاده شد و دوران کودکی را همانجا در تنگدستی گذراند. برادر بزرگ ترش ابو بکر یحیی از فقیهان و محدثان قرطبه و از بزرگان اصحاب بقی بن مخلد بود و بعید نیست که احمد قرآن و حدیث و مقدمات ادب را نخست نزد این برادر دانشمند آموخته باشد. ابن عبد ربه، به رغم همه کششی که مشرق زمین برای دانش طلبان اندلسی داشت، از اندلس پای بیرون ننهاد اما از محضر استادان بزرگی چون بقی بن مخلد، محمد بن عبد السلام خشنی و محمد بن وضّاح که از انتقال دهندگان فرهنگ و ادب مشرق به اندلس بودند، بسیار سود جست و به یاری هوش و حافظه نیرومند خود توانست به زودی در محافل علمی قرطبه در صف فقیهان و محدثان بنشیند. اما او به شعر و شاعری گرایش بیشتری داشت و پیوسته به مطالعه کتابهای ادبی و حفظ شعر می‏پرداخت.

آغاز شهرت شاعری [ویرایش]

ابن عبد ربه نخستین بار در مراسم افتتاح قصر منیه در شهرک کنتش نزدیک قرطبه که امیر محمد بن عبد الرحمن بنا کرده بود، با سرودن قصیده ای بلند و زیبا پیشه شاعری را آغاز کرد. از آن پس، شاعر عمر نسبتا طولانی خود را بیشتر در دربار فرمانروان اندلس گذرانید و در پرتو مدیحه سرایی برای امرا و رجال و اعیان اندلس، در سده ۴ ق، بزرگترین شاعر اندلس به شمار آمد. ملازمت دربار، مدیحه سرایی، شرکت در مجالس بزم امیران و ندیمی آنان، ابن عبد ربه را در صف متنفذان قرطبه نشاند و توانگر گردانید. ابن عبد ربه مردی صریح و حاضر جواب بود، چندانکه گاه باعث رنجش دوستان و نزدیکانش می‏شد. از این رو برخی وی را بدزبان و خودپسند و متکبر پنداشته اند.

اواخر عمر [ویرایش]

زندگی مرفه و دلپذیر ابن عبد ربه از برخی حوادث تلخ و ناگوار هم تهی نبود. چند سال پیش از مرگش ( ظاهرا حدود ۶ سال ) مفلوج و زمین گیر شد. او این بیماری دردناک را پیک مرگ تلقی کرد و به توبه «خلصاء» روی آورد و دست از همه تعلقات شسته و به آمرزش پروردگار دل بست. آنگاه به ازای یکایک ابیات و قطعاتی که در باب دنیا و لذایذ آن سروده بود، اشعاری با نام «محمّصات» ( زداینده ها ) بر همان وزن ها و قافیه ها دربارهٔ ترک دنیا و ترغیب به آخرت سرود.

ابن عبد ربه از هر گونه تعصب نژادی و برکنار بود، چنانکه هنگام مقایسه اسلام با جاهلیت، بی‏دینی توأم با انسانیت را بر آن دینداری که از خصلت های انسانی تهی باشد، ترجیح می‏داد.

آثار [ویرایش]

العقد الفرید یگانه تألیف ابن عبد ربه بوده است که در قرون اخیر سخت مورد توجه خاور شناسان قرار گرفته است. کتاب دیگری که با عنوان اللباب فی معرفة العلم و الآداب به وی نسبت داده اند، باید تحریری دیگر از بخش «الیاقوتة فی العلم و الآداب» در کتاب العقد الفرید بوده باشد زیرا در منابع کهن به آن اشاره ای نشده است.

خویشاوندان [ویرایش]

خاندان ابن عبد ربه تا چند قرن پس از وفات او در اندلس به علم و ادب شهرت داشته اند. در میان فرزندان و نوادگان وی ابو عبد اللّه محمد بن عبد ربه، معروف به ابن عبد ربه مالقی کاتب ساکن مالقه از دیگران مشهورتر است.

رده ها: ادبیات عرب
اهالی اندلس
درگذشتگان ۹۴۰ ( میلادی )
زادگان ۸۶۰ ( میلادی )
قس
شهاب الدین ابوعمر احمدبن محمدبن عبد ربه بن حبیب بن حدیربن سالم قرطبى اندلسى ( 246ـ328ق ) یکى از شعرا ( أدباء ) و مورخان مهم اهل سنت مى باشد که در «قرطبه» متولد شده و در همان جا وفات کرد. ابتدا در نزد پدرش محمد بن عبد ربه و برادرش ابوبکر یحیى به تعلیم قرآن، حدیث، و علوم مقدماتى پرداخت و سپس از حضور استادان بزرگى مثل بقى بن مخلّد، خشنى، محمد بن عبدالسلام، محمدبن وضّاح بهره برد و توانست در کمتر زمانى به مقامات علمى شایان توجهى در زمینه فقه، حدیث، تاریخ و ادب نایل شود و از شهرت فراوانى بر خوردار گردد. او در جوانى دنیا گرایى و لذت طلبى شدیدى داشت اما در اواخر عمرش از این امر پشیمان شده و توبه کرد و دیوان شعر مفصلى با نام ممحّصات یا محمّصات ( یعنى زُداینده ها ) سرود. تنها شاگرد وى که از او نامى مانده است «عائذى» مى باشد.
برخى از مورخان و تراجم نویسنان مثل ابن کثیر با بررسى نوشته هاى او ادعا کرده اند او على رغم اینکه از موالى ( یعنى اجدادش از آزاد شدگان ) بنى امیه بوده آنان را ردّ و نفرین کرده و گرایش زیادى به تشیع داشت. اما این در حالى است که او کتابى در زمینه خلفاى چهارگانه نوشته و معاویه را به عنوان خلیفه چهارم ذکر کرده و هیچ نامى از على بن ابى طالب ( علیه السلام ) به عنوان خلیفه به میان نیاورده است. بنابرین، ادعاى تشیع او ادّعایى بى مورد است.
درباره مذهب و عقیده این دانشمند اطلاع چندانى در منابع وجود ندارد، اما عده اى او را مالکى مذهب ( در فقه ) دانسته اند و از عقاید او سخنى به میان نیاورده اند ولى نسبت به شیعه، نظراتى را در کتابش ذکر و نقل کرده است که نشانه دشمنى او با شیعیان و حتى با بزرگان آنان مى باشد. چرا که شیعه را شر و شوم، و حتى یهود امت اسلام دانسته است. ابن عبد ربه بر خلاف کتاب دیگرش در کتاب العقد الفرید، امیرالمؤمنین ( علیه السلام ) را به عنوان خلیفه چهارم ذکر کرده و درباره شخصیت آن حضرت برخى مطالب را نقل کرده است. و البته بسیارى از حوادث و وقایع مهم تاریخ صدر اسلام که همسوى عقاید شیعه امامیه بوده مثل ماجراى سوزاندن در خانه دختر پیامبر ( صلى الله علیه وآله ) توسط عمر ( به دستور ابوبکر ) را نقل کرده است، وى در معرفى بزرگان شیعه مثل سید ابو عامر حمیرى و دیگران کوتاهى نکرده و به نقل مطالب مفیدى از آنان پرداخته است.
اعتبار علمى او در ن . . .


کلمات دیگر: