کلمه جو
صفحه اصلی

دم سنج

فارسی به انگلیسی

breathalyzer

Breathalyzer


مترادف و متضاد

pneumograph (اسم)
دم نگار، دم سنج

spirometer (اسم)
دم سنج، دستگاه تنفس سنج

فرهنگ عمید

آلت برای اندازه گیری قوۀ تنفس ریه یا اندازه گرفتن گنجایش شش ها، دستگاهی که با آن حجم هوای شش ها اندازه گیری می شود، اسپیرومتر.

دانشنامه عمومی

دَم سنج یا اسپیرومتر دستگاهی است برای اندازه گیری حجم هوای دم و بازدم. این دستگاه تنفس جهت اندازه گرفتن اکسیژن از هوای محیط و انتشار آن به سلولهای بدن برای انجام فعالیت های سوخت وساز بدن و همچنین دفع دی اکسیدکربن حاصل از سوخت وساز بدن است. ریه ها اعضای اصلی این دستگاه هستند. این دستگاه فعالیت های دیگری نیز از قبیل گرم و تازه کردن گازها در تماس با سطح (سطح تهویه ای)، محافظت غشاءهای سطحی از عوامل مخرب محیطی مانند اجزاء سمی معلق در هوا، میکرو ارگانیسم ها، خشکی و دمای بسیار زیاد و همچنین خنثی کردن ناگهانی PH و مایعات بدن به کار می رود. جهت درک بهتر رفتار گازها در این دستگاه از قوانین رابرت بویل، چارلز و هنری استفاده می شود.
تنفس داخلی (سلولی)
تنفس خارجی (ریوی)
تنفس را می توان این گونه تعریف کرد: تبادل گازها بین موجود و محیطی که در آن زندگی می کند. با این تعریف دو نوع تنفس در موجود زنده خواهیم داشت:
پارامترهای تنفسی، اندازه گیری هایی هستند که از بررسی آن ها می توان، وضعیت عملکرد تنفس را نشان داد. این پارامترها شامل حجم های ریوی، ظرفیت های ریوی، مقاومت راه های هوایی. پذیرش و کشسانی ریوی و فشار داخل سینه ای است. تنها قسمتی از هوایی که به داخل دستگاه تنفس وارد می شود، به آلوئل ها می رسد و قسمتی از آن در فضای هدایتی باقی می ماند که در نتیجه برای تبادل گازی، با خون در دسترس نیست. به این هوا، هوای مرده گفته می شود. دلیل وجود چنین حجمی این است که همواره مقداری هوا در سیستم تنفسی وجود دارد که سیستم را باز نگه می دارد در نتیجه هربار نیروی زیادی برای باز کردن راه های هوایی و بخش تنفسی لازم نیست.
حجم های مهم ریوی عبارت است از:حجم جاری، حجم ذخیره دمی، حجم ذخیره بازدمی و حجم باقی مانده. حجم گاز استنشاق شده یا خارج شده در هر سیکل تنفسی است. حجم ذخیره دمی (IRV)، در انتهای یک دم معمولی به حداکثر حجم هوایی که بتوان وارد ریه ها نمود گفته می شود . حجم باقی مانده (RV) نیز، مقدار هوایی است که در هر حالت، در ریه باقی می ماند.

فرهنگستان زبان و ادب

{spirometer} [زیست شناسی] دستگاهی برای اندازه گیری ظرفیت تنفسی شش ها * مصوب فرهنگستان اول

جدول کلمات

اسپرومتر


کلمات دیگر: