کلمه جو
صفحه اصلی

بچه گربه

فارسی به انگلیسی

kitten

فارسی به عربی

عدة , هریرة

مترادف و متضاد

kitty (اسم)
پیشی، دختر جوان، بچه گربه، زن سبک و جلف

kit (اسم)
چمدان، سطل، تغار، بنه سفر، بسته لوازم، بچه گربه، توشه سرباز، اسباب کار

kitten (اسم)
بچه گربه

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - گرب. خرد طفل گربه . ۲ - خرنوب ۳ - نوعی کهور .

لغت نامه دهخدا

بچه گربه. [ ب َ چ َ / چ ِ / ب َچ ْ چ َ / چ ِ گ ُ ب َ / ب ِ ] ( اِ مرکب ) نوزاد گربه. گربه بچه. شبرقه. ( منتهی الارب ).

دانشنامه عمومی

بچه گربه (به انگلیسی: Kitten) بچه اهلی گربه محسوب می شود که هنوز به اندازه یک گربه بالغ رشد نکرده است.یک بچه گربه شش هفته ای   مادر بچه گربه ها در حال شیر دادن به آن ها   بچه گربه مین کون به انگلیسی: Maine Coon     بچه گربه ای که به تازگی چشمهایش را باز کرده است   یک بچه گربه در حال بازی در باغچه
بچه های گربه سانان بزرگ همچون ببر، توله نامیده می شوند که از بچه گربه بزرگ تر و سریع تر هستند، گربه ها معمولاً دو تا پنج بچه گربه می زایند که دوران حاملگی بیش تر بین ۶۴ تا ۶۷ روز است که میانگینش معمولاً ۶۶ روز است.
بچه گربه ها هفت تا ده روز پس از تولد چشمانشان را باز می کنند، در ابتدای تولد شبکیه و دیدگانشان ضعیف است، بچه گربه ها تا ۱۰ هفته پس از تولدشان نمی توانند به خوبی یک گربه بالغ ببینند.
بچه گربه ها نیازمند کالری بالایی و رژیم غذایی حاوی پروتئین بیش تر نسبت به گربه های بالغ هستند.

پیشنهاد کاربران

بچه گربه


کلمات دیگر: