کلمه جو
صفحه اصلی

جهت یابی

فارسی به انگلیسی

orientation

فارسی به عربی

وجه
توجیه

وجه


مترادف و متضاد

orientation (اسم)
اشنایی، راهنمایی، جهت، گرایش، اشناسازی، جهت یابی، توجه بسوی خاور

فرهنگ فارسی

روشی برای تعیین زاویۀ فرستندۀ امواج رادیویی با استفاده از آنتن بسیار دقیق و یک نشان‌دهندۀ سمت


دانشنامه عمومی

جهت مراجعه کنید به:
نقشه جهتارتباط بین جهت بر روی یک نقشه و قطب نما جهت
گرایش (ذهنی)یک تابع از ذهن
گرایش (فیلم)۱۹۹۶ فیلم کوتاه تولید شده توسط کلیسای ساینتولوژی
جهت کلیساها است که معماری از ویژگی های روبرو ("موقعیت یابی"), کلیساها به سمت شرق (به لاتین: oriens زنانه)
گرایش (مسکن)موقعیت ساختمان با توجه به خورشید، یک مفهوم در طراحی ساختمان
گرایش های دانشجویی، هفته اول دانشگاه سال اول در کشورهای مختلف
سکه گرایش و Medallic جهتشرح جهت مخالف دو روی یک سکه نسبت به یک دیگر
گرایش جنسیجهت تمایلات جنسی فرد، یا افراد که فرد از لحاظ جنسی جذاب میابد.
رمانتیک گرایشجنسی یا جنسیتی که با آن یک فردکه به احتمال زیاد به یک رابطه عاشقانه روی بیاورد یا عاشق بشود.
گرایش (EP)2001 آلبوم Sonata Arctica
صفحه جهت جوری که یک صفحه مستطیل برای مشاهده طبیعی استفاده می شود.
در حیوانات جهتچرخش بدن را به دلخواه به عنوان مثال در جهت صحیح مهاجرت
گرایش (زبان) جهت دست هنگام امضای

دانشنامه آزاد فارسی

جهت یابی (orienteering)
نوعی دوِ صحرانوردی با مسیریابی. دوندگان به فاصلۀ یک دقیقه از یکدیگر شروع به دویدن می کنند و باید با استفاده از قطب نما و نقشه راه خود را بیابند و در نقاط بازرسی که تقریباً۰.۸ کیلومتر از یکدیگر فاصله دارند برگه های بازرسی خود را مُهر بزنند. مسابقات قهرمانی جهان در این رشته از ۱۹۶۶ برگزار شده است.

فرهنگستان زبان و ادب

{direction finding} [علوم نظامی] روشی برای تعیین زاویۀ فرستندۀ امواج رادیویی با استفاده از آنتن بسیار دقیق و یک نشان دهندۀ سمت


کلمات دیگر: