کلمه جو
صفحه اصلی

رئیس جمهور


برابر پارسی : فرمِهان

فارسی به انگلیسی

chief executive, commander in chief, president

Chief Executive, commander in chief, president


فارسی به عربی

رئیس الجمهوریة

فرهنگ معین

(رَ جُ ) (اِ. ) شخصی که از سوی انتخاب کنندگان مسئولیت اجرایی کشور را بر عهده دارد.

فرهنگ عمید

رئیس قوۀ مجریه در کشورهای جمهوری که مدت زمامداری و حدود اختیارات آن در کشورهای مختلف متفاوت است.

دانشنامه عمومی

رئیس جمهور (فیلم ۱۹۶۱). «رئیس جمهور» (فرانسوی: Le Président) فیلمی در ژانر سیاست و درام به کارگردانی آنری ورنوی است که در سال ۱۹۶۱ منتشر شد. از بازیگران آن می توان به ژان گابن، رنه فاوره، برنار بلیه، و لوئی سنیه اشاره کرد.
۱ مارس ۱۹۶۱ (۱۹۶۱-03-۰۱)

دانشنامه آزاد فارسی

رئیس جمهور (president)
عنوان معمول رئیس کشور در یک جمهوری. اختیارات این مقام ممکن است از حد اختیار یک پادشاه مشروطه تا ریاست عملی دولت متغیر باشد. در انگلستان، در قرن ۱۷، به قائم مقام پادشاه که از اختیارات تفویضی گسترده ای برخوردار بود «پرزیدنت» (رئیس) می گفتند. در قانون اساسی نهایی ایالات متحده، رئیس دولت فدرال، رئیس جمهور خوانده شده است. این معنا، یعنی رئیس انتخابی یک جمهوری رایج ترین معنای این واژه است. رئیس جمهور در بعضی کشورها با رأی مستقیم مردم و در برخی دیگر به طور غیرمستقیم و از سوی پارلمان انتخاب می شود. در ایران رئیس جمهور با رأی مستقیم مردم انتخاب می شود و دومین مقام رسمی بعد از مقام رهبری، است. رئیس جمهور امریکا اختیاراتی بیشتر از مقام های مشابه خود در دیگر کشورها دارد، اگرچه در جمهوری پنجم فرانسه رئیس جمهور تقریباً از اختیاراتی به همان گستردگی برخوردار بود. رئیس جمهور امریکا فرماندۀ کل ارتش و نیروهای دریایی آن کشور نیز هست. در کشورهای غربی، عنوان پرزیدنت برای رؤسای کالج ها و دانشگاه ها (یا گاه در انگلستان برای مقام های بعد از این رؤسا)، کسانی که بر نشست انجمن ها و کنفرانس های علمی ریاست می کنند، و برخی از قضات و اعضای کابینه، نیز به کار می رود.

پیشنهاد کاربران

واژه " رئیس" یک واژه تازی است که در زبان پارسی برابر آن " فرنشین " برساخته و پیشنهاد گردیده ، واژه " جمهور " نیز به معنای هازه ( جامعه ) و توده مردم است که این دو واژه آمخیته روی هم " فرنشین توده " معنا می دهدولی رسایی و روایی ندارد ، از اینرو با رویکرد به سرچشمه کهن زبان پارسی ، یعنی اوستا می توان واژه ای رساتر ساخت و پیشنهاد نمود بنابرین از واژه " ویسپ رتو " که امروزه" ویسپرد" گردیده بجای واژه " رئیس جمهور " و " پرزیدنت " که همان معنا و مفهوم را دارد بهره می گیرم و برای کاربردی شدن پیشنهاد می نمایم .

رئیس جمهور در ایران عالی ترین مقام رسمی کشور بعد از ولایت فقیه است که با رأی مستقیم مردم انتخاب می شود. مطابق با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رئیس جمهوری مسئولیت اجرای قانون اساسی و ریاست قوهٔ مجریه را عهده دار است.
امضای عهدنامه ها، موافقت نامه ها و مسائل مربوط به دیگر کشورها و سازمان های بین المللی،
برنامه ریزی ملی، بودجه و وظیفه گماشتن های دولتی، گماشتن وزیرها استاندارها وسفیرها تابع تصدیق مجلس شورای اسلامی.
همچنین رئیس جمهوری در ایران، رئیس شورای عالی امنیت ملی و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز هست

Boss of country

در اوستا " ویسپرد" به معنای بزرگ همه : ویسپ به معنا همه و رتو و رد به معنا بزرگ می باشد.

کشورسالار، مردم سالار، کشورسرمد، مردم سرمد

کشوردار

رئیس جمهوری در ایالات متحدهٔ آمریکا عبارت است از ریاست یکی از قوای سه گانه در دولت ایالات متحدهٔ آمریکا.
فرماندهی کل قوا، فرماندهی کل نیروهای مسلح و نیروهای شبه نظامیان، عقد قرارداد با کشورهای خارجی ، معرفی سفرا و پذیرش سفرای دیگر کشورهای جهان ،
اعلام جنگ صلح اعمال، تحریم علیه یک کشور، اعلام وضعیت فوق العاده ملی،

وتوی مصوبات کنگره


کلمات دیگر: