مترادف موجر : صاحب، صاحبخانه، مالک
متضاد موجر : مستاجر، اجاره دهنده، کرایه دهنده
برابر پارسی : اجاره دهنده، کرایه دهنده
lessor, landlord
اجاره دهنده , موجر
صاحب، صاحبخانه، مالک ≠ مستاجر، اجارهدهنده، کرایهدهنده
موجر. [ ج ِ ] (ع ص ) مؤجر. صورت فارسی مؤجر. اجاره دهنده و کرایه دهنده . (از ناظم الاطباء). مالک . اجاره دهنده ٔ خانه یا باغ یا دکان و یا ملک و یا چیز دیگری را. مقابل مستأجر. (از یادداشت مؤلف ). و رجوع به اجاره و مستأجر شود. || (اصطلاح فقهی ) شخصی که به موجب عقد اجاره منفعت عینی را به شخص دیگری تملیک می کند. || مزدگیر. (یادداشت مؤلف ).
موجر. [ ج ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از وجر. (از منتهی الارب ، ماده ٔ وج ر). آن که مجبور می کند کسی را بر شنیدن چیزی که مکروه دارد. (ناظم الاطباء). و رجوع به وجر شود. || آنکه دارو در دهان کسی می ریزد. (از منتهی الارب ). || آن که نیزه بر دهان و یا سینه ٔ کسی فرومی کند. (ناظم الاطباء). نیزه زننده در دهان و جز آن . (آنندراج ).