مترادف پرش : جستن، جست، جهش، جهیدن، خیز، پرواز، طیران
پرش
مترادف پرش : جستن، جست، جهش، جهیدن، خیز، پرواز، طیران
فارسی به انگلیسی
jumping, leap, flight
bolt, hop, jump, leap, skip, spring, vault
فارسی به عربی
مترادف و متضاد
جستن، جست، جهش، جهیدن، خیز
پرواز، طیران
۱. جستن، جست، جهش، جهیدن، خیز
۲. پرواز، طیران
فرهنگ فارسی
یکی از دستورهای برنامه که باعث تغییر روند اجرا میشود
( اسم ) ۱- پرواز طیران عمل پریدن . ۲- جهش جست عمل جستن . ۳- جستن و پریدن در طول یا عرض یا ارتفاع بدون وسیله یا باتکای چوبی دراز نوعی پرش است که ورزشکار باید از روی طناب یا مانعی بپرد . یا پرش با نیزه . پرسدن از ارتفاع بوسیل. نیزه ای دراز . یا پرش چشم . پریدن چشم انقباض خود بخودی ماهیچه های اطراف چشم اختلاج . یا پرش طول . پریدن و جهش بجلو بدون وجود مانع .
دربند پیرنه شرقی که جاده پرپین یان به اورگل از آن گذرد
فرهنگ معین
(پَ رِ) (اِمص .) 1 - پرواز، پریدن . 2 - جهش . ~3 - پریدن و خیزش برداشتن از روی زمین با وسیله یا بدون وسیله که در ورزش انواع مختلف دارد: سه گام ، خرک ، با اسب ، با چتر و همانند آن . ؛~ ارتفاع نوعی پرش است که ورزشکار باید از روی طناب یا مانعی بپرد. ؛ ~با نیزه پریدن از ارتفاع به وسیلة نیزه ای دراز. ؛~ طول پریدن و جهش به جلو بدون وجود مانع .
لغت نامه دهخدا
پرش. [ پ ِ ] ( اِخ ) دربند پیرنه شرقی که جاده پرپین یان به اورگل از آن گذرد. و نام کنت نشین قدیم فرانسه متعلق به حکومت «من ». کرسی آن مُرتانْی و محل تربیت اسبهای پرشی است.
پرش.[ پ َ رِ ] ( اِمص ) اسم مصدر از پریدن. عمل پریدن. پرواز. طَیَران. || فعل جَستن. عمل جَستن. جَهش. جَست : اختلاج ؛ پرش چشم. اختلاج جفن ؛ پریدن چشم.
پرش . [ پ ِ ] (اِخ ) دربند پیرنه ٔ شرقی که جاده ٔ پرپین یان به اورگل از آن گذرد. و نام کنت نشین قدیم فرانسه متعلق به حکومت «من ». کرسی آن مُرتانْی و محل تربیت اسبهای پرشی است .
پرش . [ پ ِ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی ماهی دارای پره های شنای خاردار، از خانواده ٔ پرسیده و آن خاص نیمکره ٔ شمالی است .
پرش .[ پ َ رِ ] (اِمص ) اسم مصدر از پریدن . عمل پریدن . پرواز. طَیَران . || فعل جَستن . عمل جَستن . جَهش . جَست : اختلاج ؛ پرش چشم . اختلاج جفن ؛ پریدن چشم .
فرهنگ عمید
۲. جهیدن، جستن.
* پرش ارتفاع: (ورزش ) در دومیدانی، پریدن از روی طناب یا مانع دیگر که در ارتفاع ۲ متر یا کمتر یا بیشتر قرار داده شده.
* پرش با نیزه: (ورزش ) در دومیدانی، پرش ارتفاع به کمک نیزه ای بلند.
* پرش طول: (ورزش ) در دومیدانی، پریدن رو به جلو در روی زمین.
* پرش سه گام: (ورزش ) در دومیدانی، نوعی پرش طول که در حین پرش دو بار پا به زمین می خورد و در هر دفعه که پا به زمین می آید باید مقداری بپرد و در گام آخر با هر دو پا فرود بیاید.
۱. پریدن از روی چیزی؛ پرواز.
۲. جهیدن؛ جستن.
〈 پرش ارتفاع: (ورزش) در دومیدانی، پریدن از روی طناب یا مانع دیگر که در ارتفاع ۲ متر یا کمتر یا بیشتر قرار داده شده.
〈 پرش با نیزه: (ورزش) در دومیدانی، پرش ارتفاع به کمک نیزهای بلند.
〈 پرش طول: (ورزش) در دومیدانی، پریدن رو به جلو در روی زمین.
〈 پرش سهگام: (ورزش) در دومیدانی، نوعی پرش طول که در حین پرش دو بار پا به زمین میخورد و در هر دفعه که پا به زمین میآید باید مقداری بپرد و در گام آخر با هر دو پا فرود بیاید.
دانشنامه عمومی
پرش هیدرولیکی
پرش (ترانه مدونا)
پرش (ترانه ریانا)
پرش ارتفاع
پرش با نیزه
پرش طول
پرش سه گام
۱۹ ژوئن ۲۰۰۸ (۲۰۰۸-06-۱۹)
فرهنگستان زبان و ادب
گویش مازنی
۱هرنوبت نشستن مرغ بر تخم و بیرون آمدن جوجه را گویند ۲برش ...
واژه نامه بختیاریکا
جدول کلمات
پیشنهاد کاربران
Jump