کلمه جو
صفحه اصلی

ماساژور

فرهنگ معین

(ژُ ) [ فر. ] (اِفا. ) کسی که کارش ماساژ دادن دیگران است .

دانشنامه عمومی

ماساژور در واقع همان دستگاه ماساژ می باشد.
باید بدانید ماساژ بدن جهت رفع خستگی و درمان  قدمتی بیش از 4000 ساله دارد و ریشه های آن در طب سنتی بخصوص در آسیای دور و میانه می باشد ، یافته های باستان شناسان و متون تاریخی نشان می دهد استفاده از ماساژ بخش مهمی از درمان در دوران قدیم بوده است. در حال حاضر منافع ماساژ در رفع خستگی عضلات ، کاهش درد عضلانی ،  ایجاد گردش خون بهتر در بدن ،رفع آسپاسم های موضعی در ناحیه کمر و پشت ، کمک به بهبود بیمارهای مرتبط با ساختار استخوان بندی بدن ،جلوگیری از خشک شدن و محدویت های حرکتی عضلات بدن و کاهش استرس و ایجاد آرامش و بسیاری موارد دیگر ثابت شده و توسط  پزشکان بسیار توصیه میگردد.
امروزه روش های مختلفی برای ماساژ وجود دارد و با پیشرفت علم دستگاه های ماساژور به بازار آمده اند و توانسته اند ماساژ را ساده تر و در دسترس تر نمایند. این دستگاه ها انواع مکانیکی و الکترونیکی دارند که هر کدام کارایی مختلفی دارد. همواره باید به نسبت نیاز خود نوع ماساژور را انتخاب نمایید
ماساژ

واژه نامه بختیاریکا

دست کش؛ ولاها؛ سُنجیگر

پیشنهاد کاربران

مشت ومال چی

ماساژ دهنده، غالباً به دستگاه ماساژ دهندۀ برقی اطلاق می گردد.


کلمات دیگر: