کلمه جو
صفحه اصلی

قطبش

فارسی به انگلیسی

polarity, polarization

مترادف و متضاد

polarization (اسم)
تضاد، قطبش، ایجاد دو قطب

polarity (اسم)
تضاد، تقارن، قطبش، تمایل قطبی، توجه به قطب

فرهنگ فارسی

تغییر شکل ابر الکترونی در اطراف هسته


دانشنامه عمومی

قطبش یا پولاریزاسیون ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
قطبش (موج ها)، یکی از ویژگی های امواجی که می توانند در بیش از یک جهت نوسان داشته باشند
قطبیت پذیری، یکی از خواص اتم ها و مولکول ها
قطبش (خوردگی)، تغییر در پتانسیل تعادل یک واکنش الکتروشیمیایی
قطبش در دی الکتریک ها، جدایی بارهای الکتریکی در مواد عایق
چگالی قطبش، یک میدان برداری برای توصیف گشتاور دو قطبی الکتریکی ماندگار در دی الکتریک

دانشنامه آزاد فارسی

قُطْبِش (polarization)
قُطْبِش
خاصیتِ تابش های الکترومغناطیسیِ معیّن که به واسطه آن، راستا و بزرگیِ میدان الکتریکی مرتعش به نحوی به هم مرتبط می شوند. امواج نور عرضی اند؛ به این معنا که بُردارِ ارتعاشِ الکتریکیِ هر موج بر راستایِ انتشارِ آن عمود است. باریکه ای از نورِ ناقُطبیده دربردارندۀ جابه جایی امواج در راستای جهت گیری تصادفی بردارهای الکتریکی آن ها نسبت به محور انتشار است. نور با قُطبِشِ خطی شامل موج هایی است که جهتِ ارتعاشِ همۀ آن ها یکی است. در قُطبِشِ دایره ای، بردارِ الکتریکی با پیشرویِ موج در راستای انتشار به چرخش درمی آید. نور را می توان با عبور دادن از صافی هایی مثل بلورهای خاص، که ارتعاش را در یک صفحه و نه در صفحه های دیگر تَراگُسیل می کنند، قطبیده کرد.

فرهنگستان زبان و ادب

{polarization} [شیمی] تغییر شکل ابر الکترونی در اطراف هسته

پیشنهاد کاربران

محدودیت نوسانهای امواج الکترومغناطیسی.

در پارسی " میخش " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو
قطبش پذیری = میخش پذیری

قطبی شدن، قطبیدن

تفاوت


کلمات دیگر: