مترادف بومی : اهل، بومزاد، محلی، ولایتی، متوطن
متضاد بومی : غیر بومی
native, vemacular
aboriginal, aborigine, domestic, indigenous, native, native-born, vernacular
اهل، بومزاد، ≠ غیر بومی
محلی، ولایتی
متوطن
۱. اهل، بومزاد،
۲. محلی، ولایتی
۳. متوطن ≠ غیر بومی
ویژگی بیماریهایی که عموماًً یا بهطور مداوم در میان مردمان یک ناحیۀ خاص دیده شود