کلمه جو
صفحه اصلی

باتیس

فرهنگ اسم ها

اسم: باتیس (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: bātis) (فارسی: باتيس) (انگلیسی: batis)
معنی: دژبان غزه در زمان داریوش سوم پادشاه هخامنشی که تا آخرین نفس در برابر اسکندر پایداری کرد، ( = به تیس )، نام کوتوالِ [دژدار یا نگهبان دژ و قلعه] غزه، در زمان جنگ اسکندر با ایران که نسبت به شاه خود بسیار صادق و باوفا بود

(تلفظ: bātis) (= به تیس) ، نام کوتوالِ [دژدار یا نگهبان دژ و قلعه] غزه ، در زمان جنگ اسکندر با ایران که نسبت به شاه خود بسیار صادق و باوفا بود.


لغت نامه دهخدا

باتیس. ( اِخ ) به تیس. نام کوتوال غزه ( قلعه ای بکنار دریای مغرب بمسافت 150 میل در جنوب صور ) هنگام محاصره نیروی اسکندر که نسبت بشاه خود بسیار صادق و باوفا بود و با ساخلو کمی خندق ها و استحکامات وسیع را حفظ کرد. ( ایران باستان ج 2 ص 1347 ).

فرهنگ عمید

نوعی پارچۀ نخی لطیف.

دانشنامه عمومی

باتیس سردار هخامنشی و فرماندار غزه در سدهٔ چهارم پیش از میلاد مسیح بود. اسکندر که به فلسطین حمله کرد چندین ماه این شهر را در محاصره داشت. باتیس شهر را تسلیم نکرد. اما در نهایت اسکندر توانست با محاصرهٔ غزه، مقاومت آنان را بشکند. او از باتیس خواست که از او طلب بخشش کند و در برابرش زانو بزند. اما باتیس مقاومت کرد. مشهور است که باتیس جز با نگاه غضب آلود به اسکندر نگاه نکرد و هیچ سخنی بر زبان نراند.
مدخل ویکی پدیای انگلیسی در باب باتیس.
ویکی پدیای انگلیسی در باب محاصرهٔ غزه.
کتاب تاریخ اسکندر کبیر مقدونی
در کتاب اسکندر مقدونیِ کبیر به ترجمهٔ جان یاردلی آمده است:
باتیس به اسکندر نگاهی کرد که نه تنها بی باکانه بود، بلکه به بی اعتنایی محض می مانست. او حتی یک کلمه هم در جواب تهدیدهای اسکندر بر زبان نیاورد. اسکندر گفت: "آیا سکوت خیره سرانهٔ او را می بینید؟ آیا او در برابر من زانو زده است؟ آیا به من التماس کرده است؟ اما من بر سکوت او چیره خواهم شد. پایان کار او را حداقل با ناله هایش رقم خواهم زد.
بعد پای باتیس را سوراخ کرد و طنابی را از درون آن رد کرد. طناب را به گاری بست و باتیس را دور شهر غزه گرداند. اما باتیس تا جان در بدن داشت سخنی نگفت و حتی ناله نکرد. تاریخ نگاران اسکندر بسیار مقاومت او را ستوده اند.

پیشنهاد کاربران

نیک اندیش.

نیک اندیش / وفادار و شجاع

شجاع و دلاور


کلمات دیگر: