کلمه جو
صفحه اصلی

مطلق و مقید

دانشنامه آزاد فارسی

مُطلق و مُقیَّد
اصطلاحی در اصول فقه. مطلق کلمه ای است که دلالت کند بر معنایی کلی که دارای افرادی باشد. مقیّد کلمۀ مطلقی است که با افزودن قیدی دایرۀ شمول آن محدود گردد، مانند کلمۀ روغن که می تواند مایع یا جامد باشد. روغن نسبت به مایع و جامدبودن مطلق است، امّا روغنِ مایع، مقیّد است. خداوند در قرآن دیه قتل خطایی را آزادکردن بردۀ مؤمن قرار داده (نساء، ۹۲). کلمۀ رقبه به معنای بردۀ مطلق است (بردۀ مؤمن و غیرمؤمن) امّا چون کلمۀ «مؤمنه» به دنبال آن آمده رقبه مقیّد گردیده است. از الفاظ مخصوص اطلاق اسم جنس است یعنی انسان ؛ حیوان ؛ سیاهی؛ سفیدی. لفظ مطلق مثل عام دلالت بر جمیع افراد می کند. «همۀ دانشمندان را احترام کنید» عام و «دانشمند را احترام کنید» مطلق است و فرق بین آن دو این است که دلالت عام بر افراد به «وضع» است، در حالی که دلالت مطلق بر افراد به واسطۀ مقدمات حکمت یا عقل است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] دو صفت لفظ به لحاظ گستره شمول بر افراد ماهیت را مطلق و مقید گویند.
مطلق و مقید، از صفات لفظ بوده و گاهی صفت معنا نیز می شود؛ به خلاف اطلاق و تقیید که صفت معنا بوده و گاهی صفت لفظ نیز می گردد.
نظرات شیوع در مطلق
درباره شیوع و سریان در مطلق دو نظریه وجود دارد:۱. شیوع و سریان در مطلق، به وضع است؛۲. شیوع و سریان در مطلق، به وسیله جریان مقدمات حکمت است (نظر مشهور).
نکته
اطلاق و تقیید، یک امر نسبی است؛ به این معنا که هرگاه مفهومی با یکی از حالات عوارض و اوصافش سنجیده شود چنان چه آن مفهوم رها و وارسته از آن قید در نظر گرفته شود نسبت به آن، مطلق است و هر گاه همراه با قید لحاظ شود، مقید است، مثل «اعتق رقبة مؤمنة» که نسبت به قید مؤمنه، مقید، و نسبت به قید دیگری مانند عدالت، مطلق است.


کلمات دیگر: