کلمه جو
صفحه اصلی

شاه محمود

لغت نامه دهخدا

شاه محمود. [ م َ ] (اِخ ) پسر مولانا ابوبکر تهرانی است و او چون پدر لطیف و ظریف بود و صحبت پرلطیفه داشت . در جوانی دارای فضایل و کمالات بود و برای رسالت به گیلان که شهر رافضان بود برفت و او را انعام نکردند. (از نفحات الانس ص 391).


شاه محمود. [ م َ ] ( اِخ ) پسر امیر مبارزالدین محمد و برادر شاه شجاع ازآل مظفر. وی در سال 764 هَ. ق. که از طرف برادر خودشاه شجاع حکومت ابرقو و اصفهان را داشت سر از اطاعت شاه پیچید و بخیال تصرف عراق افتاد. شاه محمود به یزد تاخت و نام شاه شجاع را از خطبه انداخت و آنجا راتصرف کرد. شاه شجاع به اصفهان لشکر کشید و جنگ شروع شد. شاه محمود در اصفهان حصاری شد تا آنکه جمعی از سپاهیان محمود ناگهان بر سپاه شاه سلطان [ برادر شاه شجاع ] تاختند و ایشان را منهزم نمودند و شاه سلطان را بخدمت شاه محمود بردند. محمود چشم او را میل کشید شاه شجاع عاقبت با برادر صلح کرد و قرار شد که محمود کماکان حاکم اصفهان باشد و بنام شاه شجاع خطبه بخواند. محمود ظاهراً پذیرفت ولی از طرف دیگر با سلطان اویس جلایر پادشاه آذربایجان مکاتبه کرد و او را از خیال شاه شجاع درباب تسخیر تبریز ترسانید و سلطان اویس بکمک محمود شتافت و محمود شیراز را در حصار گرفت و به شاه شجاع پیشنهاد کرد که به ابرقو برود شاه شجاع آن را پذیرفت. و شاه محمود باجلال و حشمت وارد شیراز شد و در سال 767 شاه منصور پسر شاه مظفر و برادر شاه یحیی از یزد بکمک عموی خود شاه شجاع آمدند. و امید شاه شجاع بتصرف شیراز و راندن محمود قوت گرفت لذا روبه شیراز نهاد و در همان سال آن شهر را فتح نمود وشاه محمود بیرون رفت و به اصفهان پناهنده شد و شاه شجاع به قصد راندن محمود از اصفهان به آن شهر آمد و چون محمود تسلیم برادر گردید مجدداً اصفهان را بدو واگذاشت و به شیراز مراجعت کرد و شاه محمود در سال 776 یا 777 هَ. ق. درگذشت. رجوع به تاریخ عصر حافظ ج 1ص 195 و حافظ شیرین سخن دکتر معین ص 233 به بعد شود.

شاه محمود. [ م َ ] ( اِخ ) پسر مولانا ابوبکر تهرانی است و او چون پدر لطیف و ظریف بود و صحبت پرلطیفه داشت. در جوانی دارای فضایل و کمالات بود و برای رسالت به گیلان که شهر رافضان بود برفت و او را انعام نکردند. ( از نفحات الانس ص 391 ).

شاه محمود. [ م َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند. دارای 98 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آن غلات است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9 ).

شاه محمود. [ م َ ] (اِخ ) پسر امیر مبارزالدین محمد و برادر شاه شجاع ازآل مظفر. وی در سال 764 هَ . ق . که از طرف برادر خودشاه شجاع حکومت ابرقو و اصفهان را داشت سر از اطاعت شاه پیچید و بخیال تصرف عراق افتاد. شاه محمود به یزد تاخت و نام شاه شجاع را از خطبه انداخت و آنجا راتصرف کرد. شاه شجاع به اصفهان لشکر کشید و جنگ شروع شد. شاه محمود در اصفهان حصاری شد تا آنکه جمعی از سپاهیان محمود ناگهان بر سپاه شاه سلطان [ برادر شاه شجاع ] تاختند و ایشان را منهزم نمودند و شاه سلطان را بخدمت شاه محمود بردند. محمود چشم او را میل کشید شاه شجاع عاقبت با برادر صلح کرد و قرار شد که محمود کماکان حاکم اصفهان باشد و بنام شاه شجاع خطبه بخواند. محمود ظاهراً پذیرفت ولی از طرف دیگر با سلطان اویس جلایر پادشاه آذربایجان مکاتبه کرد و او را از خیال شاه شجاع درباب تسخیر تبریز ترسانید و سلطان اویس بکمک محمود شتافت و محمود شیراز را در حصار گرفت و به شاه شجاع پیشنهاد کرد که به ابرقو برود شاه شجاع آن را پذیرفت . و شاه محمود باجلال و حشمت وارد شیراز شد و در سال 767 شاه منصور پسر شاه مظفر و برادر شاه یحیی از یزد بکمک عموی خود شاه شجاع آمدند. و امید شاه شجاع بتصرف شیراز و راندن محمود قوت گرفت لذا روبه شیراز نهاد و در همان سال آن شهر را فتح نمود وشاه محمود بیرون رفت و به اصفهان پناهنده شد و شاه شجاع به قصد راندن محمود از اصفهان به آن شهر آمد و چون محمود تسلیم برادر گردید مجدداً اصفهان را بدو واگذاشت و به شیراز مراجعت کرد و شاه محمود در سال 776 یا 777 هَ . ق . درگذشت . رجوع به تاریخ عصر حافظ ج 1ص 195 و حافظ شیرین سخن دکتر معین ص 233 به بعد شود.


شاه محمود. [ م َ ] (اِخ ) دهی از دهستان قیس آباد بخش خوسف شهرستان بیرجند. دارای 98 تن سکنه . آب آن از قنات . محصول آن غلات است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).


دانشنامه عمومی

شاه محمود روستایی در دهستان جلگه ماژان، بخش جلگه ماژان، شهرستان خوسف در استان خراسان جنوبی است.
جمعیت این روستا در سال ۱۳۸۵، ۲۵ نفر بوده است.

دانشنامه آزاد فارسی

شاه محمود (۷۳۷ـ اصفهان ۷۷۶ق)
(ملقب به قطب الدین) امیر و شاهزادۀ آل مظفر، پسر امیر مبارز الدین محمد و برادر شاه شجاع بود و در زمان حکومت پدرش در ۷۵۶ ق با تصرف قلعۀ ایگ ، به حکومت ملوک شبانکاره پایان داد. شاه محمود در توطئۀ دستگیری و نابیناکردن پدرش ، با شاه شجاع همدست شد (۷۵۹ ق) و پس از آن از جانب برادر ، به حکومت اصفهان و ابرقو دست یافت . شاه محمود به کمک سلطان اویس جلایر و برخی امرای ناراضی ، به جنگ با شاه شجاع پرداخت و در ۷۶۵ ق، شیراز را تصرف کرد، اما دو سال بعد شکست خورد و به اصفهان عقب نشست . وی از آن به بعد اصفهان و خوزستان را از جانب برادر، اداره می کرد و به نام او خطبه می خواند و سکه می زد. مرگ شاه محمود نیز در اصفهان اتفاق افتاد.


کلمات دیگر: