کلمه جو
صفحه اصلی

جرجانی


برابر پارسی : گرگانی

فرهنگ فارسی

یونس بن یزید مکنی به ابو صالح وراق راوی بود و از سعد بن سعید جرجانی روایت کرد و علی بن ابی حاتم جرجانی از او روایت داشت .

لغت نامه دهخدا

جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) ابراهیم بن اسحاق مکنی به ابواسحاق . از راویان است و از عبدالرحمان بن ابی حاتم روایت کند. (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی 98).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) ابراهیم بن ابی خالد عطار. وی از عفان بن مسلم روایت کند و علی بن یزداد صائغ از او روایت دارد. (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 88).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) احمدبن حسن مکنی به ابوالحسین . از علماء و روات احادیث است . رجوع به تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 80 شود.


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) حسین بن احمد انصاری . راوی بود. رجوع به تاریخ جرجان تألیف ابوالقاسم سهمی ص 154 شود.


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) حسین بن محمدبن بکر مکنی به ابوعلی . راوی بود. رجوع به تاریخ جرجان تألیف ابوالقاسم سهمی ص 155 شود.


جرجانی. [ ج ُ ] ( اِ ) نوعی فرش است :
مفرش از جرجانی و مخفی شمار
درجهای خط وحبر محبره.
نظام قاری.
|| پارچه ای است ابریشمین و چون محصول جرجان است بدین نام موسوم شده است. ( از دزی ).

جرجانی. [ ج ُ ] ( اِخ ) ابراهیم بن ابی خالد عطار. وی از عفان بن مسلم روایت کند و علی بن یزداد صائغ از او روایت دارد. ( از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 88 ).

جرجانی. [ ج ُ ] ( اِخ ) ابراهیم بن احمدبن ابراهیم بن آدم مکنی به ابواسحاق. از راویان است. وی از اسماعیل بن سعید کسائی و ابراهیم بن موسی و ابوسهل عبدالرحمان بن فرج روایت کند و ابوالقاسم آبندونی و ابن عمیر از او روایت دارند. ( از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 90 ).

جرجانی. [ ج ُ ] ( اِخ ) ابراهیم بن اسحاق مکنی به ابواسحاق. از راویان است و از عبدالرحمان بن ابی حاتم روایت کند. ( از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی 98 ).

جرجانی. [ ج ُ ] ( اِخ ) ابراهیم بن جریر مقری مکنی به ابواسحاق. از راویان است. وی از ابومحمد زبادی روایتی دارد. ( از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 95 ).

جرجانی. [ ج ُ ] ( اِخ ) ابراهیم بن عباس بن محمدبن صول صولی کاتب. از علما بوده و او را تصانیفی است. ( از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 96 ).

جرجانی. [ ج ُ ] ( اِخ ) ابراهیم بن عبدالحمیدبن ابراهیم بن یحیی. وی از معاذبن مثنی عنبری روایت کند. ( از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 96 ).

جرجانی. [ ج ُ ] ( اِخ ) ابراهیم بن عبداﷲ خزاف معروف به قصیر و مکنی به ابواسحاق. از راویان است. وی از عبداﷲبن یزید مقری و سلیمان بن عیسی سجزی و ابومعاذ ضحاک بن شمر و جز آنان روایت کند و احمدبن حفص سعدی و عبدالرحمان عبدالمؤمن و دیگران از او روایت دارند. ( از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 89 ).

جرجانی. [ ج ُ ] ( اِخ ) ابراهیم بن محمد سلمی مکنی به ابواسحاق. از روات است. وی بسال 199 هَ. ق. در جرجان از یحیی بن سعید قطان روایت میکرد و محمدبن اسد از او روایت دارد. ( از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 88 ).

جرجانی. [ ج ُ ] ( اِخ ) ابراهیم بن محمدبن ابراهیم معروف به ابن الیزیدی و مکنی به ابواسحاق. از راویان است. وی از محمدبن عمران مقابری و جماعتی دیگر روایت کند و اسهم بن ابراهیم و نعمان بن محمد و ابن سرشان و ابوبکربن سباک و گروهی از او روایت دارند. وی در ماه رجب بسال 333 هَ.ق. درگذشت. ( از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 98 ).

جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) ابراهیم بن عبدالحمیدبن ابراهیم بن یحیی . وی از معاذبن مثنی عنبری روایت کند. (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 96).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِ) نوعی فرش است :
مفرش از جرجانی و مخفی شمار
درجهای خط وحبر محبره .

نظام قاری .


|| پارچه ای است ابریشمین و چون محصول جرجان است بدین نام موسوم شده است . (از دزی ).

جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) آدم بن محمدبن آدم خواری مکنی به ابومحمد. از روات است . و عبداﷲبن عدی و جز او از وی روایت کنند. (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 125).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) ابراهیم بن احمدبن ابراهیم بن آدم مکنی به ابواسحاق . از راویان است . وی از اسماعیل بن سعید کسائی و ابراهیم بن موسی و ابوسهل عبدالرحمان بن فرج روایت کند و ابوالقاسم آبندونی و ابن عمیر از او روایت دارند. (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 90).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) عیسی . از راویان بود. رجوع به تاریخ جرجان تألیف ابوالقاسم سهمی ص 253 شود.


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) ابراهیم بن جریر مقری مکنی به ابواسحاق . از راویان است . وی از ابومحمد زبادی روایتی دارد. (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 95).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) ابراهیم بن عباس بن محمدبن صول صولی کاتب . از علما بوده و او را تصانیفی است . (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 96).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) ابراهیم بن عبداﷲ خزاف معروف به قصیر و مکنی به ابواسحاق . از راویان است . وی از عبداﷲبن یزید مقری و سلیمان بن عیسی سجزی و ابومعاذ ضحاک بن شمر و جز آنان روایت کند و احمدبن حفص سعدی و عبدالرحمان عبدالمؤمن و دیگران از او روایت دارند. (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 89).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) ابراهیم بن محمد سلمی مکنی به ابواسحاق . از روات است . وی بسال 199 هَ . ق . در جرجان از یحیی بن سعید قطان روایت میکرد و محمدبن اسد از او روایت دارد. (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 88).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) ابراهیم بن محمدبن ابراهیم معروف به ابن الیزیدی و مکنی به ابواسحاق . از راویان است . وی از محمدبن عمران مقابری و جماعتی دیگر روایت کند و اسهم بن ابراهیم و نعمان بن محمد و ابن سرشان و ابوبکربن سباک و گروهی از او روایت دارند. وی در ماه رجب بسال 333 هَ .ق . درگذشت . (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 98).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) ابراهیم بن محمدبن ابراهیم مکنی به ابواسحاق . از روات است . وی از یحیی بن هیثم سجزی و محمدبن بسام و جز آن دو روایت کند و ابن عدی و ابواسحاق بن ... از او رایت دارند. (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 89).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) ابراهیم بن محمدبن عواد. از راویان است و از ابویوسف قاضی روایت دارد. (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 88).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) ابراهیم بن موسی بن ابراهیم بن احمدبن محمدبن عبداﷲبن هشام بن عاص سهمی مکنی به ابواسحاق است . وی اخبار فراوانی نوشت و فقه شافعی را برابراهیم بن هانی قرائت کرد. او از ابوزرعة محمدبن عبدالوهاب انصاری و عمران سختیانی و حسن بن سفیان و ابوالحسین تاجر و ابن عبدالکریم وزان و گروهی دیگر روایت کند و کسی غیر از دو فرزند او اسهم و یوسف از او روایت ندارد. (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 95).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) ابراهیم بن نومرد مکنی به ابواسحاق . از راویان است . وی از عمران بن سوار روایت کند. (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 94).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) ابراهیم بن یزیدبن مهلب بجلی زاهد مکنی به ابواسحاق . از روات است . او از سفیان عیینة و عبدالرحمان بن مهدی روایت کند و عبدالرحمان بن عبدالمؤمن و عبدالرحمان بن هانی از وی روایت دارند. (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 86).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) ابواحمد صباغ . از فقها بود ودر بغداد فقه تدریس می کرد و به همانجا درگذشت . رجوع به تاریخ جرجان تألیف ابوالقاسم سهمی ص 458 شود.


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) ابوالمعذل . راوی بود. رجوع به تاریخ جرجان تألیف ابوالقاسم سهمی ص 459 شود.


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) ابوعبداﷲبن منقار. راوی بود. رجوع به تاریخ جرجان تألیف ابوالقاسم سهمی ص 459 شود.


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) ابوعلی . راوی بود واز محاضر روایت کرد و ابویعلی موصلی از او روایت داشت . (از تاریخ جرجان تألیف ابوالقاسم سهمی ص 457).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) ابویوسف . از روات بود. رجوع به تاریخ جرجان تألیف ابوالقاسم سهمی ص 458 شود.


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) احمدبن اسحاق بن صالح مکنی به ابوبکر. از بزرگان متکلمان و علما است . (از تاریخ کلام شبلی نعمانی ص 45 و 71).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) احمدبن جعفربن محمدبن ابراهیم عصار مکنی به ابوصادق . از روات است . وی از ابوبکر اسماعیلی و ابن عدی و ابن ماسی و جز آنان روایت کند.وفات وی روز جمعه ماه جمادی اولی سال 401 هَ . ق . اتفاق افتاد. (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 81).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) احمدبن عمربن لیث مکنی به ابوالعباس . از روات است . وی بسال سیصدونود و هشت یا نه به اسفراین درگذشت . (تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 81).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) اسحاق بن ابراهیم بن یعقوب اسرائیلی بصری . از روات است . و از حمید الطویل روایت کند. (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 114).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن ابراهیم معروف به ابوعبداﷲبن ابوالرجال . از روات است . وی از محمدبن ابراهیم طرطوسی روایت کند، و ابواسحاق مؤدب ازاو روایت دارد. (تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 84).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن احمد مکنی به ابوالعباس . قاضی بصرة و از مشایخ شافعیه ٔ عصر خویش بوده است . او
راست :التحریر. البلغة. الشافی . المعایاة که همه آنها درفقه است . وی بعلوم ادب آشنایی داشته و شعر نیکو میگفته است و کتابی بنام «الادباء و اشارات البلغاء» تصنیف کرده است . درگذشت وی بسال 482 هَ . ق . اتفاق افتاده است . (از اعلام زرکلی ). و رجوع به معجم المطبوعات ذیل کلمه ٔ ابوالعباس جرجانی شود.


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن علی ، مکنی به ابوالصقر. از روات بود و پسر عموی قاضی ابوالحسن علی بن عبدالعزیز است . وی از هجیمی و طبرانی و جز آن دو از اهالی بصره روایت کند. (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 81).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) احمدبن علی بن احمدبن حماد مقری خراز مکنی به ابوالعباس . از روات است . وی بمحله ٔ وسط السوق به نزدیک مسجد ابوبکر اسماعیلی نزول کرد و بمقدار دو جزء (رساله ) از ابوالحسن احمدبن حسن بن ماجة قزوینی روایت دارد و جز از او از دیگری روایت ندارد. اواز قراء قرآن بود و بروز هفتم ذیقعده ٔ سال 420هَ . ق . درگذشت . (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 85).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) ادریس بن ابراهیم رویشنی مکنی به ابومحمد. از روات است . وی از اسحاق بن صلت روایت کند و عبدالرحمان بن عبدالمؤمن و احمدبن حفص سعدی از او روایت دارند. (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 125).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) ادریس بن ابواسحاق . از روات است . وی از ابونعیم فضل بن دکین روایت کند و ابونعیم عبدالملک بن محمدبن عدی از او روایت دارد. (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 125).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) اسحاق بن ابراهیم سختیانی از راویان است . (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 124).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) اسماعیل بن بختویه بن ادریس بن خالد مکنی به ابوسعید. وی از حسین بن عیسی بسطامی روایت کرد. (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 104).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) اسحاق بن ابراهیم سختیانی مکنی به ابوعبداﷲ. از روات است . وی از سعیدبن سلیمان روایت کند و ابونعیم عبدالملک بن محمدبن عدی از او روایت دارد. این شخص دایی عمران بن موسی سختیانی است . (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 115).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) اسحاق بن ابراهیم شالنجی . از روات است . وی از یعلی بن عبید روایت کند. (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 124).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) اسحاق بن ابراهیم طلقی مکنی به ابویعقوب . از روات است . وی از مصعب بن مقدام و عنان بن سیار جرجانی و سعدبن سعید جرجانی و قیس و جز آنان وروایت کند و ابونعیم عبدالملک بن محمدبن عدی از او روایت دارد. (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 117).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) اسحاق بن ابراهیم بن جلاب مکنی به ابویعقوب . از روات است و روایتی از طریق ابوهریره از پیغمبر(ص ) در مذمت آن که دانشی بمنظور منفعت دنیا تحصیل کند در کتاب تاریخ جرجان از او منقول است . رجوع به تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 123 شود.


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) اسحاق بن ابراهیم بن عبدالرحمان . از روات است و از داودبن عبدالحمید روایت کند. (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 131).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) اسحاق بن ابراهیم بن محمد مکنی به ابویعقوب . از روات است . وی از هلال بن علاء و حارث بن ابی اسامة و محمدبن بسام جرجانی و محمدبن سلیمان واسطی و جز آنان روایت کند و ابن عدی و اسماعیلی و پسرش ویوسف و اسهم فرزندان ابراهیم بن موسی سهمی از او روایت دارند. (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 122).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) اسحاق بن ابراهیم بن محمدبن العلاء مکنی به ابویعقوب . از روات است و روایتی درباره ٔ حرمت گوشت گروه خر وحشی از پیغمبر در کتاب تاریخ جرجان از او نقل شده است . (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 122).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) اسحاق بن ابراهیم بن موسی وزدولی عصار. از روات است . او المسند را تصنیف کرد و از عبیداﷲبن موسی و آدم بن ابی ایاس و حجاج و حمانی و جز آنان روایت کند و عبدالرحمان بن عبدالمؤمن و ابراهیم بن نومرد جرجانی از او روایت دارند. او بسال 257 هَ . ق . در زندان نیشابور درگذشت . (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 120).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) اسحاق بن بکر شافعی . وی ساکن بلخ بود و در آنجا تدریس می کرد و جماعتی از علما از درس او مستخرج شدند که از جمله ٔ آنان علی بن محمدبن احمدبن حسن معروف به ابوالحسن طریف است . (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 125).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) اسحاق بن حارث . وی امام جامع جرجان بود و از عمران بن سوار و عبداﷲبن سعید طائی روایت میکرد و کمیل بن جعفر و ابوسعید جوانکانی و ابواسحاق یزیدی از او روایت دارند. (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 118).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) اسحاق بن حنیفة مکنی به ابویعقوب زاهد. از روات بسیار کم حدیث است . زیرا پیوسته بعبادت اشتغال داشت . (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 112).


جرجانی . [ ج ُ ] (اِخ ) اسحاق بن عبداﷲبن اسحاق بصری مکنی به ابویعقوب . از فقهاء حنفیه و پیشوای حنفی مذهبان در عصر خویش بود. وی از ابوعلی صواف و دعلج و شافعی (محمدبن ابراهیم ). و نعیم بن عبدالملک محمدبن حسین بن ماهیار جرجانی روایت کرد و در محرم سال 396 هَ . ق . درگذشت . (از تاریخ جرجان ابوالقاسم سهمی ص 124).


دانشنامه عمومی

جرجانی (نام خانوادگی). جرجانی یا گرگانی یک نام خانوادگی ست. افراد شاخص با این نام از این قراراند:
ابوسهل مسیحی پزشک و دانشمند سرشناس ایرانی قرن چهارم هجری
اسماعیل جرجانی پزشک و دانشمند ایرانی قرن پنجم و ششم هجری و مولف ذخیره خوارزمشاهی
قمری جرجانی شاعر
عبدالقاهر جرجانی، زبان شناس و معنی شناس قرن پنجم هجری
علی بن محمد جرجانی، موسیقی دان قرن هشتم و نهم هجری

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] جرجانی (ابهام زدایی). جرجانی ممکن است اشاره به اشخاص و شخصیت های ذیل باشد: • ابوزرعه جرجانی، حافظ، محدث و نسابه قرن چهارم هجری قمری• ابوسعید ضریر جرجانی، ریاضیدان و هندسه دان ایرانی فعال در حدود سال ۴۰۰• ابوعبدالله محمد بن یحیی جرجانی، جُرْجانی، ابوعبدالله محمد بن یحیی بن مهدی (د ۳۹۸ق/ ۱۰۰۸م)، از فقهای حنفی ایران• ابویحیی احمد بن داوود فزاری جرجانی، جُرْجانی، ابویحیی احمد بن داوود فزاری، فقیه، متکلم و محدث سدۀ ۳ق/۹م• اسماعیل بن حسین جرجانی، پزشک و نویسنده ایرانی قرن پنجم و ششم ، دارای آثار پزشکی مهمی به زبان فارسی • ابوالفتوح ثابت بن محمد جرجانی، ثابِتِ بْنِ مُحَمَّدِ جُرْجانی، ابوالفتوح (۳۵۰- مق ۴۳۱ق/ ۹۶۱-۱۰۴۰م)، نحوی و ادیب• ابوالمحاسن حسین بن حسن جرجانی، اَبُوالمَحاسِنِ جُرجانی، حسین بن حسن، عالم امامی و مؤلف تفسیر فارسی موسوم به جلاءالاذهان و جلاءالاحزان• رکن الدین محمد بن علی استرابادی غروی جرجانی، متکلم، اصولی و از علمای امامی سده های ۷ و ۸ ق/۱۳ و ۱۴م• سیداسماعیل بن حسن جرجانی، جرجانی، اسماعیل بن حسن بن محمد بن محمود بن احمد، طبیب نامدار سده های ۵- ۶ ق• شمس الدین محمد حسینی جرجانی، جُرْجانی، شمس الدین محمد بن علی حسینـی (د ۸۳۸ ق/ ۱۴۳۵م)، ادیب ، منطق دان و متکلم• عبدالقاهر بن عبدالرحمان جرجانی، جرجانی ، عبدالقاهر بن عبدالرحمان ابوبکر، ادیب ، نحوی ، مؤسس و نظریه پرداز بلاغت در سده پنجم • ابوالحسن علی بن عبدالعزیز جرجانی، ادیب، شاعر، فقیه و قاضی شافعی و متکلم معتزلی قرن چهارم• علی بن محمد جرجانی استرآبادی، جُرْجانی، علی بن محمد بن علی، مشهور به میر سیدشریف، متکلم ، منطق دان و ادیب (شعبان ۷۴۰ ـ ربیع الثانی ۸۱۶)
...


کلمات دیگر: