کلمه جو
صفحه اصلی

سنگ چخماق


برابر پارسی : سنگ آتش زنه

فارسی به انگلیسی

flint, silica, chert, silex

flint, silex


chert, flint, silica


فارسی به عربی

صوان

مترادف و متضاد

firestone (اسم)
سنگ چخماق، سنگ اتش زنه

flint (اسم)
سنگ چخماق، چخماق، سنگ فندک، اتش زنه، چیز سخت، سنگ چخماقی، سنگ ریزه

silex (اسم)
سنگ چخماق، اتش زنه

pyrites (اسم)
سنگ چخماق

فرهنگ فارسی

آتش زنه . ام النار . زیر باخ

کانی بسیار سخت و توده‌ای، اغلب سیاه‌رنگ، با شکست صدفی که در برخورد با فولاد یا سنگ‌های دیگر جرقه می‌زند


لغت نامه دهخدا

سنگ چخماق. [ س َ گ ِ چ َ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آتش زنه. ( فرهنگستان ). ابوالنار ( سنگ بالایی ) ام النار ( سنگ پائینی ). زیرباخ. ابوزلزله. ابوزیاد. ( المرصع ).

دانشنامه عمومی

سنگ چخماق (بسطام). سنگ چخماق (انگلیسی: Sang-i Chakmak) سکونت گاهی باستان شناختی از دوران نوسنگی است که در یک کیلومتری شمال روستای بسطام در استان سمنان قرار دارد. در این محوطه گذار از فاز نوسنگی بدون سفال به نوسنگی با سفال در حدود هزارهٔ هفتم پیش از میلاد را به خوبی می توان دید.
مشاهده نسخهٔ ترجمه شده به واسطهٔ ماشین از مقالهٔ انگلیسی.
ماشین ترجمهٔ گوگل نقطهٔ آغاز مفیدی برای ترجمه ها است، اما مترجم ها باید خطاها را در صورت لزوم اصلاح کنند و تأیید کنند که ترجمه دقیق است، جای رونوشت گرفتن از متن ترجمه شده توسط ماشین به ویکی پدیای انگلیسی.
متنی که غیر قابل اطمینان یا کم کیفیت به نظر می رسد را ترجمه نکنید. اگر امکان دارد، متن را از منابع ارائه شده در مقالهٔ زبان خارجی بررسی کنید.
پس از ترجمه، الگوی {{صفحه ترجمه شده|en|Sang-i_Chakmak}} باید به صفحهٔ بحث اضافه شود تا از رعایت حق تکثیر مطمئن شد.
برای راهنمایی بیشتر، ویکی پدیا:خودآموز (ترجمه) را ببینید.
فازهای اولیهٔ تپه های سنگ چخماق تنها سکونت گاه شناخته شده از دوران نوسنگی بدون سفال در شرق زاگرسدر است.سنگ چخماق از دو تپه تشکیل شده است که هر کدام دارای ۵ فاز استقراری بوده اند.در تپه غربی تعدادی پشته و همچنین بقایای بناهایی به شکل مستطیل هر کدام شامل سه اتاق پیدا شده است که کاربرد مسکونی و احتمالاً مذهبی داشته اند.از یافته ها در این محوطه می توان به جایگاه آتش به مساحت یک متر مربع، نوعی اجاق روی سکو در بخش میانی خانه (که از اتاق میانی با چند پله قابل دسترسی است)، و سکوی تخت مانند در بعضی اتاق ها اشاره کرد. از آنجا که خاکستر اجاق دست نخورده و خارج نشده است، باستان شناسان بر این باورند که آتشِ آتشدان مقدس بوده است. روی کف لکه های قرمز رنگی احتمالاً برای تزئین ایجاد شده بوده است. یکی از خانه ها (بنای شمارهٔ ۱۰) پی سنگی دارد. دیوارهای خانه ها از گل به ضخامت متوسط ۵۰ سانتی متر هستند که در بعضی جاها به یک متر هم می رسد. در وسط دیوارها هم یک پشت بند ساخته شده است.
در تپهٔ شرقی، که حدود ۱٫۰۰۰ سال پس از تپهٔ غربی مسکون بوده است هم بقایای بناهایی با چند اتاق پیدا شده است که دیوارهایشان اندود کاهگل دارد. جنس دیوارها از چینه به ضخامت ۷۰ سانتی متر است. در محوطهٔ باز دو کوره به شکل نیم دایره (به قطر ۱۷۰ سانتی متر و ۱۲۰ سانتی متر) و یک کورهٔ تقریباً دایره شکل (به قطر ۵۰ سانتی متر) پیدا شده است.در این محوطه گذار از فاز نوسنگی بدون سفال (تپهٔ غربی) به نوسنگی با سفال (تپهٔ شرقی) در حدود هزارهٔ هفتم پیش از میلاد را به خوبی می توان دید و معرف دورهٔ تحول مهمی در مسیر تکامل مدنیت است.

دانشنامه آزاد فارسی

سنگ چَخْماق (flint)
سنگ چَخْماق
کانیِ فشرده و سفت و شکننده ای (نوعی آتش زنه) به رنگ قهوه ای، سیاه، یا خاکستری، که به صورت قلوه سنگ هایی در نهشته های سنگ آهک یا پلمه سنگ یافت می شود. این کانی مرکب است از سیلیسِ نهان بلورین (دانه هایی چنان ریز که حتی با میکروسکوپ نوری نیز قابل دیدن نیستند)، با فرمولSiO۲، و دراصل صورت بلورین کوارتز. ابزارهای ساخته شده از سنگ چخماق در دورۀ ماقبل تاریخ کاربردهای فراوانی در همه جا داشتند. بهترین سنگ چخماق، که برای ساختن ابزارهای دوران نوسنگی به کار برده می شد، کفْ سنگ است ـ سنگ چخماق سیاه درخشانی که در عمق گِل سفید (گچ) وجود دارد. تراشه ها یا خرده های سنگ چخماق، به علت سفتی و سختی شان (هفت در مقیاس موس)، برای ساییدن و سمباده کشیدن به کار برده می شدند و هنگامی که به صورت گرد درمی آمدند، در ضمنِ ساختن سفال به خاک رُس افزوده می شدند. از سنگ چخماق برای برافروختن آتش ـ با کوباندن سنگ چخماق به فولاد، که جرقه به وجود می آورد ـ و برای شلیک کردن تفنگ نیز استفاده شده است. سنگ های چخماق داخل فندک از آلیاژ سریوم ساخته می شوند. سنگ های چخماق معمولاً در نواحی پستِ گچی در بخش جنوبی انگلستان وجود دارند و غالباً به منزلۀ مصالح ساختمانی به کار برده می شدند.

فرهنگستان زبان و ادب

{flint, firestone} [زمین شناسی] کانی بسیار سخت و توده ای، اغلب سیاه رنگ، با شکست صدفی که در برخورد با فولاد یا سنگ های دیگر جرقه می زند


کلمات دیگر: