کلمه جو
صفحه اصلی

سنگینی


مترادف سنگینی : ثقل، گرانی، وزن ، متانت، وقار ، دشواری، تحمل ناپذیری، فشردگی، غلظت، دیرهضمی، بدگواری، تلخی، ناروایی، پرهزینگی

متضاد سنگینی : سبکی، جلفی

فارسی به انگلیسی

courtesy, heaviness, weighty, gravity, avoirdupois, brunt, heftiness, weight, weightiness, dullness, heft

heaviness, weight, gravity, dullness


avoirdupois, brunt, gravity, heaviness, heftiness, weight, weightiness


فارسی به عربی

ثقل , جاذبیة , خمود , وزن

مترادف و متضاد

gravity (اسم)
شدت، جدیت، سنگینی، اهمیت، وقار، ثقل، جاذبه زمین، درجه کشش، دشواری وضع

weight (اسم)
سنگینی، نزن، سنگ وزنه، چیز سنگین

avoirdupois (اسم)
مقیاس وزن اجناس سنگین، وزن، سنگینی

heaviness (اسم)
سنگینی

pressure (اسم)
سنگینی، ضغطه، فشار، مضیقه، زور، پرس، بار سنگین مصائب و سختیا

ثقل، گرانی، وزن ≠ سبکی


۱. ثقل، گرانی، وزن ≠ سبکی
۲. متانت، وقار ≠ جلفی، سبکی
۳. دشواری، تحملناپذیری
۴. فشردگی
۵. غلظت
۶. دیرهضمی، بدگواری
۷. تلخی، ناروایی
۸. گرانی، پرهزینگی


فرهنگ فارسی

سنگین بودن گرانی وزن ثقل . یا سنگنی گوش . ثقل سامعه کری .

لغت نامه دهخدا

سنگینی. [ س َ ] ( حامص مرکب ) ثقل. گرانی. وزن و گرانی. ثقالت. ضد سبکی. || آهستگی. وقار. || جمود. || صلابت. || کابوس. || اشتداد. || ناخوشی. || ناپسندی. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

۱. سنگین بودن.
۲. گرانی، ثقل.
۳. [مجاز] وقار، متانت.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] سنگینی به معنی سنگین بودن است که از آن در باب طهارت و صلات سخن گفته اند.
سنگین بودن را سنگینی می گویند.

سنگینی در باب طهارت
← استحباب سنگینی در تخلی
← سنگینی اعضای هفت گانه در سجده
...

گویش مازنی

/sangini/

جدول کلمات

وزن

پیشنهاد کاربران

ثقل . . .

جرم

ثقل، گرانی، وزن، متانت، وقار، دشواری، تحمل ناپذیری، فشردگی، غلظت، دیرهضمی، بدگواری، تلخی، ناروایی، پرهزینگی


کلمات دیگر: