کلمه جو
صفحه اصلی

حریت


مترادف حریت : آزادمنشی، آزادگی، آزادی، آزادمردی، آزاده خویی، حمیت، رادی، وارستگی

متضاد حریت : بردگی

فارسی به انگلیسی

freedom

freedom, liberty


مترادف و متضاد

آزادمنشی، آزادگی، آزادی، آزادمردی، آزاده‌خویی، حمیت، رادی، وارستگی ≠ بردگی


فرهنگ فارسی

آزادگی، آزادی، آزادمردی، آزادمنشی
( اسم ) آزادی آزادگی آزاد مردی آزاد منشی . توضیح ملکه ایست نفسانی که نگهبان نفس است بنحو حراست جوهری نه صناعی و کسی که قوای عقلی او قویتر باشد حریت او زیادتر است و بعکس کسی که قوای عقلی او کمتر باشد برد. شهوات و امیال نفسانی خود میشود . یا حریت خاصه . خروج از بردگی و مرادها و رسوم و آثاراست از جهت فنائ آنها در اراد. حق . حریت عامه . خروج از بردگی شهوات است .
زمین ریگناک

فرهنگ معین

(حُ رّ یَّ ) [ ع . حریة ] (اِمص . ) آزادگی ، آزادمنشی .

لغت نامه دهخدا

حریت. [ ح ُرْ ری ی َ ] ( ع مص جعلی ، اِمص ) آزادی. ( دهار ). آزادمردی. حَرار. حُرّی. آزاد شدن. آزادمرد شدن. ( دهار ). آزادگی : می بینم که کارهای زمانه میل به ادبار دارد... و افعال ستوده و اقوال پسندیده مدروس گشته... و مکر و خدیعت بیدار و وفا و حریت در خواب. ( کلیله و دمنه ). امابه مروت و حریت آن لایق تر که مرا بدین آرزوها برسانی. ( کلیله و دمنه ). و ذکر حریت و حقگذاری او بدان مخلد گردیده آمد. ( کلیله و دمنه ). || اصیل شدن. || آزاد شدن از قید بندگی و مملوکیت.

حریت. [ ح ُرْ ری ی َ ] ( ع اِ ) زمین نرم ریگناک.

حریة. [ ح َ ی ی َ ] ( ع ص ) تأنیث حَری ، سزاوار. ج ، حریّات. حَرایا.

حریة. [ ح ُرْ ری ی َ ] ( ع مص جعلی ، اِمص ) در اصطلاح عرفا؛ خارج شدن از بندگی کائنات و قطع تمام علاقات با غیر واجب میباشد، و آن دو درجه دارد: حریت عامه که آزادی ازقید شهوات باشد. و حریت خاصه که آزادی از رقیت آداب و رسوم است چه در این مرتبه انسان در تجلی نورالانوار منحل شده و به محاق میرود. ( از تعریفات جرجانی ).

حریت . [ ح ُرْ ری ی َ ] (ع اِ) زمین نرم ریگناک .


حریت . [ ح ُرْ ری ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) آزادی . (دهار). آزادمردی . حَرار. حُرّی . آزاد شدن . آزادمرد شدن . (دهار). آزادگی : می بینم که کارهای زمانه میل به ادبار دارد... و افعال ستوده و اقوال پسندیده مدروس گشته ... و مکر و خدیعت بیدار و وفا و حریت در خواب . (کلیله و دمنه ). امابه مروت و حریت آن لایق تر که مرا بدین آرزوها برسانی . (کلیله و دمنه ). و ذکر حریت و حقگذاری او بدان مخلد گردیده آمد. (کلیله و دمنه ). || اصیل شدن . || آزاد شدن از قید بندگی و مملوکیت .


فرهنگ عمید

۱. آزادی.
۲. آزادگی، آزادمردی، آزادمنشی.

دانشنامه عمومی

روزنامه حریت (به ترکی استانبولی: Hürriyet Gazetesi) یکی از روزنامه های پرشمارگان ترکیه است که مالک آن شرکت رسانه ای دوغان می باشد.اولین شماره روزنامه حریت
وبگاه اینترنتی این روزنامه در ژوئن سال ۲۰۱۱ با ۹ میلیون و ۴۵۳ هزار بازدید کننده در قاره اروپا به عنوان چهارمین سایت خبری پربیننده شناخته شده است.
امتیاز روزنامه حریت در سال ۱۹۴۸ از سوی سدات سیماوی اخذ شده و در اول می۱۹۴۸ نیز انتشار آن آغاز شده است.
بعد از مرگ سدات سیماوی در سال ۱۹۵۳، صاحب امتیازی این روزنامه نیز توسط پسرانش خلدون و ارول سیماوی ادامه یافت.

حریت (روزنامه). روزنامه حریت (به ترکی استانبولی: Hürriyet Gazetesi) یکی از روزنامه های پرشمارگان ترکیه است که مالک آن شرکت رسانه ای دوغان می باشد.
وب گاه اینترنتی این روزنامه در ژوئن سال ۲۰۱۱ با ۹ میلیون و ۴۵۳ هزار بازدید کننده در قاره اروپا به عنوان چهارمین سایت خبری پربیننده شناخته شده است.

دانشنامه آزاد فارسی

حُرّیَت
روزنامۀ چاپ ترکیه، تأسیس در ۱۹۴۸، به دستِ سداد سماوی. پس از این که خانوادۀ بزرگ مطبوعاتی دوگان امتیاز این روزنامه را خریدند، سیاست آن تا حدودی تغییر کرد. سیاست اصلی روزنامه حفظ اصول لائیک و شمارگان آن حدود ۴۹۷هزار نسخه است.

پیشنهاد کاربران

آزادگی

رها بودن

آفرین به شما


کلمات دیگر: