مختصات: ۳۶°۱۲′شمالی ۵۸°۴۸′شرقی / ۳۶٫۲۰°شمالی ۵۸٫۸°شرقی / 36.20; 58.8
«دانشنامه ایران»، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران: ۱۳۸۴.
«دانشنامه مزدیسنا»، جهانگیری اوشیدری، نشر مرکز، تهران: ۱۳۹۴.
«دائرةالمعارف فارسی»، غلامحسین مصاحب، رضای اقصی و دیگران، شرکت سهامی کتاب های جیبی، تهران: ۱۳۷۴.
«دائرةالمعارف بزرگ اسلامی»، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران: ۱۳۶۸.
«روزگاران ایران»، عبدالحسین زرین کوب، انتشارات سخن، تهران: ۱۳۷۴.
«زردشتیان؛ باورها و آداب دینی آن ها»، مری بویس، ترجمه عسکر بهرامی، انتشارات ققنوس، تهران: ۱۳۸۹.
«غیاث الغات»، تألیف غیاث الدین محمد رامپوری، به کوشش محمد دبیر سیاقی، کانون معرفت، تهران: بی تا.
«فرهنگ اساطیر ایرانی؛ بر پایه متون پهلوی»، خسرو قلی زاده، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه، ۱۳۹۲.
«فرهنگ پارسی به پهلوی»، تألیف بهرام فره وشی، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۸۸.
«گزیده های زادسپرم»، ترجمه راشد محصّل، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۶.
«لغت نامه»، تألیف علی اکبر دهخدا، انتشارات دانشگاه تهران، ۱۳۷۷، ج۱.
«میراث باستانی ایران»، ر.ن. فرای، ترجمه مسعود رجب نیا، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران: ۱۳۶۸.
«نام شناخت؛ ابرشهر، نیشابور»، بهزاد نعمتی، خراسان پژوهی، سال اول، پاییز و زمستان ۱۳۷۷، ش ۲.
اَبَرشَهر یا اَبهَرشَهر؛ نام باستانی نیشابور و نام قدیم خراسان فعلی یا ایالت نیشابور؛ نام قدیم ناحیه ای که نیشابور کنونی در آن قرار دارد.؛ این ناحیه، در متون پهلوی، با دریاچه سوور که آذربرزین مهر در کنار آن قرار داشته، پیوند خورده است. ابرشهر، یکی از ایالت های یا ساتراپ های ایران در دوران پیش از اسلام، و فرمانروا یا مرزبان این ایالت، لقب اختصاصی کنارنگ داشته است.
بیشتر مؤلفان اسلامی، ابرشهر را همان نیشابور دانسته اند، ولی بلاذری و طبری، آن را مرکز نیشابور ذکر کرده اند؛ و عده ای دیگر، ابرشهر را کوره ای (ولایتی) از کوره های خراسان دانسته اند. به گفته حمزه اصفهانی، نیشابور شهری از شهرهای کوره ابرشهر بوده، و به نوشته یعقوبی، این کوره مشتمل بر نیشابور و طوس و بیهق بوده است. به هر حال، نام ابرشهر به عنوان سرزمین، از نیشابور، قدیم تر است. ابرشهر در پایان دوره اشکانی و آغاز فرمانروایی ساسانیان، منطقه ای شناخته شده بود. طبری، هنگام بحث دربارهٔ جنگ های اردشیر، از این شهر همراه با سیستان، گرگان، مرو، بلخ و خوارزم یاد کرده است. سِبِئوس، مورخ ارمنی سده ۷میلادی، ابرشهر را در خراسان و نزدیک نیشابور، نوشته است که نشان می دهد ابرشهر و نیشابور، در این زمان، دو محل جدا از یکدیگر بوده اند و احتمال می رود بعدها، و شاید در دوره ساسانی، این دو منطقه مجاور به صورت واحدی درآمده باشند و شهر نیشابور، چنان که حمزه اصفهانی نوشته است، مرکز ابرشهر شده باشد.
«ابرشهر» (آوانویس پهلَوی به لاتینی: aparōk šatr یا apar šatr) در منابع مختلف، این نام به صورت های اَبَرشَهر، آبِرْشهر، اَبْرَشهر، بَرْشَهر، اَپَرْاَشْخَرْهْ، اَپْرْشهر، اپرنک شهر و … ضبط شده است. در سکه های ساسانی به صورت مخفف اپر (pr') و در سکه های عربی-ساسانی به شکل اپرش (prs') و اپرشس (prss') ضبط شده است. ابن فقیه و مقدسی، از ابرشهر با عنوان ایرانشهر یاد کرده اند و لسترنج، ایرانشهر را این نام را عنوان دولتی، رسمی یا افتخاری این شهر دانسته است. حضور و فعالیت عشایر «اپرنی» از اقوام داهه –بنیان گذاران حکومت اشکانی- در این ناحیه، باعث شده تا ابرشهر، مأخوذ از نام ایشان و در اصل «اپرنک شهر» دانسته شود. اپرنی ها از پارتیان، یعنی بنیان گذاران سلسله اشکانی بودند. عشیره اپرنی، تیره ای از سه قبلیه اصلی بود که اتحادیه عشایر «داهه» را به وجود آورده بودند. برخی، اپرنی یا اپرنگ را مهم ترین این سه قبیله، ابرشهر را به اپرنگ، منسوب می دانند. اهمیت و موقعیت منطقه ابرشهر در سرزمین پارت، که در دوران اشکانی پررونق بود، بر این نظر که اپرنک شهر، صورت فعلی ابرشهر است می افزاید.نظریه دیگر دربارهٔ نام ابرشهر، با در نظر گرفتن «اَبَر» به معنی بالا، بالای و بَر به دست می آید. در این معنی، ابرشهر، «شهر بالا» معنی می شود. اصطلاح اپر/ابرشهر، شاید از نامی کهن، ریشه گرفته باشد که به مفهوم شهر بالای هخامنشیان، یا شهربانی بالای سلوکیان است. ابرشهر به عنوان سرزمین علیا (=بالا)، در ارتباط با کمش (یا قومس؛ دامغان فعلی) به مثابه سرزمین سفلی (پایین) تلقی می شود.