کلمه جو
صفحه اصلی

برف روبی

فارسی به انگلیسی

cleaning the snow

فرهنگ فارسی

شغل برف روب .

لغت نامه دهخدا

برف روبی. [ ب َ ] ( حامص مرکب ) شغل برف روب.

دانشنامه عمومی

برف روبی یا پاکسازی برف عبارت است از برداشتن برف از سطح راه برای تسهیل آمد و شد. برف روبی مسیرها معمولاً توسط اشخاص در محل زندگی خود یا توسط نهادهای دولتی و اداره کننده شهر صورت می گیرد.
پاروی برف
دمنده برف (برف خور)
برف روب
بیل
زمستان خدمات خودرو
برف ذوب کن
سیستم ذوب برف
یخ زدایی به معنای زدودن برف و یخ یا سرمازدگی از یک سطح جاده، باند فرودگاه یا هر سطح دیگر است که به طریق مکانیکی یا شیمیایی صورت می گیرد. از جمله روش های فیزیکی، پارو کردن و شکستن یخ، و از جمله روش های شیمیایی استفاده از نمک و سایر مواد ذوب کننده است. از ضدیخ یا مواد شیمیایی ذوب کننده در زمان شروع برف و قبل از تشکیل یخ روی سطح استفاده می شود. از آب نمک یا نمک آبدار معمولاً قبل از شروع طوفان برف استفاده می شود.
یخ زدایی از جاده ها به طور سنتی با پاشیدن نمک از درون خودروهایی چون کامیون کمپرسی بر روی سطح جاده صورت می گیرد. اغلب نمک با ماسه و شن ترکیب می شود.
اخیراً ترکیبات آلی تولید شده به عنوان محصولات جانبی کشاورزی مانند چغندر قند و حاصل تقطیر که منجر به تولید اتانول می شوند هم برای یخ زدایی از سطح جاده به کار می رود..


کلمات دیگر: