کلمه جو
صفحه اصلی

شیرود

لغت نامه دهخدا

شیرود. ( اِخ ) قصبه ای از دهستان گلیجان شهرستان شهسوار. سکنه آن 860 تن. آب آن از رودخانه تیرم. دبستان و در حدود چهل باب دکان دارد. بنای معصوم زاده آن قدیمی است. مرکز حوزه 2 آمار گلیجان است. این قصبه ازدو محل بالا و پایین تشکیل شده و ده گرگ رود بین این دو محل واقع است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3 ).

دانشنامه عمومی

شیرود یکی از شهرهای استان مازندران است که در بخش مرکزی شهرستان تنکابن واقع شده است.
مردم شیرود به زبان مازندرانی و زبان گیلکی سخن می گویند.
در واژه نامه بزرگ تبری زبان منطقه شیرود جز زبان مازندرانی از لهجه تنکابن مرکزی قرار گرفته است و لهجه تنکابن مرکزی چنین آمده است ، لهجه مازندرانی تنکابن مرکزی: شامل لهجه های دوهزاری و سه هزاری و خرم آبادی و گلیجانی چالکش یعنی حدفاصل آب نشتا تا آب شیرود.

گویش مازنی

/shirood/ از توابع تنکابن

از توابع تنکابن



کلمات دیگر: