کلمه جو
صفحه اصلی

اسل

فرهنگ فارسی

( اسم ) نی بوریا
یکی از جزائر روسیه در بحر بالتیک در مدخل خلیج لیوونیا . طول آن ۹٠ و عرض آن ۵٠ هزار گز . مرکز آن شهرک آرتسبورگ است . محصولات : کتان و حبوبات لیوونیائیهای باستانی این جزیره را از امکنه متبرکه می دانستند و وقتی متعلق بدانمارک و بعدها بسوئد تعلق یافت و سپس روسیه این سرزمین را بالیوونیا ضبط و تسخیر کرد .

لغت نامه دهخدا

اسل . [ اَ س َ ] (اِخ ) موضعی در کرمزد (سوادکوه مازندران ). (سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 116 بخش انگلیسی ).


اسل . [ اَ س َ ] (اِخ ) نام کوهی بخراسان .


اسل . [ اَ س َ ] (ع اِ) نیزه . || تیر. || خار خرمابن . || هرچه تیز باشد از شمشیر و کارد و مانند آن . || نباتی بسیارشاخ که در آب ایستاده روید و از آن بوریا سازند. دوخ . (منتهی الارب ). نی باشد که با آن حصیر و غربال کنند. || اسل بفتح اول و ثانی بلغت عربی اسم نباتیست که از آن حصیر میبافند و در کنار آبها و زمین آبدار میروید و نر و ماده میباشد، نررا کولان نامند. و دانه ٔ او سیاه مایل باستداره و بزرگ تر از تخم ماده و گیاه او خشن و سطبرتر از ماده و هر دو را مزاج مرکب از برودت غالب و حرارت قلیل و محلل ورمها و ضماد او جهت استسقا و مالیخولیا و خاکستربیخ او قاطع نزف الدّم جمیع اعضا و محلل خنازیر و جهت حکه نافع و ثمره ٔ ریزه ٔ او بقدر سه درهم با شراب جهت اسهال و نزف الدّم و با قوّه ٔ مدرّه و ضماد برگهای تازه ٔ متصل به بیخ او جهت گزیدن هوام و رتیلا نافع وثمر نوع غلیظ او بغایت منوم و تا پنج درهم او مورث سبات و مصلحش کلنگبین عسلی و فلافلی و حصیر دقیق او که ماده است جهت ابدان قویه و مستسقی و غلیظ او جهت ابدان یابسه مفید است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). و رجوع بتذکره ٔ ضریر انطاکی ج 1ص 44 و رجوع به نمص (ضرب من الاسل ) شود. دیس . سمار . کولان . سخونوس الاَّجامی . و نوعی از آن را اُقسی خونس و نوع دیگر را اولوسخونس نامند.


اسل . [ اُ س ِ ] (اِخ )یکی از جزائر روسیه در بحر بالتیک در مدخل خلیج لیوونیا. طول آن 90 هزار و عرض 50 هزار گز. مرکز آن شهرک آرتسبورگ است . محصولات کتان و حبوبات . لیوونیائیهای باستانی این جزیره را از امکنه ٔ متبرکه میدانستند ووقتی متعلق بدانمارک ، و بعدها بسوئد تعلق یافت و سپس روسیه این سرزمین را بالیوونیا ضبط و تسخیر کرد.


اسل . [ اُ ل ُ ] (اِخ ) اسلو. نام قدیمی که در 1924م . مجدداً برای کریستیانیا پایتخت نروژ اتخاذ شد و آن در خلیج متشکل از (سکاگِراک ) واقع است و 250000 سکنه دارد و تجارت آن بارونق است .


اسل. [ اَ س َ ] ( ع اِ ) نیزه. || تیر. || خار خرمابن. || هرچه تیز باشد از شمشیر و کارد و مانند آن. || نباتی بسیارشاخ که در آب ایستاده روید و از آن بوریا سازند. دوخ. ( منتهی الارب ). نی باشد که با آن حصیر و غربال کنند. || اسل بفتح اول و ثانی بلغت عربی اسم نباتیست که از آن حصیر میبافند و در کنار آبها و زمین آبدار میروید و نر و ماده میباشد، نررا کولان نامند. و دانه او سیاه مایل باستداره و بزرگ تر از تخم ماده و گیاه او خشن و سطبرتر از ماده و هر دو را مزاج مرکب از برودت غالب و حرارت قلیل و محلل ورمها و ضماد او جهت استسقا و مالیخولیا و خاکستربیخ او قاطع نزف الدّم جمیع اعضا و محلل خنازیر و جهت حکه نافع و ثمره ریزه او بقدر سه درهم با شراب جهت اسهال و نزف الدّم و با قوّه مدرّه و ضماد برگهای تازه متصل به بیخ او جهت گزیدن هوام و رتیلا نافع وثمر نوع غلیظ او بغایت منوم و تا پنج درهم او مورث سبات و مصلحش کلنگبین عسلی و فلافلی و حصیر دقیق او که ماده است جهت ابدان قویه و مستسقی و غلیظ او جهت ابدان یابسه مفید است. ( تحفه حکیم مؤمن ). و رجوع بتذکره ضریر انطاکی ج 1ص 44 و رجوع به نمص ( ضرب من الاسل ) شود. دیس. سمار . کولان. سخونوس الاَّجامی. و نوعی از آن را اُقسی خونس و نوع دیگر را اولوسخونس نامند.

اسل. [ اَ س َ ] ( اِخ ) موضعی در کرمزد ( سوادکوه مازندران ). ( سفرنامه مازندران و استراباد رابینو ص 116 بخش انگلیسی ).

اسل. [ اُ ل ُ ] ( اِخ ) اسلو. نام قدیمی که در 1924م. مجدداً برای کریستیانیا پایتخت نروژ اتخاذ شد و آن در خلیج متشکل از ( سکاگِراک ) واقع است و 250000 سکنه دارد و تجارت آن بارونق است.

اسل. [ اَ س َ ] ( اِخ ) نام کوهی بخراسان.

اسل. [ اُ س ِ ] ( اِخ )یکی از جزائر روسیه در بحر بالتیک در مدخل خلیج لیوونیا. طول آن 90 هزار و عرض 50 هزار گز. مرکز آن شهرک آرتسبورگ است. محصولات کتان و حبوبات. لیوونیائیهای باستانی این جزیره را از امکنه متبرکه میدانستند ووقتی متعلق بدانمارک ، و بعدها بسوئد تعلق یافت و سپس روسیه این سرزمین را بالیوونیا ضبط و تسخیر کرد.

فرهنگ عمید

۱. نیزه.
۲. هر چیز باریک و تیز، مانندِ کارد، شمشیر، و تیر.
۳. خار.
۴. نوعی نی که از آن حصیر می بافند، دوخ.

دانشنامه عمومی

اسل (به آلمانی: Essel) یک شهر در آلمان است که در هایدکرایس واقع شده است.
فهرست شهرهای آلمان

(اصفهان، روستای هاردنگ) اِسِل؛ استخر آبی که با خاک، به صورت دست ساز یا طبیعی یا آمیزه ای از هر دو روش، ساخته شود.


گویش مازنی

/asel/ روستایی از دهستان اوریم رودبار بالای قائم شهر - باتلاق – مرداب & تالاب استخر آب بندان - چمن زار توأم با چاله های آب

۱روستایی از دهستان اوریم رودبار بالای قائم شهر ۲باتلاق ...


۱تالاب استخر آب بندان ۲چمن زار توأم با چاله های آب


پیشنهاد کاربران

اسل یعنی استخر گویش لری


کلمات دیگر: