کلمه جو
صفحه اصلی

ادریسی

فرهنگ فارسی

( اسم ) گیاهی است از تیر. انگور فرنگی که همیشه سبز است . برگهایش درشت و بیضی شکل و گلهایش بی بو و بشکل خوشه بهم چسبیده معمو رنگ گلهایش صورتی است ولی گونه هایی از آن با گلهای سفید آبی قرمز بنفش هم دیده شده غالبازینتی و بیشتر سایه طلب است و در گلدان کاشته میشود و اصلش از چین و ژاپون است گل ادریس گل ژاپونی گل ادریسی ارتنجه اورتنجه ایدرنجیه ٠
یکی از علمای اسلام

لغت نامه دهخدا

ادریسی . [ اِ ] (اِ) گیاهی است از جنس ایدرانژل و اصل آن از چین و ژاپن باشد.


ادریسی . [ اِ ] (اِخ ) ابوعبداﷲ محمدبن محمد. یکی از مشاهیر علمای اسلام ، از نسل حکام اندلس که به اَدارِسه مشهور بودند. وی بنام شریف ادریسی مشتهر است . مولد او در 493 هَ . ق . بسته بود و در قرطبه بتحصیل علوم خاصه جغرافیا و هیأت و نجوم و طب و فلسفه پرداخت و در همه ٔ این فنون کسب اشتهار کرد و اندلس و مغرب و اناطولی و مصر و بعضی اقطار دیگر را سیاحت کرد و نیز قسطنطنیه و فرانسه و انگلستان و بعض جهات دیگر اروپا را بدید و حکمران صقلیه موسوم به رجار (یعنی روژر. ریشارد) دوم او را دعوت کرد و بدانجا شد و کره ٔ جغرافیائی بزرگ از سیم برای او بساخت و نیز کتابی در عمل جغرافیا بنام نزهةالمشتاق فی اختراق الاَّفاق تصنیف کرد، و آن کره ٔ جغرافیائی امروزه در دست نیست ولی از کتاب نزهةالمشتاق نسخ متعدده موجود است و اختصاری از آن در 1593 م . در روم طبع و بزبان لاطینی نیزترجمه شده است و در 1836م . فرانسویان آنرا بزبان خود نقل کرده اند. کتاب او از نباتات هر مملکت نیز بحث کرده است و هیچیک از نسخ موجوده مکمل نیست و بیش و کم در اختصار آن کوشیده اند و چنان مینماید که همه ٔ آن نسخ اختصارهای مختلف این کتابست . شریف ادریسی در 576 هَ . ق . در صقلیه وفات کرد. (قاموس الاعلام ترکی ).
مؤلف معجم المطبوعات آرد: ابوعبداﷲ محمدبن محمدبن عبداﷲبن ادریس (الشریف الادریسی ) الصقلی . از سلاله ٔ علویین متولد بسال 493هَ . ق . و متوفی بسال 560 هَ . ق . وی همان کس است که برای ریشارد پادشاه صقلیه بسال 1153 م . نخستین کره ٔجغرافیائی زمین را که تاریخ بیاد دارد، بساخت . و درآن جمیع نواحی زمین را که بزمان او شناخته بود مشروحاً رسم کرد و نیز برای او در شهر بالرما از اعمال صقلیه کتاب نزهةالمشتاق راکه بنام جغرافیةالادریسی شهرت دارد تألیف کرد. مولداو بستا بود و جد او پس از خلع از حکومت بدانجا شد و ادریسی در کودکی بقرطبه ٔ اندلس رفت و هم بدانجا علوم وقت فراگرفت و آنگاه بسیاحت آن نواحی و شمال افریقا و آسیای صغیر پرداخت و ریشارد دوم پادشاه صقلیه او را بدیوان خویش خواند و ادریسی بسیاری از کتب جغرافیین قدیم و سیاحان معاصر را جمع کرد و کره ای از سیم بساخت و خطوط شهرها را رسم کرد و در مقاله ٔ جغرافیائی خود که مشتمل بر اقالیم سبعه و هفتاد شهر است شرح آنها بازگفته و حاصل هر شهر و مصنوعات و حکومت و آداب سکنه ٔ آن را بیان کرده است . (تاریخ سوریه تألیف مطران یوسف الدبس ). ریشارد در اکرام او مبالغه کرد چندانکه هر گاه ادریسی بر او داخل میشد تا پیش در به استقبال او میشد و سپس ویرا بجانب خویش بر سریر ملک می نشاند. او راست : نزهةالمشتاق فی اختراق الاَّفاق که آنرا برای ریشارد ثانی صاحب صقلیه کرده است قسمی از آن در صفت مغرب و ارض سودان و مصر و اندلس است این کتاب با مقدمه و ترجمه و فهرست اسماء و شرح کلمات اصطلاحی موجود در آن بزبان فرانسه بهمت استاد دوزی و استاد دخویه بنام «صفة مغرب و سودان » مأخوذ من کتاب نزهةالمشتاق فی اختراق الاَّفاق در لیدن بسال 1866م . بطبع رسیده است و نیز در روسیه بسال 1592 بنام نزهةالمشتاق فی ذکرالأمصار و الاقطاروالبلدان و الجزر و المدائن والاَّفاق بطبع رسیده و آن بخش جغرافی ادریسی است و این قسم را دو دانشمند مارونی بنام جبرائیل صهیونی و حنا الحصرونی بلغت لاطینیه ترجمه کرده اند و ترجمه ٔ مزبور در پاریس بسال 1619 م . بچاپ رسیده است و همچنین قسمی از این کتاب در بانورمی بسال 1790 م . چاپ شده و بضمیمه ٔ آن ترجمه ٔ اسپانیائی بدست دُن کُند در مادرید بسال 1799 بطبع رسیده است و بار دیگر در مادرید بسال 1881 با ترجمه ٔ اسپانیائی بدست ساودرا بچاپ رسید و نیز امیدی جوبار جغرافیای شریف ادریسی را از نسخه ٔ محفوظ در کتابخانه ٔ عمومی پاریس بفرانسه ترجمه کرده و بسال 1877 - 1879 طبعکرده است و قطعه ای از آن مشتمل بر مقدمه و توصیف بلادیست که اکنون ایطالیا را تشکیل میدهد و با ترجمه ٔ طلیانی و شروح و تعالیقی بهمت اماری و شیابارلی در روم بسال 1878 - 1883 بچاپ رسیده است و قسمت دیگر مشتمل بر ذکر بلاد فلسطین و شام است که بسعی استاد یوحنا در بن ّ بسال 1885م . چاپ شده و پیش از او نیز بهمت روزن مولر در لیبسک بسال 1828 (؟) طبع شده است . (معجم المطبوعات ). و رجوع به ادریسی (الشریف ...) شود.


ادریسی . [ اِ ] (اِخ ) ابن الحجاج . رجوع به یاسمینی شود. (معجم المطبوعات ).


ادریسی . [ اِ ] (اِخ ) ابوسعد الحافظ. او راست : تاریخ استراباد. (تاج العروس ماده ٔ خور). و رجوع به لباب الالباب ج 1 ص 291 شود.


ادریسی . [ اِ ] (اِخ ) الحسنی ، ادریس بن عبداﷲ الودفیری الأدریسی الحسنی . او راست : التوضیح والبیان فی قراءة (یا: مقراء) نافع المدنی ابن عبدالرحمن و این کتاب به فاس بطبع رسیده است .


ادریسی . [ اِ ] (اِخ ) الشریف (الَ ....). رجوع به ادریسی ابوعبداﷲ محمدبن محمد و الحلل السندسیة جزء اول ص 16، 37،40، 61، 157، 159، 160، 161، 170، 354 و 453 شود.


ادریسی . [ اِ ] (اِخ ) علی بن محمد جرجانی . او راست : تاریخ جرجان .


ادریسی . [اِ ] (اِخ ) رجوع به محمدبن عبدالعزیز ادریسی شود.


ادریسی. [ اِ ] ( اِ ) گیاهی است از جنس ایدرانژل و اصل آن از چین و ژاپن باشد.

ادریسی. [اِ ] ( اِخ ) رجوع به محمدبن عبدالعزیز ادریسی شود.

ادریسی. [ اِ ] ( اِخ ) ابن الحجاج. رجوع به یاسمینی شود. ( معجم المطبوعات ).

ادریسی. [ اِ ] ( اِخ ) ابوسعد الحافظ. او راست : تاریخ استراباد. ( تاج العروس ماده خور ). و رجوع به لباب الالباب ج 1 ص 291 شود.

ادریسی. [ اِ ] ( اِخ ) ابوعبداﷲ محمدبن محمد. یکی از مشاهیر علمای اسلام ، از نسل حکام اندلس که به اَدارِسه مشهور بودند. وی بنام شریف ادریسی مشتهر است. مولد او در 493 هَ. ق. بسته بود و در قرطبه بتحصیل علوم خاصه جغرافیا و هیأت و نجوم و طب و فلسفه پرداخت و در همه این فنون کسب اشتهار کرد و اندلس و مغرب و اناطولی و مصر و بعضی اقطار دیگر را سیاحت کرد و نیز قسطنطنیه و فرانسه و انگلستان و بعض جهات دیگر اروپا را بدید و حکمران صقلیه موسوم به رجار ( یعنی روژر. ریشارد ) دوم او را دعوت کرد و بدانجا شد و کره جغرافیائی بزرگ از سیم برای او بساخت و نیز کتابی در عمل جغرافیا بنام نزهةالمشتاق فی اختراق الاَّفاق تصنیف کرد، و آن کره جغرافیائی امروزه در دست نیست ولی از کتاب نزهةالمشتاق نسخ متعدده موجود است و اختصاری از آن در 1593 م. در روم طبع و بزبان لاطینی نیزترجمه شده است و در 1836م. فرانسویان آنرا بزبان خود نقل کرده اند. کتاب او از نباتات هر مملکت نیز بحث کرده است و هیچیک از نسخ موجوده مکمل نیست و بیش و کم در اختصار آن کوشیده اند و چنان مینماید که همه آن نسخ اختصارهای مختلف این کتابست. شریف ادریسی در 576 هَ. ق. در صقلیه وفات کرد. ( قاموس الاعلام ترکی ).
مؤلف معجم المطبوعات آرد: ابوعبداﷲ محمدبن محمدبن عبداﷲبن ادریس ( الشریف الادریسی ) الصقلی. از سلاله علویین متولد بسال 493هَ. ق. و متوفی بسال 560 هَ. ق. وی همان کس است که برای ریشارد پادشاه صقلیه بسال 1153 م. نخستین کره ٔجغرافیائی زمین را که تاریخ بیاد دارد، بساخت. و درآن جمیع نواحی زمین را که بزمان او شناخته بود مشروحاً رسم کرد و نیز برای او در شهر بالرما از اعمال صقلیه کتاب نزهةالمشتاق راکه بنام جغرافیةالادریسی شهرت دارد تألیف کرد. مولداو بستا بود و جد او پس از خلع از حکومت بدانجا شد و ادریسی در کودکی بقرطبه اندلس رفت و هم بدانجا علوم وقت فراگرفت و آنگاه بسیاحت آن نواحی و شمال افریقا و آسیای صغیر پرداخت و ریشارد دوم پادشاه صقلیه او را بدیوان خویش خواند و ادریسی بسیاری از کتب جغرافیین قدیم و سیاحان معاصر را جمع کرد و کره ای از سیم بساخت و خطوط شهرها را رسم کرد و در مقاله جغرافیائی خود که مشتمل بر اقالیم سبعه و هفتاد شهر است شرح آنها بازگفته و حاصل هر شهر و مصنوعات و حکومت و آداب سکنه آن را بیان کرده است. ( تاریخ سوریه تألیف مطران یوسف الدبس ). ریشارد در اکرام او مبالغه کرد چندانکه هر گاه ادریسی بر او داخل میشد تا پیش در به استقبال او میشد و سپس ویرا بجانب خویش بر سریر ملک می نشاند. او راست : نزهةالمشتاق فی اختراق الاَّفاق که آنرا برای ریشارد ثانی صاحب صقلیه کرده است قسمی از آن در صفت مغرب و ارض سودان و مصر و اندلس است این کتاب با مقدمه و ترجمه و فهرست اسماء و شرح کلمات اصطلاحی موجود در آن بزبان فرانسه بهمت استاد دوزی و استاد دخویه بنام «صفة مغرب و سودان » مأخوذ من کتاب نزهةالمشتاق فی اختراق الاَّفاق در لیدن بسال 1866م. بطبع رسیده است و نیز در روسیه بسال 1592 بنام نزهةالمشتاق فی ذکرالأمصار و الاقطاروالبلدان و الجزر و المدائن والاَّفاق بطبع رسیده و آن بخش جغرافی ادریسی است و این قسم را دو دانشمند مارونی بنام جبرائیل صهیونی و حنا الحصرونی بلغت لاطینیه ترجمه کرده اند و ترجمه مزبور در پاریس بسال 1619 م. بچاپ رسیده است و همچنین قسمی از این کتاب در بانورمی بسال 1790 م. چاپ شده و بضمیمه آن ترجمه اسپانیائی بدست دُن کُند در مادرید بسال 1799 بطبع رسیده است و بار دیگر در مادرید بسال 1881 با ترجمه اسپانیائی بدست ساودرا بچاپ رسید و نیز امیدی جوبار جغرافیای شریف ادریسی را از نسخه محفوظ در کتابخانه عمومی پاریس بفرانسه ترجمه کرده و بسال 1877 - 1879 طبعکرده است و قطعه ای از آن مشتمل بر مقدمه و توصیف بلادیست که اکنون ایطالیا را تشکیل میدهد و با ترجمه طلیانی و شروح و تعالیقی بهمت اماری و شیابارلی در روم بسال 1878 - 1883 بچاپ رسیده است و قسمت دیگر مشتمل بر ذکر بلاد فلسطین و شام است که بسعی استاد یوحنا در بن بسال 1885م. چاپ شده و پیش از او نیز بهمت روزن مولر در لیبسک بسال 1828 ( ؟ ) طبع شده است. ( معجم المطبوعات ). و رجوع به ادریسی ( الشریف... ) شود.

فرهنگ عمید

گیاهی زینتی و بالارونده با برگ های پهن و گل های صورتی و آبی.

دانشنامه عمومی

ادریسی ممکن است به این ها اشاره کند:
ادریسی (سرده)
شریف ادریسی جغرافیدان

پیشنهاد کاربران

نام روستایی در بخش الوار گرمسیری در اندیمشک خوزستان . آب وهوای کرم وخشک وکوهپایه ای دارد ، نزدیک به کوه اویر است این روستا دو بخش است ادریسی بالا وادریسی پایین ( علیا وسفلی ) . آثار باستانی زیر خاکی مانند سکه های زمان اسکندر وسلوکیان در آن یافت شده است ، کشاورزی اندکی دارد ولی روش آبیاری آن ها قابل توجه است بدین ترتیب که آب را از سرچشمه ویا سرشاخه ی جویبار جدا کرده وبه زمین ها ی با لا دست می برند برای کسان تازه وارد تصور این است که کشتزار با تلمبه کاری آبیاری می شود. در نزدیکی ادریسی دژی بوده ولی ویران شده است . مردم آن از ایل یعقوب وند یکی از طایفه های لرستان هستند .


کلمات دیگر: