کلمه جو
صفحه اصلی

جدث

فرهنگ فارسی

قبر گور بلغت تهامه

لغت نامه دهخدا

جدث. [ ج َ دَ ] ( ع اِ ) قبر. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ). گور بلغت تهامه. ( ناظم الاطباء ) ( دهار ). جدف ، به ابدال «ث » به «ف ». ( اقرب الموارد ). بهمین معنی است : شرالاحداث نزول الاجداث. ( اقرب الموارد ). تربت. آرامگاه. ج ، اَجدُث. الاَجداث. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ) ( منتهی الارب ) : و نفخ فی الصور فاذا هم من الاجداث الی ربهم ینسلون. ( قرآن 51/36 ). خشعاً ابصارهم یخرجون من الاجداث کأنهم جَراد منتشر. ( قرآن 7/54 ).

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] این صفحه مدخلی از نثر طوبی: دائرة المعارف لغات قرآن کریم است
به معنی گور است و جمع آن أجداث در قرآن استعمال شده است.
«فاذا هم من الاجداث الی ربهم ینسلون» (سوره یس/آیه51) از گورها سوی پروردگار خود می روند. باید بیرون آمدن از قبر را کنایه از زنده شدن در آخرت دانست نه آنکه حقیقة مردگان تا آن زمان در قبر می مانند چون هیچکس تا آخر این جهان در قبر نخواهد ماند مگر اندک. هر سال میلیونها مردم هندو را می سوزانند و خاکسترشان را در رود کنک پراکنده می سازند و هزاران تن دفن نمی شوند و در دریا می میرند و ماهیان می خورند یا گرگان و کرکسان صحرا و هزاران قبرستان را زیر و رو می کنند و استخوانها را از قبور بیرون می ریزند پس بیرون آمدن از قبر کنایه است مانند آنکه گویند فلان را بر تخت نشاندند یعنی پادشاهی دادند
و این مضمون در سوره القمر آیه 7 نیز آمده است. از این تاویل عجب نباید داشت زیرا که گاه امری که برای اندک از مردم اتفاق می افتد به همه نسبت می دهند چنانکه گویند عرب شاعرند و یونانیان حکیم.
نثر طوبی، علامه شعرانی، ج1، ص 126

[ویکی الکتاب] تکرار در قرآن: ۳(بار)
«جدث» (بر وزن قفس) به معنای «قبر» است.
قبر. جمع آن اجداث است (مجمع، صحاح، قاموس) و در آن جدف (بفاء) نیز گفته‏اند. آنگاه آنها از قبرها به جانب پروردگارشان به سرعت می‏روند این آیه نظیر آیه است بنابرآنکه «یَنْسِلُونَ» از نُسُول به معنی سرعت باشد چنانکه مجمع البیان عقیده دارد. درباره این آیه تحقیقی داریم که در جراد مطالعه شود. در موقع بحث رفیق دانشمندم آقای محمد امین رضوی صاحب کتاب تجسم عمل و غیره، احتمال میدادند که «ینسلون» در آیه اوّل از نسل به معنی تولّد باشد یعنی آنها از قبرها متولّد می‏شوند. ولی «نسل» از باب ضرب یضرب در لغت به معنی زائیدن و کثیر الولد شدن نیامده و از باب نصر ینصر بدان معنی به کار رفته است و از هر دو باب نصر ینصر بدان معنی اسراع در حرکت آمده است وانگهی آیه 43 معرج قرینه است مه «ینسلون» به معنی سرعت می‏باشد و اگر دلیلی از لغت داشتیم احتمال ایشان کاملا قه جا بود و «ینسلون» در قرآن از باب نصر ینصر خوانده نشده است .


کلمات دیگر: