کلمه جو
صفحه اصلی

کهیش

لغت نامه دهخدا

کهیش. [ ک َ ] ( اِخ ) تیره ای از طایفه سهونی ایل چهارلنگ بختیاری است. ( از جغرافیای سیاسی کیهان ص 76 ).

دانشنامه عمومی

کَهْیَشْ ، نام یکی از طوایف ایل بختیاری میباشد که از دو کلمه " کَهْ "و " یَشْ " ساخته شده است.کلمه"کَهْ"برابر است با "کَسْ"بمعنی طایفه .و کلمه "یَشْ"بمعنی شادمان شدن.در کل
کهیش؛ قلعه ای فراموش شده
طوایف و شعب ایل بختیاری
گفتگو با ظهراب مددی
ظهور و سقوط محمدتقی خان بختیاری
طایفهٔ بزرگ کَهْیَشْ، یکی از شاخه های اصلی سِهونی ها است. سِهونی ها یا سه خانه ای ها(شامل سه طایفه:کَهْیَشْ،باوِرْساد،هَمُولِه) از باب کیان اِرثی، کیانُرسی یا کِی نورسی و از شاخه چهارلنگ ایل بختیاری محسوب می شود، کَهْیَشْ طوایف بزرگی از عشایر بختیاری هستند که شفیع خان وزیر محمدتقی خان، عضو همین طایفه کَهْیَشْ است.
چهار لنگ بختیاری مشتمل بر پنج طایفه بزرگ است که کِنُرسی یکی از این طوایف است. طایفهٔ کِنُرسی نیزخود به بیست و چهار تیره تقسیم می شود که یکی از این تیره ها، سهونی است.
سِهونی به معنی سه هونی یا سه خانه است و به سه طایفه کَهیَش، باورصاد و حموله اشاره دارد.

واژه نامه بختیاریکا

از قرن 8 بزرگترین واحد ایل بختیاری از تیره تبدیل به طایفه گردید. چهارلنگ و هفت لنگ تعریف شد و از آن تاریخ تحولات زیادی در زمینه جغرافیا، تقسیمات بصورت مداوم بوجود آمد. بدین سبب هنوز اجماعی بر روی چارت بختیاری وجود ندارد. برآیند نظریات متعدد از میان کتب و ماخذ شفاهی بدین گونه می باشد. ( شاخه ) ( ط ) کیانرسی شامل شاخه های کلو؛ تاتهاجدین؛ جمالدین؛ کائد؛ موگویی؛ زونی رم؛ صالحوند؛ اولاد رمضان؛ جوبریز؛ اصخدری؛ شوکوهی

پیشنهاد کاربران

کهیش نام یکی از طوایف ایل بختیاری میباشد که از دو کلمه �که�و �یش� ساخته شده است. �که�برابر است با �کهتر�بمعنی کوچک و کوچکتر . و کلمه �یش� در کتاب اوستا به معنی برادر میباشد. و در کل �کهیش�یعنی برادر کوچک ، چنانچه این طایفه جز شاخه �سهونی� ( سه طایفه:کهیش، باورساد، هموله ) از چهار لنگ کیانرسی بختیاری میباشد.

شجرنامه تیره بزرگ آشتیانی وند خلیلی
شاخه تیره
اسماعیل وند*زونیسترم* طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی بهداروند

جهانگیر خان بختیاروند ایلخان
خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
شاه منصور خان آتش بیگی بختیاروند ایلخان
کلا رستم خان آقاسی بختیاروند
تاج الدین امیر قنبر
یوسف خان بختیاروند
اسماعیل خان بختیاروند
مهمد خان
شیر خان
حسین
احمد
ابراهیم
رمضان
جافر
ماندنی
سلطان
محمد
. .

کوه سترون*ستروم*در بخش آب ماهیک لالی
محل سکونت ایل منجزی
***
شجرنامه تیره بزرگ آشتیانی وند خلیلی
رستم خان بختیاروند پلنگ
امیر شاه حسین خان بختیاروند ایلخان
جهانگیر خان بختیاروند ایلخان *طهماسب. پیلتن*
خلیل خان ایل بیگی بختیاروند ایلخان
شاه منصور خان بختیاروند ایلخان *مصیر*
کلا رستم خان آقاسی
تاج الدین امیر قنبر
عالی ویسی
عالی مهمد
هیبت الله خان
چهل امیر
آشتی
( آقاسی - کاظم - هاشم - رحیم . داوود )
آقاسی
( . تش عالی کرم*هادی* - تش رفیعی. تش سوخته زار. تش شفیعی. تش تاجدی وند. عبدالله. صادق. محمد . . . )
****

شجرنامه تیره صالحی*صالح حاجی. سالاجی* طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ

شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
کلا رستم خان آقاسی
تاج الدین امیر قنبر
عزیز خان بختیاروند
کی جمال الدین
حاجی اسفندیار تپایی
( صالح حاجی. محمد صالح. محمد علی. اسحاق. احمد. نوروز علی. غلام. . . )
( تیره تپایی *تالپایی *خلیلی )
*****
طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ معروف به هفت کر بیگی

1 - آشتیانی وند *شاه منصوروند. شامصیروند*
2 - تاج الدین وند*تاجدیوند *
3 - احمد وند
4 - مهدی وند*مهدی پور *
5 - اردشیر وند*شروند*
6 - بلی بیگیوند *بلیتیوند . بلیوند *
7 - خیری وند*سیاه منصور. خدری*

تیره های فرعی
هارونی. رستمی. شمس خلیلی. شهبازوند. خدابخشی. الله بخشی. صالح وند. صالح حاجی. اسماعیل وند. چهاربنیچه. ویسی. مهمدوند. تاجمیری بازفتی. قنبروند. تاجمیری احمد وند.
زیلایی. کوزری. جهانگیری. غریبی. علی مردانی. علی مرادی. شاه هارونی. عالی مهدی وند. مهر عالی مهدی وند. تپایی. زاهدی. میرزاوند. کاظم وند.
تقی پور چهاربنیچه. تقی پور هارونی.
تقی پور احمدوند. ملارآهنی شمس. ملارآهنی تاجمیری. ملارآهنی محمودی. چهاربنیچه کرم وند. چهاربنیچه کری وند. چهاربنیچه شنبه وند. بخشی.
هارونی ( احمد. زمان. رسول وند. هارون کلا. عیسی آبادی. دینه راکی. غلام وند. معصوم علی. دویت. نجف قلی. ) برات وند. سعدی وند. شیخ ویس. سیاه منصوری. . . . . . تیره زیلایی بهداروند. تیره اورامه خلیلی*'شیخ اور* - تیره تپایی خلیلی *تالپایی * - تیره کورکوران منجی بهداروند*کرکران * -
****

شجرنامه تیره شمس رستمی طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ

شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
کلا رستم خان آقاسی
تاج الدین امیر قنبر
ملارآهنی خان محمد خان
شمس الدین خان میر گپی
****
شجرنامه تیره بزرگ آشتیانی وند خلیلی
شاخه طایفه مال احمدی منجزی معروف به نه کر تشمال

شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
قاسم خان بختیاروند ایلخان
احمد خان بختیاروند ایلخان
پدر جلال خان و بهرام خان بختیاروند
تیره ها ( جلال وند. بهرامی. شاه حسین وند. حسام الدین وند. خواجه وند. مصطفی وند. کلاوند چرمی. شیخ علی اکبر وند. دوستی ) ( ویسی. حاتم وند. علمداری. قوامی. )
طایفه مال احمدی گردگرد فلارد
طایفه مال احمدی فارس
***
طایفه خلیلی طهماسبی منجی بهداروند
لردگان

طایفه زیلایی کهگیلویه *خلیلی*
*تاجمیری. شمس الدینی. آب ماهی. بردپهن. میرگپی*

تیره تاجمیری و میرگپی طایفه گندایی بهداروند خلیلی

طایفه سینه پهن*بردپهن. میرگپ. بردگپ*
خلیلی منجزی

مناطق منجزی نشین در مسجدسلیمان
دهستان جهانگیری *زیلایی * - جهانگیری
. آسماری. لهبری. نرگسی جهانگیری. کوشک خلف جهانگیری .

. تا راز. للر کتک. شیمبار.
سوسن سرخاب. شلال. چلو. دینه راک . اندیکا

چیتی و
بخش آب ماهیک *آب ماهی *لالی


طایفه کشکی بهداروند *کوشکی. کی اشکی* خلیلی
( روستاهای کوشک خلف علیا. سفلی. کوشک خلف دیمه درب. کوشک خلف راه خدا. بنه محمد علی. چال بتون )
******
شجرنامه طایفه تاج الدین عبدالهی منجزی *تاجدی وند عبداللهی *

شاه منصور خان بختیاروند ایلخان
کلا رستم خان آقاسی
تاج الدین امیر قنبر
یوسف خان
علی صالح خان بختیاروند ایلخان
تاج الدین عبداله خان بختیاروند ایلخان
*ابدال *
( نجف خان. حسام الدین خان. نوروز خان. . . )
تیره ها ( صالح وند. عبدالله وند. آدینه وند
- نجف وند*نجفی. نجف پور* - ظاهر وند.
نوروز وند. فداله وند. شهباز وند. . . . )
تیره حسام الدینی طایفه مال احمدی منجزی

آدینه خان مستوفی پسر اسماعیل خان بختیاروند خلیلی



تش بلیل . تش حسین . تش ناصر. تش براهیم
تیره اسماعیل وند خلیلی

کَهْیَشْ ، نام یکی از طوایف ایل بختیاری میباشد که از دو کلمه "کَه"و "یَش" ساخته شده است.
در زبان بختیاری"کَهْ"برابر است با "کَسْ"بمعنی طایفه .
و کلمه "یَشْ"بمعنی شادمان شدن.
در کل[ "کَهْیَشْ"یعنی : طایفه ای که از کنارهم بودنشان ، شادمانند ]
این طایفه جز شاخه "سهونی" ( سه طایفه:کَهْیَشْ، باوِرْساد، هَمُولِه ) از تیره چهار لنگ کیانِرسی بختیاری میباشد.

کَهْیَشْ ، نام یکی از طوایف ایل بختیاری میباشد که از دو کلمه " کَهْ "و " یَشْ " ساخته شده است.
کلمه"کَهْ"برابر است با "کَسْ"بمعنی طایفه .
و کلمه "یَشْ"بمعنی شادمان شدن.
در کل[ "کَهْیَشْ"یعنی : طایفه ای که از کنارهم بودنشان ، شادمان هستند ]
یکی از طوایف ایل سهونی ( سه طایفه:کَهْیَشْ، باوِرْساد، هَمُولِه ) ، از باب کیان ارثی و از شاخه چهارلنگ ایل بختیاری محسوب می شود.
کیان اِرثی، کیانِرسی یا کِی نورسی نام یکی از باب های مردم بختیاری و از شاخه چهارلنگ است. در ابتدا و تا قرن سیزده هجری قمری دو طایفه کیانرسی ( مشخصا اولاد زمان خان و. . . ) و طایفه محمودصالح که اصالتا از یک ریشه میباشند ، یک طایفه مستقل و دارای سرزمین مشترک بوده اند که بعد از جدا شدن رشیدخان کیانرسی فرزند زمان خان به همراه طایفه خود از بدنه طایفه محمود صالح، منطقه فریدن را به سمت مالمیر وقلعه تل ترک نمود و با پیوستن دیگر طوایف چون جانکی ، سهونی، مکوندی وغیره به طایفه کیانرسی، باب مستقلی را در شاخه چهارلنگ بوجود آوردند. ایل بختیاری، به دو شاخه چهارلنگ و هفت لنگ تقسیم می شود و بر پایه نمودار اجتماعی ایل بختیاری؛ که قدمت آن به اوایل قرن شانزدهم میلادی بازمی گردد، شاخه هفت لنگ از چهار باب و شاخه چهارلنگ از پنج باب ( پیشتر در تقسیمات مربوط به زیرمجموعه های چهارلنگ، بجای واژه باب، از واژه بزرگ طایفه استفاده می شد ) تشکیل می شود، که کیانرسی، یکی از این ۵ باب می باشد.

تش جوبریز کهیش :::تیره جوبریز طایفه بلیوند بهداروند

تیره بلی بیگی وند ( بلیتی وند ) طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ایل منجزی ساکن در روستاهای
جاجو سفلی. علیا دهستان جهانگیری
جاجو ( جایی که جو می کاشتند. جوریز )
***
( ( در زبان لری بختیاری به بلوط::بلی. بلیطی. بلیتی می گویند
و این اسم را بر روی فرزند پسر می گذاشتند در قدیم از بلوط . نان درست می
کردند ) )
تیره های توپایی*تالپایی* خلیلی . غریبی خلیلی . شهروند*اردشیر وند خلیلی . نیز در جاجو سکونت دارند
تیره زونیسترم خلیلی
طایفه خلیلی بیگیوند پلنگ ( حلیلی پلنگ . هلیلی )
***
تش تالپایی باورصاد طایفه سهونی
تش هلیلی باورصاد . .
تش زونیسترم کهیش . .




واژه کَهْیَشْ ( Kahyash ) که نام طایفه ای از بختیاری است ، به غلط بصورت کاهکش یا کهکش در آمده است . در صورتیکه همان کهیش صحیح و درست می باشد که معنی آن بدین صورت است .
کَهْیَشْ ، نام یکی از طوایف ایل بختیاری میباشد که از دو کلمه " کَهْ "و " یَشْ " ساخته شده است.
کلمه"کَهْ"برابر است با "کَسْ"بمعنی طایفه .
و کلمه "یَشْ"بمعنی شادمان شدن.
در کل[ "کَهْیَشْ"یعنی : طایفه ای که از کنارهم بودنشان ، شادمان هستند[
یکی از طوایف ایل سهونی ( سه طایفه:کَهْیَشْ، باوِرْساد، هَمُولِه ) ، از باب کیان ارثی و از شاخه چهارلنگ ایل بختیاری محسوب می شود.
جایگاه واقعی طایفه در ایل املاک کهیش مالک یک سوم گرمسیرحومه مسجدسلیمان ( پایتخت بختیاری ) است
- گرمسیر طایفه ی کَهْیَشْ :راکِه، سُلطان آباد، پِرچَک، قِبلَهی بالا و پائین، چشمه علی کایدان، آقُلیا، کویرستان، چَم آسیاب، آب اَنجیرَک، تَنگِ مُشکی، تَنگِ مو، لادِرازی، آبِهار، چال اَستَران ( سه راهی لالی و اهواز ) ، چِه درخت ( چِهِل درخت ) ، دَرِه گاومیشی که همگی در حومه ی شهرستان مسجدسلیمان واقع گردیده اند.
- سردسیر طایفه ی کَهْیَشْ : آنها خُربِه، توف سَفید و کِفتِ بَرد در استان چهارمحال و بختیاری است.

کیان اِرثی، کیانِرسی یا کِی نورسی نام یکی از باب های مردم بختیاری و از شاخه چهارلنگ است. در ابتدا و تا قرن سیزده هجری قمری دو طایفه کیانرسی ( مشخصا اولاد زمان خان و. . . ) و طایفه محمودصالح که اصالتا از یک ریشه میباشند ، یک طایفه مستقل و دارای سرزمین مشترک بوده اند که بعد از جدا شدن رشیدخان کیانرسی فرزند زمان خان به همراه طایفه خود از بدنه طایفه محمود صالح، منطقه فریدن را به سمت مالمیر وقلعه تل ترک نمود و با پیوستن دیگر طوایف چون جانکی ، سهونی، مکوندی وغیره به طایفه کیانرسی، باب مستقلی را در شاخه چهارلنگ بوجود آوردند. ایل بختیاری، به دو شاخه چهارلنگ و هفت لنگ تقسیم می شود و بر پایه نمودار اجتماعی ایل بختیاری؛ که قدمت آن به اوایل قرن شانزدهم میلادی بازمی گردد، شاخه هفت لنگ از چهار باب و شاخه چهارلنگ از پنج باب ( پیشتر در تقسیمات مربوط به زیرمجموعه های چهارلنگ، بجای واژه باب، از واژه بزرگ طایفه استفاده می شد ) تشکیل می شود، که کیانرسی، یکی از این ۵ باب می باشد.
تقسیم بندی طایفه ی کَهْیَشْ ( Kahyash )
این طایفه از نُه تیره تشکیل می گردد که عبارتند از:
1 - صالحوند ( صالحی )
2 - اصخدری
3 - تاتِه
4 - کَلو
5 - کائد ( قاید )
6 - جِمالدین
7 - موگوئی
8 - اُستاچدین ( اُستاژدین )
9 - زونیستَرم

تیره جوبریز یکی از تیره های طایفه کهیش است

با نام فامیلی فرضی کاهکش
در روستای لادرازی و بی بی بتولی
مسجدسلیمان

اصل جوبریز از
تیره جوبریز طایفه بلیوند ایل بهداروند بوده

این طایفه { کَهْیَشْ ( Kahyash ) }از یازده تیره تشکیل می گردد که عبارتند از:

1 - صالحوند ( صالحی )

2 - اصخدری

3 - تاتِه

4 - کَلو

5 - کاید ( کائد ، قایِد )

6 - جِمالدین

7 - موگوئی

8 - اُستاجدین ( اُستاژدین )

9 - زونیستَرم

10 - جُوبِرِ ز

11 - شبکوهی ( شوکوهی )

واژه کَهْیَشْ ( Kahyash ) که نام طایفه ای از بختیاری است ، به غلط بصورت کاهکش یا کهکش در آمده است . در صورتیکه همان کهیش صحیح و درست می باشد که معنی کَهْیَشْ بدین صورت است :
کَهْیَشْ ، نام یکی از طوایف ایل بختیاری میباشد که از دو کلمه " کَهْ "و " یَشْ " ساخته شده است.
کلمه"کَهْ"برابر است با "کَسْ"بمعنی طایفه .
و کلمه "یَشْ"بمعنی شادمان شدن.
در کل { "کَهْیَشْ" یعنی : طایفه ای که از کنارهم بودنشان ، شادمان هستند}
یکی از طوایف ایل سهونی ( سه طایفه:کَهْیَشْ، باوِرْساد، هَمُولِه ) ، از باب کیان ارثی و از شاخه چهارلنگ ایل بختیاری محسوب می شود.
جایگاه واقعی طایفه در ایل املاک کهیش مالک یک سوم گرمسیرحومه مسجدسلیمان ( پایتخت بختیاری ) است :
- گرمسیر طایفه ی کَهْیَشْ : چَم آسیاب ( کنار شیخ ویس ) :دشت چم آسیاب در فاصله ۵ کیلومتری از شهر مسجدسلیمان و در مسیر جاده اندیکا قرار دارد، راکِه، سُلطان آباد، پِرچَک، قِبلَهی بالا و پائین، چشمه علی کایدان، آقُلیا، کویرستان، آب اَنجیرَک، تَنگِ مُشکی، تَنگِ مو، لادِرازی، آبِهار، چال اَستَران ( سه راهی لالی و اهواز ) ، چِه درخت ( چِهِل درخت ) ، دَرِه گاومیشی که همگی در حومه ی شهرستان مسجدسلیمان واقع گردیده اند.
- سردسیر طایفه ی کَهْیَشْ : آنها خُربِه، توف سَفید و کِفتِ بَرد در استان چهارمحال و بختیاری است.

کیان اِرثی، کیانِرسی یا کِی نورسی نام یکی از باب های مردم بختیاری و از شاخه چهارلنگ است. در ابتدا و تا قرن سیزده هجری قمری دو طایفه کیانرسی ( مشخصا اولاد زمان خان و. . . ) و طایفه محمودصالح که اصالتا از یک ریشه میباشند ، یک طایفه مستقل و دارای سرزمین مشترک بوده اند که بعد از جدا شدن رشیدخان کیانرسی فرزند زمان خان به همراه طایفه خود از بدنه طایفه محمود صالح، منطقه فریدن را به سمت مالمیر وقلعه تل ترک نمود و با پیوستن دیگر طوایف چون جانکی ، سهونی، مکوندی وغیره به طایفه کیانرسی، باب مستقلی را در شاخه چهارلنگ بوجود آوردند. ایل بختیاری، به دو شاخه چهارلنگ و هفت لنگ تقسیم می شود و بر پایه نمودار اجتماعی ایل بختیاری؛ که قدمت آن به اوایل قرن شانزدهم میلادی بازمی گردد، شاخه هفت لنگ از چهار باب و شاخه چهارلنگ از پنج باب ( پیشتر در تقسیمات مربوط به زیرمجموعه های چهارلنگ، بجای واژه باب، از واژه بزرگ طایفه استفاده می شد ) تشکیل می شود، که کیانرسی، یکی از این ۵ باب می باشد.
تقسیم بندی طایفه ی کَهْیَشْ ( Kahyash )
این طایفه { کَهْیَشْ ( Kahyash ) }از یازده تیره تشکیل می گردد که عبارتند از:
1 - صالحوند ( صالحی )
2 - اصخدری
3 - تاتِه
4 - کَلو
5 - کاید ( کائد ، قایِد )
6 - جِمالدین
7 - موگوئی
8 - اُستاجدین ( اُستاژدین )
9 - زونیستَرم
10 - جُوبِرِ ز
11 - شبکوهی ( شوکوهی )

من یه سوال دارم
قبل از پیوستن طایفه کهیش به ایل چهارلنگ

طایفه کهیش از چه ایلی جدا شده بود


تیره عالی محمید*محمود. مهمید*طایفه کهیش ساکن روستای چم آسیاب مسجدسلیمان


تیره کهیش طایفه سهونی ایل کنرسی چهارلنگ بختیاری
تش زال
تش اسحق
تش حاتم
تش بهرام

کلانتری تیره کهیش تا سال 1327 بر عهده تش اسحاقی بود بعد به تش بهرام انتقال یافت


تیره کهیش طایفه سهونی ایل کنرسی چهارلنگ بختیاری
تش زال
تش حاتم
تش اسحق
تش بهرام

کلانتری تیره کهیش تا سال 1327 بر عهده تش اسحاقی بود بعد به تش بهرام انتقال یافت


کلمات دیگر: