کلمه جو
صفحه اصلی

نهنگ


مترادف نهنگ : تمساح، وال

فارسی به انگلیسی

whale, crocodile, lasso, leviathan

whale


lasso


فارسی به عربی

تمساح , هوة

مترادف و متضاد

alligator (اسم)
تمساح، نهنگ

whale (اسم)
نهنگ، بال، بالن، وال، قیطس

leviathan (اسم)
نهنگ

sea cow (اسم)
نهنگ، اسب ابی، گاو دریایی

تمساح، وال


فرهنگ فارسی

رودیست در مشرق مکران که قسمتی از آن مرز میان ایران و پاکستان میباشد و باسم رود [ داشت ] وارد خلیج گواتر در دریای عمان می شود .
حیوان دریایی عظیم الجثه ازنوع ماهی، بال، تمساح
( اسم ) ۱ - تمساح را گویند که بفارسی سوسمار آبی و بزمج. آبی نیز خوانده میشود و بزبان علمی آنرا کروکودیل خوانند (سوسمار آبی ) ۲- نام عام هم. پستانداران آبی از رد. قطاس ها ( آب بازان ) از قبیل انوع بالن و عنبر ماهی و نیزه ماهی و جزن: جمع : نهنگان . توضیح غالبا نهنگ را با ماهی وال ( بال ) اشتباه و خلط کنند . آقای پور داود نوشته اند : (( هنگ همان جانوری است که در لاتینی کروکودیلوس و در عربی تمساح خوانند . نهنگ رود نیل معروف است : (( بر کشتی عمر تکیه کم کن کاین نیل نشیمن نهنگ است . ) ) ( رودکی ) ( زان می که سرشکی ازان چکد در نیل صد سال مست باشد از بوی آن نهنگ . ) ) ( رودکی ) (( تا ببحر اندک است وال و نهنگ تا بگردون بر است راس و ذنب ... ) ) ( فرخی ) نهنگ رود گنگ در هندوستان گاویال و نهنگ سرزمینهای گرم آمریکا الیگاتور خوانده میشود و کروکودیل در زبانهای اروپایی نام نهنگ افریقایی است . نهنگ را با وال ( بال ) که در شعر فرخی باهم آمده نباید اشتباه کرد . (( ماه ی وال یا بال ) ) . یا نهنگ زیر خفتان . شمشیر آبدار . یا نهنگ سبز . شمشیر هندی . یا نهنگ سیاه. شمشیر آبدار. یا نهنگ فلک . ۱ - برج حوت . ۲ - رنج سرطان . یا نهنگ نیام . شمشیر در غلاف .
دهی است از دهستان باباجانی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان در ۱۲ هزار گزی مشرق ده شیخ در منطقه کوهستانی گرمسیری واقع است ٠ آبش از رود خانه زمکان محصولش جو و لبنیات و کتیرا و سقز و بلوط شغل مردمش گله داری و جمع آوری کتیرا و سقز است ٠

فرهنگ معین

(نَ یا نِ هَ ) (اِ. ) بالن ، نوعی ماهی بسیار بزرگ دریایی .

لغت نامه دهخدا

نهنگ . [ ن َ هََ ] (اِخ ) دهی است از دهستان باباجانی بخش ثلاث شهرستان کرمانشاهان . در 12 هزارگزی مشرق ده شیخ ، در منطقه ٔ کوهستانی گرمسیری واقع است و 150 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ زمکان ، محصولش جو و لبنیات و کتیرا و سقز و بلوط، شغل مردمش گله داری و جمعآوری کتیرا و سقز است . (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).


نهنگ. [ ن َ هََ ] ( اِ ) تمساح. ( برهان قاطع ) ( السامی ) ( دهار ) ( تحفه حکیم مؤمن ) ( نصاب ) ( منتهی الارب ). فرس البحر. اسب آبی. ( یادداشت مؤلف ). جانوری است معروف که در دریا در میان ماهیان بحری به منزله شیر است در صحرا و بیشه و بنابراین صاحب مؤیدالفضلا گفته که شیر آبی است و آن بسیار بزرگ می شود و طولش ده پانزده گز می گردد، گویند پشتش مانند پشت کشف است و هر چه از او خردتر بود ببلعدو در خاییدن چیزی فک اعلای او حرکت می کند نه اسفل ، بر خلاف دیگر جانوران ، و در رود نیل بسیار است. ( از انجمن آرا ). و گویند بیضه در کرانه آب و در زیر ریگ نهد . ( از برهان ). نهنگ ها نوعی از خزندگان آبی هستند دارای دندانهائی که درون حفره آرواره جا گرفته اند دل آنها چهار حفره دارد، گردش خون و دستگاه تنفس آنها کاملتر از دیگر خزندگان است. از اقسام این جانوران نهنگ افریقائی و گاویال را باید نام برد. نهنگ افریقائی دارای بدنی پوشیده از پولک های شاخی بزرگ است ، دهانی گشاد با دندانهای مخروطی تیز و دم پهن بسیار قوی دارد. بین انگشتان دست و پای پرده ای وجود دارد که عمل شناوری را آسان می کند. طول نهنگ افریقائی به پنج متر هم می رسد. این جانور دررودهای مناطق حاره زیست می کند. وی به کمک پرده های بین انگشتان و دم پهن و قوی خود با کمال مهارت شناوری می کند و از پستانداران و پرندگان تغذیه می نماید. پورداود نوشته اند «نهنگ همان جانوری است که در لاتینی کروکودیلوس و در عربی تمساح خوانند، نهنگ رود گنگ در هندوستان گاویال و نهنگ سرزمین های گرم آمریکا الیگاتور خوانده می شود و کروکودیل در زبانهای اروپائی نهنگ افریقائی است ». نهنگ را با وال [ = بال ] که در شعر فرخی با هم آمده نبایداشتباه کرد. ( از حاشیه برهان چ معین ) :
ز آن می که گر سرشکی زآن برچکد به نیل
صد سال مست باشد از بوی آن نهنگ.
رودکی.
به آتش درون بر مثال سکندر
به آب اندرون بر مثال نهنگا.
رودکی.
یشک نهنگ دارد دل را همی شخاید
ترسم که ناگوارد کایدون نه خرد خاید.
رودکی.
ز فرزند بر جان و تنت آزرنگ
تو از مهر او روز و شب چون نهنگ.
بوشکور.
تیر تو از کلات فرود آورد هزبر
تیغ تو از فرات برآرد نهنگ را.
دقیقی.
جهان را مخوان جز دلاور نهنگ
بخاید به دندان چو گیرد بچنگ.

نهنگ . [ ن َ هََ ] (اِ) تمساح . (برهان قاطع) (السامی ) (دهار) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ) (نصاب ) (منتهی الارب ). فرس البحر. اسب آبی . (یادداشت مؤلف ). جانوری است معروف که در دریا در میان ماهیان بحری به منزله ٔ شیر است در صحرا و بیشه و بنابراین صاحب مؤیدالفضلا گفته که شیر آبی است و آن بسیار بزرگ می شود و طولش ده پانزده گز می گردد، گویند پشتش مانند پشت کشف است و هر چه از او خردتر بود ببلعدو در خاییدن چیزی فک اعلای او حرکت می کند نه اسفل ، بر خلاف دیگر جانوران ، و در رود نیل بسیار است . (از انجمن آرا). و گویند بیضه در کرانه ٔ آب و در زیر ریگ نهد . (از برهان ). نهنگ ها نوعی از خزندگان آبی هستند دارای دندانهائی که درون حفره ٔ آرواره جا گرفته اند دل آنها چهار حفره دارد، گردش خون و دستگاه تنفس آنها کاملتر از دیگر خزندگان است . از اقسام این جانوران نهنگ افریقائی و گاویال را باید نام برد. نهنگ افریقائی دارای بدنی پوشیده از پولک های شاخی بزرگ است ، دهانی گشاد با دندانهای مخروطی تیز و دم پهن بسیار قوی دارد. بین انگشتان دست و پای پرده ای وجود دارد که عمل شناوری را آسان می کند. طول نهنگ افریقائی به پنج متر هم می رسد. این جانور دررودهای مناطق حاره زیست می کند. وی به کمک پرده های بین انگشتان و دم پهن و قوی خود با کمال مهارت شناوری می کند و از پستانداران و پرندگان تغذیه می نماید. پورداود نوشته اند «نهنگ همان جانوری است که در لاتینی کروکودیلوس و در عربی تمساح خوانند، نهنگ رود گنگ در هندوستان گاویال و نهنگ سرزمین های گرم آمریکا الیگاتور خوانده می شود و کروکودیل در زبانهای اروپائی نهنگ افریقائی است ». نهنگ را با وال [ = بال ] که در شعر فرخی با هم آمده نبایداشتباه کرد. (از حاشیه ٔ برهان چ معین ) :
ز آن می که گر سرشکی زآن برچکد به نیل
صد سال مست باشد از بوی آن نهنگ .

رودکی .


به آتش درون بر مثال سکندر
به آب اندرون بر مثال نهنگا.

رودکی .



یشک نهنگ دارد دل را همی شخاید
ترسم که ناگوارد کایدون نه خرد خاید.

رودکی .


ز فرزند بر جان و تنت آزرنگ
تو از مهر او روز و شب چون نهنگ .

بوشکور.


تیر تو از کلات فرود آورد هزبر
تیغ تو از فرات برآرد نهنگ را.

دقیقی .


جهان را مخوان جز دلاور نهنگ
بخاید به دندان چو گیرد بچنگ .

فردوسی .


ز خون یلان سیر شد روز جنگ
به دریا نهنگ و به خشکی پلنگ .

فردوسی .


ور ایدونکه ایدر بجنگ آمدی
به دریا به کام نهنگ آمدی .

فردوسی .


زیر ابر اندر آسمان خورشید
خیره همچون در آب تیره نهنگ .

فرخی .


با جهانگیر سنان تو به جان ایمن نیست
پوست زآن دارد چون جوشن خرپشته نهنگ .

فرخی .


نشیب هاش چو چنگالهای شیر درشت
فرازهاش چو پشت پلنگ ناهموار.

فرخی .


پیلان ترا رفتن باد است و تن کوه
دندان نهنگ و تن و اندیشه ٔ کندا.

عنصری .


بسپاریم دل بجستن جنگ
در دم اژدها و یشک نهنگ .

عنصری .


به یک خدنگ دژآهنگ جنگ داری تنگ
تو بر پلنگ شخ و بر نهنگ دریا بار.

عنصری .


اندررود نیل نهنگ است بسیار.

(حدود العالم ).


دشت را و بیشه را و کوه را و آب را
چون گوزن و چون پلنگ و چون شترمرغ و نهنگ .

منوچهری .


چون نهنگان اندر آب و چون پلنگان در جبال
چون کلنگان بر هوا و همچو طاووسان به کوی .

منوچهری .


به دریادر گهر جفت نهنگ است .

فخرالدین اسعد.


هیچ نترسی که ترا این نهنگ
ناگه یک روز کشد در دهان .

ناصرخسرو.


نهنگی بدخوی است این زو حذر کن
که بس پرخشم و بیرحم است و ناهار.

ناصرخسرو.


این دهر نهنگی است فروخواهدخوردنْت
فتنه چه شدی خیره بر این صورت نیکوش ؟

ناصرخسرو.


دریا هرگز نبود بی نهنگ .

مسعودسعد.


مستغرق نعیم وی اند اهل هوش و هنگ
از غم نجات یافته چون یونس از نهنگ .

سوزنی .


بر کشتی عمر تکیه کم کن
کاین بحر نشیمن نهنگ است .

انوری .


آنکه سهمش در انتقام حسود
ناف آهو کند چو کام نهنگ .

انوری .


از شغب هر پلنگ شیر قضا بست دم
وز فزع هر نهنگ حوت فلک ریخت ناب .

خاقانی .


کرانه داشتم از بهر فتنه چون کف آب
نهنگ عشق توام در میانه بازآورد.

خاقانی .


ماهی چرخ بفکند دندان
از نهنگ زبان ور تیغش .

خاقانی .


عاقلان گفته اندکه پادشاهان چون نهنگ دندان در شکم دارند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 101).
نهنگ آن به که با دریا ستیزد
ز آب خرد ماهی خردخیزد.

نظامی .


دشمن تست این صدف مشک رنگ
دیده پر از گوهر و دل پر نهنگ .

نظامی .


اندازد در دل نهنگم
تا بازرهد جهان ز ننگم .

نظامی .


غواص اگر اندیشه کند کام نهنگ
هرگز نکند دُر گرانمایه به چنگ .

سعدی .


سعدی مبر اندیشه که در کام نهنگان
چون در نظر دوست نشینی همه کام است .

سعدی .


نهنگی شو که با دریا کند زور
کند زیر و زبر دریا به یک شور.

امیرخسرو.


مکن باور که هرگز تر کند کام
ز آب جو نهنگ لجه آشام .

وحشی .


|| کنایه از تیغ و قلم باشد. (برهان قاطع). رجوع به سطور ذیل شود:
- نهنگ زیر خفتان ؛ کنایه از شمشیر آبدار است . (از برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا).
- نهنگ سبز ؛کنایه از تیغ و شمشیر هندی است . (برهان قاطع) (آنندراج ).
- نهنگ سیاه ؛ کنایه از تیغ وشمشیر آبدار است . (برهان قاطع) (آنندراج ) نهنگ زیرخفتان . (انجمن آرا) :
چو دارای روم آن سپه را بدید
نهنگ سیاه از میان برکشید.

نظامی (از انجمن آرا).


- نهنگ فلک ؛ کنایه از برج سرطان است . (از رشیدی ) (برهان قاطع) (انجمن آرا).
- || کنایه از برج حوت است . (از برهان ) (از انجمن آرا).
- نهنگ نبرد ؛ کنایه از جنگاور جان اوبار که به خصم امان ندهد :
چو هومان و کلباد و فرشیدورد
چو رویین پیران نهنگ نبرد.

فردوسی .


- نهنگ نیام ؛ کنایه از شمشیر در غلاف است . (از برهان ) (از آنندراج ).
- نهنگ نیلگون ؛ تیغ. (از آنندراج ). کنایه از شمشیر است .
- نهنگ هندو، نهنگ هندی ؛ کنایه از شمشیر است .

فرهنگ عمید

۱. (زیست شناسی ) = تمساح
۲. (زیست شناسی ) = بالن
۳. [قدیمی، مجاز] مبارز.

دانشنامه عمومی

نَهَنگ ها جانورانی جفت دار از پستانداران دریایی اند که کاملاً به بوم سازگان آبی تعلق دارند و از پراکندگی بالایی برخوردارند. نهنگ ها به صورت غیررسمی در زیرگروه آب بازسانان قرار می گیرند. نهنگ، دلفین و گرازماهی در گروه جفت سم سانان قرار دارند. نزدیک ترین پستاندار زنده به خانوادهٔ این جانوران، اسب آبی است که نزدیک به ۴۰ میلیون سال پیش از آن ها جدا شده. نهنگ ها دارای دو راستهٔ اصلی اند، نهنگان بی دندان و نهنگان دندان دار؛ گمان آن می رود که این دو گروه در ۳۴ میلیون سال پیش از یکدیگر جدا شده باشند. نهنگ ها هشت تیره دارند که در حال حاضر زنده است این تیره ها عبارتند از: بزرگ باله ایان، نهنگ شکار، نهنگ ددان، تک دندانان، شاه نهنگیان، نهنگ منقاریان، نهنگ خاکستری و کوچک عنبریان.
نهنگ ها به رنگ سبزاند.
A=جفت سم سانان
C=آب بازنشخوارکنندگان
W=نهنگ اسب آبی ریختان
نهنگ ها جانوران اقیانوس اند آن ها در دریا غذا می خورند، جفت گیری می کنند، بچه به دنیا می آورند و بزرگ می شوند؛ زندگی آن ها چنان به محیط دریا گره خورده که در خشکی زنده نمی مانند. بزرگی یک نهنگ می تواند از ۲٫۶ متر و ۱۳۵ کیلوگرم (نهنگ عنبر کوتوله) تا ۲۹٫۹ متر و ۱۹۰ هزار کیلوگرم (نهنگ آبی) تغییر کند. نهنگ آبی بزرگترین موجودی است که تاکنون در زمین زندگی کرده است و نهنگ عنبر بزرگترین موجود شکارچی دندان دار در زمین است. برخی گونه های نهنگ دارای دودیسی جنسی اند یعنی جنس ماده از جنس نر بزرگتر است. نهنگ های بی دندان شمار زیادی والانه دارند که یک ساختار شانه مانند دارد و با عبور آب از میان آن کریل ها و پلانکتون ها به دام می افتند و نهنگ آن ها را می خورد. سر نهنگ می تواند تا ۴۰ درصد از وزن نهنگ آب وارد بدن کند. اما نهنگ های دندان دار، دندان هایی مخروطی دارند که برای گرفتن ماهی یا ماهی مرکب طراحی شده است. نهنگ های بی دندان توان بویایی بسیار قوی دارند درحالی که نهنگ های دندان دار توان شنوایی بسیار خوبی دارند، شنوایی آن ها هم برای خشکی و هم برای آب بسیار کارامد است. این نهنگ ها حتی اگر نابینا باشند هم می توانند با حس شنوایی خود زنده بمانند. برخی گونه ها مانند نهنگ عنبر برای شیرجه در عمق های زیاد و شکار بهینه شده اند.
نهنگ ها برای تنفس پیوسته باید به سطح آب بیایند با وجود این می توانند برای مدت طولانی زیر آب باقی بمانند برای نمونه نهنگ عنبر می تواند تا ۹۰ دقیقه پیوسته زیر آب باشد. نهنگ ها برای دم و بازدم از سوراخ های تنفسی که در سرشان قرار دارد بهره می برند. نهنگ ها خونگرم اند و لایه ای از چربی در زیر پوستشان قرار دارد. یک نهنگ می تواند تا ۲۰ گره شنا کند اما آن ها به اندازهٔ خوک های دریایی در دریا چابک نیستند. نهنگ ها با اینکه خونگرمند اما بیشتر دوست دارند در آب های خنک شمال و جنوب کرهٔ زمین زندگی کنند و تنها برای به دنیا آوردن بچه به سمت استوا کوچ می کنند. نهنگ گوژپشت و نهنگ آبی می توانند هزاران کیلومتر را بدون غذا خوردن شنا کنند. یک نهنگ نر هر ساله با چندین ماده جفت گیری می کند اما نهنگ های ماده هر دو یا سه سال یک بار جفت گیری می کنند. بچه نهنگ ها معمولاً در بهار یا تابستان به دنیا می آیند و نهنگ ماده کل مسئولیت بزرگ کردن نوزاد را برعهده می گیرد. برخی نهنگ های مادر نوزاد خود را یک تا دو سال شیر می دهند.
به دلیل محصولاتی که از نهنگ ها بدست می آید این جانور مرتب شکار می شود و در مواردی در خطر می افتد برای نمونه نهنگ شکار اطلس شمالی با جمعیتی کمتر از ۴۵۰ مورد نزدیک به انقراض است و نهنگ خاکستری اقیانوس آرام شمالی به عنوان گونه در معرض انقراض از سوی اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت اعلام شده است. علاوه بر شکار، نهنگ ها در برابر خطرات دیگری همچون آلودگی های دریایی هم قرار دارند. گوشت، چربی، صفحه شانه ای نهنگ ها به صورت سنتی از سوی ساکنان مناطق قطب مورد استفاده قرار می گیرد. در مقابل در برخی مناطق مانند ویتنام و غنا به نهنگ ها توجه بیشتری می شود و حتی برای آن ها مراسم خاکسپاری می گیرند. پرورش نهنگ و تولید مثل آن ها از سوی انسان معمولاً با موفقیت همراه نیست و در بسیاری موارد نهنگ به دست آمده می میرد.
نهنگ (فیلم ۲۰۱۱). نهنگ (انگلیسی: The Whale) یک فیلم مستند است که در سال ۲۰۱۱ منتشر شد.
۹ سپتامبر ۲۰۱۱ (۲۰۱۱-09-۰۹) (ایالات متحده)

دانشنامه آزاد فارسی

نَهَنگ (whale)
نَهَنگ
نَهَنگ
نَهَنگ
(یا: وال، بالن) هر یک از پستانداران دریایی، از راستۀ آب بازان. یگانه پستانداری است که برای زندگی کامل در آب سازش یافته است. اندام حرکتی جلویی تبدیل به باله شده است و اندام های خارجی اثری مشخص و خارجی ندارند. وال ها دارای یک بالۀ دمی افقی اند. هنگامی که برای تفنن به سطح می آیند، هوای گرم حاصل از بازدم شان متراکم می شود و تشکیل فواره ای می دهد که از سوراخ های تنفسی آن ها، که منافذ بینی منفرد یا زوجی در بالای سر جانور است، بیرون می جهد. نهنگ ها باهوش اند و دارای سیستم ارتباطاتی پیچیده ای اند که با نام آواهای نهنگ ها شناخته می شود. نهنگ ها در همۀ دریاهای جهان یافت می شوند. راستۀ نهنگ ها به دو گروه تقسیم می شود: نهنگ های دندان دار (اُدونتوستی)، و نهنگ های بالن دار (میستی ستی). نهنگ های دندان دار شکارچی اند و از ماهی ها و اسکوئیدها تغذیه می کنند. این نهنگ ها شامل دولفین ها، و نهنگ های دندان دار، و نیز نمونه های بزرگی نظیر نهنگ اسپرم ا ست. بزرگ ترین نهنگ ها نهنگ های بالون دارند که صفحاتی دهانی دارند. این صفحات از غشاء مخاطی دهان، که بالون یا استخوان نهنگ نام دارد، تغییر شکل یافته اند. این نهنگ ها غذاشان را، که بیشتر پلانکتونهای میکروسکوپی است، از آب تصفیه می کنند. نهنگ های بالن دار شامل نهنگ های باله پشتی، نهنگ های درشت استخوان، و نهنگ آبی است. نهنگ آبی بزرگ ترین جانوری است که تاکنون یافت شده است. طول آن به ۳۰ متر می رسد. نهنگ ها صدها سال شکار شده اند (← نهنگ،_شکار) و امروز در معرض انقراض اند. در ۱۹۹۶، از یازده گونه نهنگ بزرگ، هفت گونه در لیست جانوران در معرض خطر یا آسیب پذیر قرار گرفت. در ۱۹۹۴، نمایش نهنگ ها جایگزین صید نهنگ شد و در کل ۱۲۱میلیون دلار سودآوری داشت. پوست نهنگ بی مو است. در زیر پوست لایه ای ضخیم از چربی نهنگ، که نوعی بافت چربی است، وجود دارد. حرکت نهنگ با دم و بالۀ دمی صورت می گیرد. نهنگ ها معمولاً در هربار زایمان یک نوزاد به دنیا می آورند. نوزادان پس از دورۀ حاملگی ده تا دوازده ماهه زنده متولد می شوند. بیشتر نهنگ ها بی دفاع اند و به صورت گروهی شنا می کنند. معروف است نهنگ ها رهبری گیج شده را دنبال می کنند که آن ها را به ساحل می راند و در ساحل بر اثر خفگی می میرند؛ در این حالت وزن آن ها سبب فشردن شش هایشان می شوند.
تنوعات گونه ای. نهنگ های دندان دار شامل ۶۶ گونه اند که بزرگ ترین آن ها نهنگ اسپرم Physeter catodon است. این جانور ماده ای موم مانند، با نام موم کافوری، دارد که برای غواصی از آن استفاده می کند. هوای سردِ سوراخ های تنفسی موم کافوری را سرد، و متراکم می کند، در نتیجه نهنگ به غواصی می پردازد. وقتی نهنگ به سطح می آید، خون به سمت موم کافوری هدایت می شود، درنتیجه این ماده گرم می شود و تراکم آن کاهش می یابد. نهنگ قاتل عضو بزرگی از خانوادۀ دلفین (دلفین دا) است و اغلب در اقیانوس نماها نمایش داده می شود. نهنگ قاتل در حیات وحش هشت تا پانزده صدای مخصوص، و هر عضو خانواده لهجه ای مخصوص به خود دارد. نهنگ های قاتل اولین پستاندارانی اند که مشخص شده است مانند انسان لهجه دارند. نهنگ های بالون دار ده گونه دارند که در سه خانوادۀ نهنگ شیاردار، نهنگ های بزرگ و نهنگ های خاکستری قرار دارد. نهنگ خاکستری یا شیاردار معمولی Balaenoptera physalas به رنگ خاکستری است و زیاد بزرگ نیست. وال های بزرگِ خانوادۀ بالانیدا دارای بدنی ضخیم و سری بزرگ اند. این نهنگ ها مورد توجه شکارچیان نهنگ اند، زیرا به آرامی شنا می کنند و به دام اندازی آن ها نسبتاً ساده تر است. نهنگ بزرگ شمالی در معرض انقراض است. در ۱۹۹۹، این نهنگ کمتر از ۳۲۵ بازمانده داشت. نهنگ آبی Sibaldus musculus یکی از نهنگ های باله پشتی است. طول آن به ۳۱ متر، و وزنش به ۱۰۰ تن می رسد. این نهنگ بزرگ ترین جانور روی زمین است و از پلانکتون هایی تغذیه می کند که آن ها را با صفحات استخوان نهنگ تصفیه می کند. نهنگ بینی بطری به ندرت در آب های بریتانیا یافت می شود. نهنگ سفید بیشتر در نواحی دور از ساحل لابرادور و کانادا یافت می شود. درگذشته، مهم ترین نهنگ های دراز استخوان یا بزرگ، نهنگ گرین لند Balaena mysticetus و نهنگ بیس کاین Eubalaena glacialis بودند. نهنگ های منقاردار هجده گونه دارند و در همۀ اقیانوس ها یافت می شوند. این نهنگ ها اندازه ای متوسط دارند و کمتر شناخته شده اند. پوزۀ باریک آن ها شبیه پوزۀ دولفین است. در ۱۹۹۶، گونۀ جدیدی از نهنگ منقاردار در آب های شیلی کشف شد. نهنگ سرخربزه ای Peponocephala electra مانند دیگر نهنگ های منقاردار، نهنگی عمق زی است و از اسکوئیدها تغدیه می کند. بنا به برآورد طول آن ۵ متر، و وزنش حدود ۲ تن است. راستۀ سوم، آرکائوستی، فقط به شکل فسیل مشاهده شده است. در ۱۹۹۳، دیرینه شناسان ایالات متحد امریکا و پاکستان گونه ای فسیل نهنگ پادار کشف کردند و آن را Ambulocetus نامیدند. این نهنگ ۵ میلیون سال قدمت دارد و به اندازۀ یک شیر دریایی نر است. این نهنگ قادر بود روی زمین راه برود، اما بیشتر وقتش را در دریا سپری می کرد.
تغذیه. نهنگ گوژپشت Megaptera novaeangliae کریلها را به دام می اندازد. نهنگ آن ها را در حباب هایی، که به منظور متراکم کردن شان در ناحیه ای مرکزی و کوچک می سازد، محاصره می کند، سپس آن ها را می خورد. نهنگ اسپرم بیشتر از اسکوئید تغذیه می کند. این جانور تا عمق ۱۰۰۰ متری غواصی می کند. گزارش شده است که این نهنگ در غواصی هایش به عمق ۳هزار متری نیز فرورفته است. زمان غواصی ممکن است یک ساعت طول بکشد، اما معمولاً حدود ده دقیقه است. چگونگی به دام اندازی اسکوئیدها، به صورت کامل، شناخته نشده است، اگرچه اسکوئیدها غالباً نشانه هایی از مکش روی سر نهنگ اسپرم بر جای می گذارند. در ایران، از این راستۀ جانوری، دو زیرراسته، یکی نهنگ های بالون دار و دیگری نهنگ های دندان دار، رده بندی شده اند. در آب های خلیج فارس و دریای عمان، نهنگ گرمسیری Balaenoptera edeni، نهنگ آبی Balaenoptera museulus، نهنگ خاکستری Balaenoptera physalus، و نهنگ گوژپشت Megaptera novaeanyliae جزو نهنگ های بالن دار، از خانوادۀ نهنگ های شکیل شناسایی شده اند.

نهنگ (اخترشناسی). نهنگ ( اخترشناسی)
رجوع شود به:قیطس

نقل قول ها

نهنگ بزرگترین پستاندار آبزی روی زمین است.
• «به یک خدنگ دژآهنگ جنگ داری تنگ// تو بر پلنگ شخ و بر نهنگ دریابار»• عنصری بلخی• «ز آب خُرد، ماهی خُرد خیزد// نهنگ آن به که با دریا ستیزد»• سعدی• «یکی گرگ در وی بساننهنگ // بدرد دل شیر و چرم پلنگ»• فردوسی• «باده به گوش ماهیی بیش مده که در جهان // هیچ نهنگ بحرکش نیست سزای صبحدم..»• خاقانی• «ز شاهین و از باز و پران عقاب// ز شیر و پلنگ و نهنگ اندر آب// همه برگزیدند فرمان اوی// چو خورشید، روشن شدی جان اوی»

گویش اصفهانی

تکیه ای: --------
طاری: --------
طامه ای: --------
طرقی: --------
کشه ای: --------
نطنزی: ---------


گویش مازنی

/nehang/ از اسامی سگ - نهنگ

۱از اسامی سگ ۲نهنگ


واژه نامه بختیاریکا

( نِهنگ ) نزدیک

جدول کلمات

وال

پیشنهاد کاربران

نهنگ:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " نهنگ" می نویسد : ( ( نهنگ در دری کهن در معنی تمساح بکار می رفته است. و نام جانداری که امروز نهنگ خوانده می شود ، وال یا بال بوده است . ) )
( ( نه زو زنده بینم ، نه مرده نشان ؛
به دست ِنهنگان ِمردمکُشان ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 221. )


نِهِنْگْ : در گویش بختیاری به معنی نزدیک است

نهنگ ( WHALE ) : [ اصطلاح ارز دیجیتال]این واژه در میان قماربازان کاربرد داشته است. نهنگ ها معامله گران سرمایه داری هستند که روی آینده یک ارز دیجیتال خوش بین و مبالغ سنگینی روی آن ها سرمایه گذاری می کنند. به آن ها نهنگ های گاوی ( صعودی ) نیز می گویند.

در گویش زبان بختیاری معنی ( نِهِنگ ) یعنی= نزدیک

نِهِنگ در گویش لری به معنی نزدیک است

بالن . . . . وال . . .


کلمات دیگر: