کلمه جو
صفحه اصلی

فرودگاه

فارسی به انگلیسی

aerodrome, air terminal, airport

aerodrome


فارسی به عربی

مطار

مترادف و متضاد

airport (اسم)
فرودگاه هواپیما، فرودگاه

airfield (اسم)
فرودگاه هواپیما، فرودگاه

airdrome (اسم)
فرودگاه

taxiway (اسم)
فرودگاه، جاده یا راه تاکسی رو

landing field (اسم)
فرودگاه

فرهنگ فارسی

محل پایین آمدنمیدان وسیع برای فرود آمدن هواپیماهاکه دارای باندو آشیانه ودستگاههای دیگراست
( اسم ) ۱ - محل فرود آمدن منزل ۲ - میدانی که مخصوص فرود آمدن و اقامت موقت و پرواز هواپیماست .

فرهنگ معین

(فُ ) (اِمر. ) ۱ - محل فرود آمدن . ۲ - محوطة مخصوص نشستن هواپیما.

لغت نامه دهخدا

فرودگاه. [ ف ُ ] ( اِ مرکب ) منزل. ( یادداشت بخط مؤلف ). محل فرودآمدن. ( آنندراج ). || لشکرگاه و معسکر. ( ناظم الاطباء ). || نشیمنگاه هواپیما. مهبط. ( یادداشت بخط مؤلف ). جایی که هواپیماها در آن فرودآیند و مسافران خود را سوار یا پیاده کنند. مَطار. رجوع به فرودآمدنگاه شود.

فرهنگ عمید

۱. جای فرود آمدن، محل پایین آمدن.
۲. میدان وسیع دارای باند آشیانه، و دستگاه های دیگر برای فرود آمدن یا پرواز کردن هواپیما.

دانشنامه عمومی

فُرودگاه، یا به فارسی افغانستان میدان هوایی، محلی است که برای نشست و برخاست هواپیماها ساخته شده است. فرودگاه ها به طور معمول دارای امکاناتی برای سوخت گیری و نگهداری و تعمیر هواپیما و و نیز دارای برج کنترل و مراقبت پرواز می باشند. محل فرود از اجزای اصلی فرودگاه است که یک مکان قابل دسترسی هوایی با آسمان باز برای باند فرود می باشد تا هواپیما بتواند پرواز را آغاز کند یا هلی پد به علاوه تأسیسات مرتبطی همچون برج مراقبت، هنگرُ یا آشیانه و ترمینال می باشد. فرودگاه های بزرگ دارای مرکز کنترل ترافیک هوایی و تالار مسافران، آپرون، تاکسی وی و مرکز امداد اضطراری می باشند. در حالیکه فرودگاه های کوچک ممکن است از باندهای پروازی کوچک (یک تا دو کیلومتر) خاکی یا شنی ساخته شده باشند، فرودگاه های بزرگی که برای پروازهای بین المللی مورد استفاده قرار می گیرند معمولاً دارای باندهای آسفالتی و بلندی هستند که طول آن ها به چند کیلومتر می رسد. فرودگاه های کوچک و فرودگاه های بزرگ می توانند مجهز به برج کنترل ترافیک باشند یا در صورت لزوم فاقد آن باشند، این امر بستگی به حجم ترافیک منطقه و همچنین سرمایه گذاری انجام شده در آن فرودگاه دارد، هر چند در اکثر فرودگاه های بین المللی واحد مراقبت پرواز در محل فرودگاه مستقر است.
امکانات مسافرتی فرودگاه
معمولاً فرودگاهی با هلی پد و بدون باند فرود هلی پورت نامیده می شوند. فرودگاه های مخصوص هواپیماهای دریانشین معمولاً پایگاه هواپیماهای دریایی نامیده می شوند که دارای مسیر آب آزاد کافی برای فرود و برخاست هواپیما و لنگرگاهی برای بستن هواپیما می باشند.
در فرودگاه های بین المللی تأسیسات کنترل گذرنامه و گمرک نیز تعبیه می شوند.
فرودگاه به معنی جای نشستن و برخاستن هواپیماها یا هر هواگرد دیگری است. میدان هوایی، واژه رایج فارسی افغانستان برای فرودگاه است. در فارسی تاجیکی رایج در تاجیکستان به فرودگاه، خیزگه (یعنی جای برخاستن هواپیما) می گویند اما به تازگی اصطلاحات زبان فارسی ایران (مانند هواپیما و فرودگاه) در تاجیکستان رایج شده است.

دانشنامه آزاد فارسی

فرودگاه (airport)
فرودگاه اینچئون، کره جنوبی، یکی از بزرگ ترین فرودگاه ها در آسیا
فرودگاه اینچئون، کره جنوبی، یکی از بزرگ ترین فرودگاه ها در آسیا
فرودگاه اینچئون، کره جنوبی، یکی از بزرگ ترین فرودگاه ها در آسیا
محل برخاستن و فرود هواپیماها، با امکانات بارگیری و تخلیه مسافر و بار از آن ها. فرودگاه های تجاری معمولاً دارای ساختمان مخصوص پایانه، باندهای بتونی یا آسفالته و تجهیزاتی دقیق، مثل رادار، برای هدایت و تعیین موقعیت هواپیماهایند. برای هواپیماهای عمودرو نیز فرودگاه های خاصی وجود دارد. عوامل زیر در انتخاب محل فرودگاه اهمیت دارد: (۱) دسترسی آسان از طریق بزرگراه یا راه آهن؛ (۲) نزدیکی به مناطق شهری برای تأمین نیازهای محلی؛ (۳) زمین مسطح؛ (۴) آب و هوای مناسب.

پیشنهاد کاربران

مطار، میدان هوایی هردو حاکی از جنبهٔ مثبت جایی در صنعت هوانوردی است که به پرواز اشاره دارد اما متاسفانه واژهٔ فارسیِ معادلِ آن ها به �فرود�آمدن توجه کرده که تنها بخش منفی ترِ داستان است. صعود، پرواز، نگهداری، مراقبت، پذیرش مسافر، سفر. . . ده ها و شاید صدها کار مثبت در این محل انجام می شود و واژهٔ فارسی �فرودگاه� تنها به �فرود� اشاره می کند. بیایید واژه پیشنهاد کنیم تا خود ما جای خالیِ فرهنگستانِ نامعتبرِ فعلی را پر کنیم. پیشنهاد بنده: فعلا کاربرد واژهٔ فارسی دری �میدان هوایی� و فکرکردن به واژه هایی مثل �هواکده�، �هواپیماکده�، �هواسفرگاه�، �هواپرجا�، . . . از لبخند مثبت شما سپاسگزارم.

آسمان روان


کلمات دیگر: