کلمه جو
صفحه اصلی

فیبر


برابر پارسی : بافت

فارسی به انگلیسی

fiber, fiberboard, hardboard, staple, fibre(-board)

fiberboard, hardboard


fiber, fibre


fiberboard, hardboard, staple


فارسی به عربی

لیف

مترادف و متضاد

fiber (اسم)
تار، رشته، لیف، بافت، نخ، فیبر

fibre (اسم)
لیف، بافت، نخ، فیبر

فرهنگ فارسی

نسجویک قسم مقوای ضخیم که درنجاری بجای تخته نازک بکارمیرودوازچوبهای جنگلی ساخته میشود
۱ - نسج لیف ۲ - قسمی مقوای ضخیم به جای تخته نازک در کارهای نجاری بکار برند

نوعی تخته‌ی مصنوعی و نازک



جملات نمونه

فیبر شیشه، فایبرگلاس

fiberglass


فیبر نوری

fiber optics, fiber-optic


الیاف مصنوعی

synthetic fiber


فرهنگ معین

[ فر. ] (اِ. ) ۱ - نوعی مقوای ضخیم که به جای تختة نازک در کارهای نجاری به کار رود. ۲ - نسج ، الیاف (فره ).

لغت نامه دهخدا

فیبر. ( فرانسوی ، اِ ) نسج. لیف. || قسمی مقوای ضخیم که بجای تخته نازک در کارهای نجاری به کار برند. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ عمید

۱. نوعی تختۀ نازک متشکل از خاک اره و ضایعات چوبی که در نجاری به کار می رود.
۲. الیافی که در صنعت به کار می رود، لیف.
۳. (زیست شناسی ) مواد سلولزی موجود در مواد غذایی که هضم نمی شوند ولی حرکات اندام گوارشی را تنظیم می کنند.

دانشنامه عمومی

فیبر ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
فیبر یا الیاف
فیبر غذایی
فیبر نوری
فیبر (علوم رایانه)
گوگل فایبر

پیشنهاد کاربران

فیبر در چوب بُری / دَرود گَری / نجاری
فِشُرده ، چوب فِشاراک


کلمات دیگر: