مترادف طلاب : طلبه ها، طالبان، خواهندگان، خواستاران
برابر پارسی : خواهندگان، دین آموزان، هاوَشتان
(طِ) [ ع . ] (مص م .) خواستن حق خود را از کسی ، مطالبه ، باز جست کردن .
(طُ لّ) [ ع . ] (اِ.) جِ طالب . 1 - خواهندگان . 2 - محصلان علوم قدیمه .
طلاب . [ طَل ْ لا ] (ع ص ) بسیار جوینده . بسیار خواهنده . ج ، طلابون . || (اِخ ) نام مردی است . (منتهی الارب ).
طلاب . [ طِ ] (ع مص ) مطالبه . خواستن حق خود را از کسی . بازجست کردن . (منتهی الارب ). درخواستن چیزی .
طلاب . [ طُل ْ لا ] (ع ص ، اِ) ج ِ طالب . (منتهی الارب ).
طالب#NAME?
خواهندگان، دین آموزان، هاوشتان