کلمه جو
صفحه اصلی

نمایشنامه

فارسی به انگلیسی

play, play(- book), script, drama

drama, play-book


play, script


فارسی به عربی

مسرحیة

مترادف و متضاد

play (اسم)
بازی، تفریح، نمایش، ورزش، نمایشنامه، نواخت، لهو، نواختن ساز و غیره، سرگرمی مخصوص

drama (اسم)
نمایش، درام، نمایشنامه، تاتر

فرهنگ فارسی

( اسم ) نوشته ای که برای بازی کردن در تماشاخانه تحریر شود . هنرپیشگان از روی آن سخن گویند و حرکات خود را طبق آن نوشته تنظیم کنند و آن انواع دارد پیس . یا نمایشنامه سینما. سناریو .

اثری ادبی که برای نمایش بر روی صحنه می‌نویسند


فرهنگ معین

(نَ یِ مِ ) (اِمر. ) نوشته ای که برای بازی کردن در تماشاخانه تحریر شود، پیس .

لغت نامه دهخدا

نمایشنامه. [ ن ُ /ن ِ / ن َ ی ِ م َ / م ِ ] ( اِ مرکب ) پیس تآتر. ( یادداشت مؤلف ). نوشته ای که برای بازی کردن در تماشاخانه تحریر شود و هنرپیشگان از روی آن سخن گویند و حرکات خود را برطبق آن نوشته تنظیم کنند و آن انواع دارد. پیس . ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ عمید

نوشته ای که در آن داستانی برای بازی کردن در تئاتر تنظیم شده باشد و هنرپیشگان از روی آن نوشته حرف بزنند و نقش خود را بازی کنند، پیِس.

دانشنامه عمومی

نمایشنامه، پی یس (به فرانسوی: pièce de théâtre) یا تئاترنوشت به متن قابل اجرا در تئاتر (نمایش) گفته می شود. نمایشنامه معمولاً در قالب گفتگو بین شخصیت ها نوشته می شود. به نویسندهٔ این متن نمایشنامه نویس می گویند.
1997 -The Playwright's Process- By McLaughlin Barry, McLaughlin Buzz- Publisher: Backstage Books- U.S.A
https://www.gisoom.com/book
http://opac.nlai.ir/opac-prod/search/briefListSearch.do?command=FULL_VIEW&id=3228094&pageStatus=0&sortKeyValue1=sortkey_title&sortKeyValue2=sortkey_author
https://www.adinehbook.com/gp/product/9640498076
دهقانی، بابک، نگاهی به مبانی نمایشنامه نویسی و تحلیل نمایشنامه، ۱۳۹۳، ناشر مؤلف، شابک ۹۷۸۹۶۴۰۴۹۸۰۷۱.
مکان و زمان رخ دادن حوادث و نیز توضیح دربارهٔ صحنه قبل از نوشتن متن نمایش اهمیت دارند. در نمایشنامه حالات چهره بازیگر نیز ذکر می شود. هر پرده از نمایش شامل بخش های مختلفی ست که ساختار نمایشنامه را تشکیل می دهند.
در جدول زیر کتاب هایی که دربارهٔ نمایشنامه نویسی به زبان فارسی منتشر شده اند فهرست شده است:

نمایش نامه (به انگلیسی: play or stageplay)، پی یس (به فرانسوی: pièce de théâtre) به متن قابل اجرا در تئاتر (نمایش) گفته می شود. نمایشنامه معمولاً در قالب گفتگو بین شخصیت ها نوشته می شود. به نویسندهٔ این متن نمایش نامه نویس می گویند.
مکان و زمان رخ دادن حوادث و نیز توضیح دربارهٔ صحنه قبل از نوشتن متن نمایش اهمیت دارند. در نمایشنامه حالات چهره بازیگر نیز ذکر می شود. هر پرده از نمایش شامل بخش های مختلفی ست که ساختار نمایش نامه را تشکیل می دهند.

دانشنامه آزاد فارسی

نمایش نامه (drama)
(یا: درام) گونه ای اثر مکتوب. نمایش نامه تئاتری به قصد اجرا توسط بازیگران برای تماشاچیان نوشته می شود. نمایش نامه منظوم و نمایش نامه منثور را نیز می توان (گاه حتی در اثری واحد) به اجرا درآورد، اما گاهی نمایش نامه فقط برای خواندن نوشته می شود نه برای اجرا. این اصطلاح کلاً، به همۀ نمایش های مربوط به دورۀ سبک های گوناگون، مثل نمایش نامۀ یونانی یا نمایش نامۀ دوران بازگشت، و نیز مجموعه آثار یک نمایش نامه نویس، که برای اجرا نوشته شده است، به کار می رود. نمایش نامه از این نظر از دیگر متون ادبی متمایز است که اثری نمایشی است و امکان قرائت های نامحدود از آن وجود دارد و علاوه بر نویسنده عوامل دیگری نظیر کارگردان، طرّاح، بازیگران، و کارکنان فنی نیز در شکل گیری آن مؤثرند. (← تئاتر؛ کُمدی؛ تراژدی؛ میم؛ پانتومیم). این گونۀ هنری در ایران از قرن ۱۰ق با نمایش نامه های مذهبی سنتی مانند تعزیه، که منظوم بود و متن نوشته شده داشت، و نمایش های طنز مانند بقال بازی، نمایش روحوضی و سیاه بازی رواج یافت. به جز تعزیه، نمایش های دیگر متن دست نویس نداشتند و بازیگران الگوهای استانداردی را دنبال می کردند. نمایش نامه نویسی مدرن ایران از قرن ۱۳ق با آشنایی افراد تحصیل کرده با تئاتر غرب آغاز شد. حاصل این آشنایی ترجمۀ بسیاری از آثار ادبی غرب بود که در حضور افراد خاندان سلطنتی به نمایش درمی آمد. از نخستین آثاری که به فارسی برگردانده شد، گزارش مردم گریز اثر مولیر بود که میرزا حبیب اصفهانی آن را ترجمه کرد.

فرهنگستان زبان و ادب

{play , drama , theatre} [هنرهای نمایشی] اثری ادبی که برای نمایش بر روی صحنه می نویسند

پیشنهاد کاربران

Pies

پیس

سناریو

Screenplay

پیس، سناریو

نمایشنامه : به معنی سناریو ، نقش بازی کردن ، بازی کردن ، چیزی یا نوشته ای که از قبل اماده می شود تا اجرا شود.
***
مثال : ما نمایشنامه فلان را با دوستانم اجرا کردم .



کلمات دیگر: