تئاتر (theater)
تئاتر
تئاتر
تئاتر
تئاتر
تئاتر
از قدیمی ترین و پرطرفدارترین فرم های بازی که در آن بازیگران در برابر تماشاگران بر روی صحنه یا در مکانی که برای اجرا طراحی شده است، به اجرای زنده می پردازند. به فضای دائمی یا موقتی که برای اجرا در نظر گرفته شده باشد نیز تئاتر می گویند. پیتر بروک۱ کارگردان برجستۀ تئاتر گفته است که برای این که نمایشی به اجرا درآید، بازیگر از یک فضای خالی عبور می کند. در این فضای خالی که صحنه نام دارد، بازیگران در داستانی راجع به جنبه هایی از تجربیات بشری، به اجرای نمایش می پردازند. بازیگر، تماشاچی و صحنه، سه اصل تئاترند. اصل چهارم، اجرا یا کار خلاقانۀ بازیگران در تولید است. اجرا، اغلب یک نمایش اعم از تراژدی۲، کمدی یا نمایش موزیکال۳ است. اجراهای تئاتری عبارت اند از وودویل۴، نمایش های عروسکی۵، میم۶ و دیگر فرم های نمایش. مردم شناسان و تاریخ نگاران تئاتر، ریشۀ تئاتر را در اسطوره و مناسک و آیین یافت شده در رقص و نیز اجراهای میم توسط رقصندگان نقابدار می دانند که هنگام مراسم حاصل خیزی و دیگر آیین هایی که نشان دهندۀ گذرهای مهم زندگی اند، آن را اجرا می کنند. جوامع اولیه که زندگی، مرگ و حیات دوباره را به نمایش درآوردند، با رفاه اقوام روستایی ارتباط داشتند. تقلید، لباس، نقاب، آرایش، حرکات، رقص، موسیقی و پانتومیم برخی از اجزاء تئاتری در مراسم نخستین است. در زمان هایی نامعلوم، این مراسم و مناسک در جشن های نمایشی رسمیت پیدا کرد و در غرب از یونان و در شرق از هند جریان یافت.عناصر تئاتر. بخش اصلی تجربۀ تئاتر، عمل دیدن و دیده شدن است. در حقیقت کلمه تئاتر از لغت یونانی تئاترون به معنی محل دیدن می آید. در طول تاریخ فرهنگ های جهان، بازیگران از مکان های گوناگونی برای تئاتر استفاده کرده اند، مانند آمفی تئاترها، کلیساها، بازارها، گاراژها (پارکینگ ها)، گوشه خیابان، انبار و عمارت های تشریفاتی. این ساختمان (بنا) نیست که تئاتر را می سازد، بلکه استفاده از فضا برای بازیگران جهت تقلید تجربه انسانی در برابر تماشاگر است. علاوه بر بازیگر و تماشاگر در یک مکان، دیگر عناصر تئاتر عبارت اند از متن نوشته شده یا بداهه پردازی شده، لباس، دکور، نور، صدا و وسایل صحنه. بسیاری از اجراهای تئاتری، تلاش های جمعی افراد خلاقی را در پی دارد که در خصوص هدف مشترکی فعالیت می کنند. متن های تئاتری، مرتبط با نمایش، چارچوب اساسی یک اجرا را تشکیل می دهند. ارسطو، فیلسوف یونانی، در قرن ۴پ م نوشت، به هنر نمایش به منزلۀ پاسخی مستقیم به نیاز بشری می اندیشد که تجربه را تقلید می کند. منشأ کلمۀ درام از فعل دِرَن۷ یونانی است که انجام دادن، عمل کردن یا اجراکردن، معنی می دهد. ارسطو همچنین نمایش را به مثابه تقلید یک کنش تعریف می کند. دریافت او از تقلید، با انتخاب سنجیده آغاز می شود و نیز ترتیب حوادث، کلمات و تصورات در یک الگوی نمایشی که یک دوره از حوادث انسانی معنادار را می سازد. در تعریف مشهور ارسطو، نمایش تقلیدی از کنش به شمار می رود که کامل و تمام است و اهمیت و گسترۀ مشخصی دارد. نیز ← کمدی؛ تراژدی
اهداف تئاتر. تئاتر اهداف بسیاری را دنبال می کند و ممکن است برای سرگرم ساختن، آموزش دادن، برانگیختن، ترغیب کردن و حتی منقلب کردن، طراحی شود. اما اهداف کارگردان، بازیگران و گروه هر چه باشد، نتیجه کار به واکنش تماشاگران بستگی دارد. تماشاگر تئاتر با خوانندۀ رمان یا ناظر یک اثر نقاشی فرق می کند. زیرا تئاتر، تماشاگران را همچون گروهی در یک زمان و مکان مشخص گرد هم جمع می کند تا در اجرا با بازیگران و تمام عناصر پیرامون مانند نور، صدا، موسیقی، لباس، و دکور صحنه سهیم باشند. تماشاگران با واکنش سریع خود مانند خندیدن، گریستن، تشویق کردن یا سکوت کردن بر اجرا تأثیر می گذارند. هر شب بین تالار و صحنه تئاتر، تأثیر متقابلی صورت می گیرد. بعضی از تماشاگران فقط خواستار آن اند که سرگرم شوند؛ دیگران خواستار آن اند که تئاتر تفکر و اندیشه ای نو دربارۀ مسائل سیاسی، اجتماعی و شخصی پدید آورد. در بسیاری از حکومت های سرکوبگرانه و مستبدانه، تئاتر برای سرگرم ساختن و منحرف کردن تماشاگران ازشرایط بی رحمانه ای که در آن به سر می برند یا برای خاطرنشان کردن فضایل و محسنات قدرت های حکومتی، اجرا می شود. مثلاً در دهه های ۱۹۳۰ و ۱۹۴۰ در آلمان، تئاتر و فیلم سینمایی برای ستایش از رژیم آدولف هیتلر به کار می رفت. سرانجام تماشاگران عقاید خود را با همراهی کردن یا همراهی نکردن آشکار می کنند. آنان از آنچه خوشایندشان است، حمایت می کنند و معمولاً از حمایت آنچه برایشان ناخوشایند و آزاردهنده است، خودداری می کنند. اصطلاح تئاتر اجرایی (نمایشی)۸ و تئاتر بازنمودی۹ اغلب برای شرح دو شیوۀ متفاوت تحقق اهداف یک اثر به کار رفته اند. سبک اجرایی (نمایشی)، اجرایی را ارائه کرد که بازیگران بر روی صحنه مشغول کارند، صحبت می کنند و همراه با موسیقی و زیر نور و با لباس نمایش در حال اجرای متن نمایش اند. لازم به پنهان کردن این حقیقت نیست که یک اجرای تئاتری به منظور سرگرم کردن یا آموزش دادن تماشاچی رخ می دهد. نمایش هایی از زمان یونان باستان۱۰ و از عصر ویلیام شکسپیر۱۱، نمایش نامه نویس نامدار انگلیسی، به این شیوۀ صریح، مانند بسیاری از نمایش های تجربی امروزی (مدرن) تهیه شده اند. نمایش های موزیکال و تئاترهای سنتی آسیایی۱۲ به این طبقه تعلق دارند. در اروپا در نیمه قرن ۱۹ نویسندگان، کارگردان ها و طراحان دست به کار نشان دادن واقعیت های زندگی عادی در داخل محیط های معین و مشخص شدند. دو حرکت ـ رئالیسم در دهۀ ۱۸۵۰ و ناتورالیسم در دهۀ ۱۸۷۰ـ شخصیت های آشنا را در محیط های مشخص مانند اتاق های نشیمن، آشپزخانه ها، مسافرخانه ها، نمایش دادند. هدف از نمایش دادن محیط هایی با جزئیات فراوان این بود که نشان دهد یک شخصیت فردی و انتخاب های او در زندگی، تا اندازه ای توسط نیروهای طبیعی یا اجتماعی یا تا حدی توسط جنسیت و نیروهای وراثتی تعیین می شوند. عناصر بصری مانند لباس، اثاثیه و لوازم صحنه برای محیط بسیار شاخص شدند. بازیگران در یک صحنه قاب مانند کار می کنند (این صحنه با یک طاق یا قابی مستطیل شکل از تماشاگران جدا می شود) با این مفهوم که دیوار فرضی چهارم پیرامون آنان برداشته شده است تا تماشاگران بتوانند به زندگی بازیگران نگاه کنند. نمایش نامه نویسانی که در نوشتن نمایش نامه به سبک تولید واقع گرایی مدرن پیش گام اند، عبارت اند از هنریک ایبسن۱۳ نروژی، اوگوست استریندبرگ۱۴ سوئدی، امیل زولا۱۵ از فرانسه، لئون تولستوی۱۶ و آنتون چخوف۱۷ از روسیه.
تولید تئاتر مدرن. تئاتر به همکاری میان هنرمندان، افراد اهل فن و گردانندگان آن نیاز دارد. تئاتر یک هنر پیچیده و متفاوت است. این هنر به همکاری میان افراد مذکور به منظور خلق نمایشی در برابر تماشاگران نیاز دارد. از زمان یونان باستان، رویدادهای تئاتری دربردارندۀ عناصر تولید مانند لباس، دکور و لوازم، موسیقی و طراحی رقص بودند. نورپردازی و صدا ازجمله مواردی به شمار می روند که اخیراً اضافه شده اند. هر یک از عناصر در تئاتر امروز، طراح، آهنگ ساز و طراح رقص خود را دارد که با کارگردان همکاری می کنند تا توجه تماشاگر را به بازیگر در فضای خاص یا مکان دیده شده جلب کنند.
کمپانی های تئاتر. سازمان هایی که امروز نمایش های تئاتری تهیه می کنند، از تئاترهای تجاری۱۸ در بِرادوِی۱۹، نیویورک، یا وست اِند۲۰، لندن، تا کمپانی های غیرانتفاعی که گروه کارگردان ها، ادارات دولتی و شرکت ها به آن ها کمک مالی می کنند، تشکیل شده است. تهیه کنندگان تجاری محصولات خود را مانند آوای موسیقی۲۱ (اشک ها و لبخندها)، شبح اپرا۲۲ یا رگتایم۲۳ به منظور به روی صحنه آوردن اثر و کسب درآمد برای سرمایه گذاران ترتیب دادند. برنامه های تئاتر آموزشی۲۴ و تئاتر های آماتور۲۵، تلاش های خودشان را مشابه تئاترهای تجاری ترتیب می دهند. کمپانی های تئاتری دائمی که نوعاً سازمان هایی غیرانتفاعی اند، آثار گوناگونی را تولید می کنند. تأمین مالی گروه های تئاتری دائمی مرکب از بازیگران، کارگردان ها و طراحان، افراد اهل فن و گردانندگان را صندوق تئاتر، کمک های دولتی، و مساعدت های تجاری و شخصی بر عهده دارند. کمپانی های غیرانتفاعی همچون تئاترهای تجاری در سرتاسر جهان مستقرند. برخی از این کمپانی های شاخص عبارت اند از گوتری تیاتر۲۶ در مینیاپولیس۲۷ ایالت مینه سوتا، رویال نشنال تیاتر۲۸ در لندن و تئاتر هنری مسکو۲۹ در روسیه. برخلاف تئاترهای تجاری که متخصص یک تولید در هر نوبت اند، کمپانی های دائمی معمولاً فصلی از نمایش ها را به ترتیب یا چندین نمایش را به صورت رپرتوار تهیه می کنند که هفته به هفته در یک دورۀ زمانی به نوبت اجرا می شوند. بعضی از کمپانی های دائمی برمبنای دید هنری کارگردان ساخته شده اند. نمونه های شاخص عبارت اند از ترِِوِِر نان۳۰ در رویال نشنال تیاتر، پیتر بروک در مرکز بین المللی پژوهش تئاتر۳۱ و آریان منوچکین۳۲ در تئاتر دوسولِی۳۳ هر دو در پاریس. در امریکا بیش از ۶۰ تئاتر دائمی حرفه ای وجود دارد که کارگردان هنری یا مدیر تولید، هدایت آن جا را برعهده دارد. بعضی از شاخص ترین تئاترهای غیرانتفاعی حرفه ای در امریکا عبارت اند از آرنا استیج۳۴ در واشینگتن دی سی؛ امریکن رپرتوری تیاتر۳۵ در کیمبریج، ماساچوست؛ سیاتل رپرتوری تیاتر۳۶ در ایالت واشینگتن، اولد گلوب تیاتر۳۷ در سان دیه گو۳۸ کالیفرنیا.tragedy
musical
vaudeville
puppet shows
mime
Dran
presentational theater
representational theater
Ancient Greece
William Shakespeare
traditional asian theater
Henrik Ibsen
August Strindberg
Emile Zola
Leo Tolstoy
Anton Chekhov
commercial theaters
Broadway
West End
The Sound of Music
The Phantom of the Opera
educational theater
amateur theater
Guthrie Theater
Minneapolis
Royal National Theatre
Moscow Art Theater
Trevor Nunn
International Center of Theatre Research
Ariane Mnouchkine
Théâtre du Soleil
Arena Stage
American Repertory Theatre
Seattle Repertory Theatre
Old Globe Theatre
San Diego
تیاتر (اصطلاح شناسی قدما). تئاتر (اصطلاح شناسی قدما)
تئاتر (اصطلاح شناسی قدما)در فاصلة قرون ۴ تا ۸ ق به واسطة برگردان برخی کتاب های علمی و فلسفی یونانیان، واژه های ناآشنایی از یونانی به عربی تقریر شدند که مترجمان آگاهی چندانی از آن ها نداشتند. دانشمندان عرب و عربی نویسان ایران در میان کتاب ها با کتابی از ارسطو آشنا شدند که فن شعر نام داشت و در آن به ویژگی و قوانین شعرهای دراماتیک (نمایش نامه) پرداخته بود. از آن جاکه در جهان عرب و نیز در میان ایرانیان چنین شعری وجود نداشت (در ایران فقط گونه های حماسی و عاشقانه در اشعار دیده می شد) و نیز به دلیل آن که این دانشمندان تئاتر ندیده بودند، به درک درست و کافی از فن شعر دست نیافتند و فقط به برگردان صرف و ناقص لفظی از آن پرداختند که جز در کتاب های ایشان، کاربرد دیگری نیافت. در کتاب اندیشمندانی چون فارابی، ابن سینا، ابن رشد، ابوبشر متی و... با اصطلاحاتی روبه رو می شویم که مهم ترین آنها را این جا می آوریم. آن ها «دراماطا» را در برابر دراما (نمایش نامه یا کنش نمایشی) قرار می دادند؛ مقصودشان از «مدیح»، «صناعةالمدیح» و «طراغودیا»، تراژدی بود و «هجا»، «صناعةالهجا» و «قومودیا» را برابر کمدی قرار می دادند. ایشان همچنین از واژه های «الصفوف»، «الدستبند و الرلقاصین» و «جماعةالملحنین» به جای هم سرایان استفاده می کردند و واژه های «وجه المستهزی» و «وجه المسخره» و بعدها «
صورتک» را برای سیماچه (گویا سیماچه های کمیک) به کار می بردند. قدما همچنین مسخره را «بوالکنجک» و مسخرگی را «سماخ» می گفتند و نوعی رقص با نقاب (بالماسکه) را «سماجات» می نامیدند. آن ها درک درستی از شعر و واژة «ونتیک» نیز نداشتند، بر همین مبنا بود که عنوان کتاب ارسطو را معرب کرده و آن را بوطیقا می خواندند. به هرحال، این تلاش ها نخستین رویکرد ایران به فرهنگ یونانی و نخستین گام برای شناخت تئاتر است که تا قرن ها (نیمة دوم قرن ۱۹م) در کتاب ها کشف¬ناشده باقی ماندند. کمابیش در همین دوره های عرب گرایی است که نمایش متداولی چون سایه بازی و شب بازی نیز با واژگان عربی (خیال الستاره، ظل الخیال و ...) خوانده می شود، یا «لعب الخیال» و «الخیال اللعب» برای نمایش های خیمه شب بازی و «لعبت» برای عروسک های آن به کار می رود. اما نمایش های مردم به این ها کاری نداشت، زیرا اصلاً نه مردم می دانستند که بین دانشمندان چه می گذرد و نه دانشمندان پرداختن به نمایش و مردم را شایستة خود می دیدند و از آن ها خبری داشتند. به همین دلیل، نمایش در سطح عامیانة خود باقی مانده بود. در اواخر قرن ۱۹م، ناصرالدین شاه در سفرهای گوناگون اروپایی اش، آرام آرام با واژه ها و اصطلاحاتی آشنا شد که آن ها را در سفرنامه هایش ثبت کرد. از آن جا که بیشتر تئاترهایی که او می دیده فرانسوی یا متأثر از تئاتر فرانسه بوده و وی نیز تا حدی به زبان فرانسه آگاهی داشته، واژه های تخصصی تئاتر این دوره به همراه روش های اجرایی آن از تئاتر فرانسه وارد ایران می شود. مهم ترین واژه های این دوره عبارت اند از: تئاتر (تیاتر)، پلی هوس (بازی خانه یا تماشاخانه)، صحنه، بازیگر، بازیگر زن، پی یس (نمایش نامه)، بالت (باله)، رژیسو (کارگردان)، آنتراکت (زمان استراحت میان نمایش)، میزانسن و... . پس از رشد و گسترش تئاتر در ایران و اوج گیری آن در دهة ۴۰ش، برخی نمایش گران هم گام با پدیداری تئاتر نوین ایران، به واژه سازی و معادل سازی واژگان تئاتری پرداختند. از این میان پیشنهادهای بهرام بیضایی، عباس نعلبندیان و بعدها برخی پیشنهادات فرهاد ناظرزاده و دیگران، ترکیبات جدید و مناسبی برای تئاتر ما به همراه آورد.