کلمه جو
صفحه اصلی

ارتباطات


برابر پارسی : پیوندها

فرهنگ فارسی

جمع : ارتباط

فرهنگ معین

( ~. ) [ ع . ] (اِ. ) جِ ارتباط . ۱ - اطلاعات و پیام های مبادله شده . ۲ - مجموعة عمل ها و وسیله هایی که ارتباط را برقرار می کنند. ۳ - طریقه یا نظام برقراری ارتباط .

دانشنامه عمومی

ارتباطات (مستند تلویزیونی). ارتباطات (انگلیسی: Connections) نام یک مجموعهٔ مستند تلویزیونی به کارگردانی «میک جکسون» است که در سال ۱۹۷۸ از شبکهٔ بی بی سی پخش شد.
نویسنده، خالق و مجری این برنامه، تاریخ نگار علوم و تهیه کنندهٔ تلویزیون، «جیمز برک» بود که در همان سال، کتابی هم به نام «ارتباطات» (بر پایهٔ همین برنامه تلویزیونی) نگاشت.
در ساخت این برنامه با یک روش میان رشته ای، به تاریخ دانش و اختراعات بشری پرداخته شده و نشان دادند که چگونه این اکتشافات و دستاوردهای علمی، یکی پس از دیگری و در کنار وقایع تاریخی، به پیشرفت تکنولوژی در جامعه مدرن کنونی انجامیده است.
آنچه در این برنامه به چشم می آید و یکی از چند دلیلِ محبوبیت آن بود، اجرای پُرحرارت و گیرای «جیمز برک» است که با بیان شیوا و طنز گاه به گاه خود، برنامه را هرچه بیشتر جذاب می نمود. به دنبال موفقیت این برنامه، ابتدا برنامهٔ مستند «روزی که کیهان دگرگون شد» در سال ۱۹۸۵ تهیه گردید و سپس دو دنباله دیگر به نام های «ارتباطات ۲» (۱۹۹۴) و «ارتباطات ۳» (۱۹۹۷) ساخته و از کانال «تی ال سی» پخش شد. همچنین در سال ۲۰۰۴ میلادی و به مناسبت ۲۵مین سالگرد نمایش آن در شبکهٔ پی بی اس آمریکا، شبکه «کی سی اس ام» برنامه ای به نام «ارتباطات دوباره» ساخت و در آن، ضمن مصاحبه با «جیمز برک»، به بازپخشِ قسمت های مهمی از این مستند پرداخت.

دانشنامه آزاد فارسی

اِرتباطات (Communications)چارچوبی منظم و منضبط که حاوی روش ها، مکانیسم ها و بسترهای مختلف جهت انتقال اطلاعات می باشد. در محدوده های مربوط به رایانه، ارتباطات شامل انتقال داده ها از یک رایانه به رایانه دیگر است که از طریق بسترهای ارتباطی نظیر تلفن، تقویت امواج مایکروویو، ارتباط با ماهواره، یا کابل های فیزیکی صورت می پذیرد.

فرهنگ فارسی ساره

پیوندها


پیشنهاد کاربران

درود
روشنگری :
در نگاه نگارنده هیچکدام از چم های گفته شده ( پیوند، پیوستگی، پیوستار ) در چم "رابطه و ارتباط" آنچناکه بایست گویا نیستند. چرا که "ارتباط" گونه ای از به هم پیوستن است که هر آن می شود از سوی هر کدام از دو کس یا چند کس براحتی بدون آسیب ساختمانی آ ن را گسست. اما این معنا در واژه ی "پیوند" چنین مفهومی را به ذهن وارد نمی کند. انگار در واژه ی پیوند گونه ای پیوستگی پایا و گسست ناپذیر پنهان شده است؛ که در واژه ی "ارتباط" و هم خانواده های آن فراهم نیست. وارون آن، در واژه ی "ارتباط" گونه ای ناپایایی و گسلش دیده می شود. بنابراین من واژه " هم رسش/هم رسشی/ هم رسشیها" را برای این واژگان پیشنهاد می کنم. سپاس
ارتباط/ رابطه = همرسش/ همرسشی
ارتباطات = هم رسشیها


به این گزاره بنگرید:
ارتباطات رسانه ای بخش اعظمی از زیرساخت های جامعه است. ( دارای واژگان تازی )
پیوستمان های ( یا پیوندها ) رسانه ای بخش بزرگی از زیرساخت های همبودگاه است.
واژگان هم رسانش، پیوستمان، رسانش ها، پیوندها
با سپاس

مناسبات


کلمات دیگر: