کلمه جو
صفحه اصلی

سگک

فارسی به انگلیسی

clasp, buckle, small buckle

clasp, small buckle


clasp


فارسی به عربی

ابزیم

مترادف و متضاد

buckle (اسم)
پیچ، قلاب، سگک، تسمه فلزی

doggy (اسم)
سگک، سگ، سگ کوچولو

tach (اسم)
گیره، قلاب، سگک، چنگک، نوار اتصال، گیره یا قلاب زدن به

tache (اسم)
گیره، قلاب، سگک، چنگک، نوار اتصال، گیره یا قلاب زدن به

فرهنگ فارسی

حلقه کوچک باقلاب که به لباس میدوزند
( اسم ) ۱ - سگ کوچک . ۲ - نوعی قلاب چهار گوش یا نیم دایره که برای بستن کفش پوتین و کمر بند لباس به کار رود .
مصغر سگ یا گیاهی باشد که بار و میوه آن گرهی است کوچک و پرخار که در جامه آویزد .

فرهنگ معین

(سَ گَ ) (اِمصغ . ) نوعی قلاب چهار - گوش یا نیم دایره یا گرد برای بستن کفش ، کیف ، کمربند و...

لغت نامه دهخدا

سگک. [ س َ گ َ ] ( اِ مصغر ) مصغر سگ. ( ناظم الاطباء ) ( برهان ) ( شرفنامه ) ( آنندراج ). || گیاهی باشد که بار و میوه آن گرهی است کوچک و پرخار که در جامه آویزد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || نوعی از قلاب. ( آنندراج ) ( برهان ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ عمید

۱. حلقۀ کوچک یا قلاب فلزی که برای بستن کمربند، کفش یا تزیین به کار می رود.
۲. [مصغر سگ] سگ کوچک.

دانشنامه عمومی

سَگَک وسیله ای است که برای به هم بستن دو بخش جدا از هم مورد استفاده قرار می گیرد. یک بخش سگک به یک سر و دسته دیگر به سر دیگر متصل می شود. استفاده از سگک قبل از اختراع زیپ بسیار متداول و ضروری بوده است. سگک های مختلف با قاب هایی به شکل و اندازه های مختلف بنابر مورد استفاده و مد زمانه مورد استفاده قرار گرفته اند. امروزه سگک ها هنوز به طور وسیعی مورد استفاده قرار دارند و دامنه کاربرد آن ها از صرف محکم کردن کمربند فراتر رفته است.

جدول کلمات

قلاب

پیشنهاد کاربران

( ( آرزوپیاده شد. یک دستش کیف مستطیل سیاهی بود که دوسگکش به زوربسته شده بود، دست دیگر سررسیدِ جلدچرمی و تلفن همراه . ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 7 . ) )


کلمات دیگر: