کلمه جو
صفحه اصلی

مصونیت


مترادف مصونیت : ایمنی، مصون بودن، محفوظ بودن

برابر پارسی : در پناه

فارسی به انگلیسی

immunity, inviolability, privilege, immunization, impunity, security

immunity


immunization, impunity, security


فارسی به عربی

امن , حصانة

مترادف و متضاد

immunity (اسم)
بخشودگی، ازادی، معافیت، مصونیت، جواز، مقاومت در برابر مرض

inviolability (اسم)
پا بر جایی، مصونیت

مصون بودن، محفوظ بودن


۱. ایمنی
۲. مصون بودن، محفوظ بودن


فرهنگ فارسی

۱- مصون ماندن محفوظ بودن ۲- مصون بودن نمایندگان مجلسین از تعقیب . ۳- منظور از مصونیت از تعرض این است که مامورین دولت واشخاص ثالث نتوانند ببهان. ارتکاب جنحه یا جنایت مخالفین خود را دستگیر و تعقیب نموده و بدین وسیله آنهارا از پارلمان دور نمایند .

وضعیت مقاومت به خوردگی یا مقاومت به انحلال آندی در محیطی خاص براثر پایداری ترمودینامیکی فلز


فرهنگ معین

(مَ یَّ ) [ ع . ] (مص جع . ) محفوظ بودن ، در امان بودن

لغت نامه دهخدا

مصونیت. [ م َ نی ی َ ] ( ع مص جعلی ، اِمص ) مصون ماندن. محفوظ بودن. حفظ شدن. مأمون بودن.
- مصونیت پارلمانی ؛ در اصطلاح حقوقی ، مصون بودن نماینده مجلس است از تعرض و تعقیب قضایی مگر آنگاه که مجلس از او سلب مصونیت کند.
- مصونیت سیاسی ؛ مصون بودن عضو دستگاه دیپلماسی است در کشور دیگر از برخی مقررات داخلی و تعقیب و مجازات قضایی و جزایی آن کشور.

فرهنگ عمید

۱. مصون بودن، محفوظ بودن.
۲. (پزشکی ) حالت مقاومت نسبی در برابر بعضی بیماری ها.
۳. (سیاسی ) مصون بودن از بازداشت و تعقیب.

دانشنامه عمومی

مصونیت ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
مصونیت دیپلماتیک
مصونیت قضایی
مصونیت پارلمانی
مصونیت در برابر عوامل بیماری زا

دانشنامه آزاد فارسی


فرهنگستان زبان و ادب

{immunity} [خوردگی] وضعیت مقاومت به خوردگی یا مقاومت به انحلال آندی در محیطی خاص براثر پایداری ترمودینامیکی فلز

پیشنهاد کاربران

صیانت

در پارسی " پاسادش " پاسادی " در نسک : فرهنگ برابرهای پارسی واژگان بیگانه از ابوالقاسم پرتو .

پاسداشته : مصون
پاس داشتگی : مصونیت
نمایندگان پارلمان پاسداشتگی دارند

ایمنی


کلمات دیگر: